
نویسنده: terminali
-
سفرهای گروهی
قَزوین (تلفظⓘ) با نام باستانی کَسپین مرکز استان قزوین، یکی از شهر تاریخی ایران که در بلندای ۱٬۲۷۸ متری از سطح دریا واقع شده است. قزوین در زمان شاه تهماسب صفوی بهعنوان پایتخت ایران انتخاب شد و تقریباً به مدت نیم سده در دوره صفویه نقش پایتخت فرمانروایی صفویه را ایفا کرد.[۱۳] قزوین یکی از کهنترین مناطق تمدنی ایران بهشمار میرود و برپایه پژوهشهای باستانشناسی، پیشینه سکونت در این منطقه به ۹ هزار سال پیش بازمیگردد. این شهر با پیشینهای طولانی و میراثی غنی، یکی از مهمترین کانونهای تاریخی ایران است. نزدیک ۱۱ درصد از گستره شهر امروزی قزوین را گستره تاریخی آن تشکیل میدهد، که بسیاری از آثار مهم تاریخی ازجمله بازارها، مساجد، مدارس، سراها و کاروانسراها را در خود جای داده است.[۱۳] وجود آثار ارزشمند تاریخی بهجا مانده از دورههای مختلف و ساختار فضایی شهر، به جذابیتهای گردشگری قزوین افزوده است. غنای تاریخی این شهر به اندازهای چشمگیر است که برخی کارشناسان، آن را از نظر تعداد آثار تاریخی در جایگاه نخست کشور ایران میدانند.[۱۳]
قزوین شهری فارسیزبان است و زبان مادری بیشتر اهالی شهر قزوین فارسی همراه با لهجه خاص قزوینی است. زبانهای تاتی، گیلکی، و آذری نیز در قزوین تکلم میشود. علیرغم حضور تاتها، گیلکها و آذریها در شهر قزوین، بیشتر آنها بومی خود شهر قزوین نمیباشند، و از اقصی نقاط ایران و استان قزوین به شهر قزوین آمدهاند.[۱۴][۱۵][۱۶]
تاریخچه و ریشه شهر قزوین به دوران ساسانیان بازمیگردد زمانی که به دستور شاپور پادشاه ساسانی رونق یافت. قزوین شاهراه اقتصادی جاده ابریشم، سالها محل گذر تجار و بازرگانانی بود که کالاهای خود را از شرق به غرب میبردند.[۱۷] قزوین پایتخت بزرگ خوشنویسی ایران است و ازجمله خوشنویسان معروف خط پارسی میتوان به میرعماد قزوینی اشاره کرد.[۱۸] از این آثار کهن و باستانی گوناگون میتوان قلعه سمیران، کاروانسرای سعدالسلطنه، مسجد جامع قزوین، میمون قلعه، حمام قجر، آب انبار سردار، پیغمبریه، کاخ چهلستون، امامزاده حسین و خیابان سپه (اولین خیابان ایران) نام برد.[۱۹]
قزوین بهدلیل قرار گرفتن در مسیر ارتباطی شرق به غرب و جنوب به شمال کشور، نزدیکی به تهران و کرج، دارا بودن چندین شهرک صنعتی و نیز امکانات مناسب آموزشی و علمی ازجمله چندین دانشگاه دولتی و غیردولتی ازجمله دانشگاه بینالمللی امام خمینی، دانشگاه علوم پزشکی قزوین و دانشگاه آزاد اسلامی – باراجین از موقعیت مناسبی در ایران برخوردار است.[۲۰]
قزوین به علت دارا بودن ۲ هزار و ۵۰۰ هکتار باغستان کهن[۲۱] در اطراف شهر و وجود بوستان ۱٬۴۰۰ هکتاری باراجین در سال ۱۳۹۲ از سوی معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور به عنوان شهر پاک ایران انتخاب شد.[۲۲]
سوغاتیهای شهر قزوین پسته، باقلوا و انواع شیرینی سنتی متنوع ازجمله باقلوای لوزی، باقلوای پیچ یا گل رز، شیرینی پادرازی، نان نخودی قزوین (شیرینی نخودی)، نان چرخی، نان برنجی (شیرنی برنجی)، نان بادامی قزوین (شیرینی بادامی)، شیرینی اتابکی (شیرینی ولیعهدی)، نان قندی (شیرینی قندی)، نان نازک (نازک پستهای) است.[۹][۱۰][۲۳][۲۴]
نام
مقالهٔ اصلی: پیشینه نام قزوین

نقشه محدوده قزوین در نقشه ایران و توران در دوره قاجاریه.
در این نقشه شهر قزوین به انگلیسی: Kaswin ذکر شده است.نوشتههای باستانی یونان قزوین را با نام «راژیا» معرفی میکند و پس از آن در نوشتههای اروپایی این شهر با نام شهر باستانی «آرساس» یا «آرساسیا» شناخته میشده است.[۲۵] اشکانیان قزوین را به نام مؤسس آن «اردپا» میخواندند؛ و ساسانیان نام این شهر را «کشوین» (یعنی سرزمینی که نباید از آن غافل شد) نهاده بودند. در برخی متون نام این شهر «قسوین» (یعنی شهری که مردمی پر صلابت و استوار دارد) ذکر شده است. به هر روی مورخان و باستان شناسان عصر حاضر قزوین را عربی شده «کاسپین» میدانند؛ و بر این باورند که قوم کاسپیها که در سواحل دریای کاسپین میزیستند به مرور کوچ کردند و شهر قزوین را بنا نهادند.[۲۶] و به همین دلیل است که در متون کهن عثمانی و عربی نام دریای خزر «بحر القزوین» ذکر شده است.
پیشینه نام
قزوین را در نوشتههای قدیمی؛ شهر باستانی «آرساس» یا «آرساسیا» و در تاریخ یونان شهر قدیمی «راژیا» نامیدهاند. قرار گرفتن آن بر سر راه جاده ابریشم سرنوشت قزوین را با فراز و فرودهای تلخ و شیرین گره زده است.[۲۷] تاریخ نگاران ایرانی و عرب عقیده دارند که واژه «قزوین» ازجمله «این کش وین» گرفته شده است، به این شرح که وقتی سرکرده سپاه کسرا به هنگام نبرد، در صف لشکریان خود خللی دید، با عبارت «این کش وین» (یعنی به آن کنج بنگر) زیردست خود را مأمور رفع خلل کرد و در نتیجه سپاهیان او پیروز شدند. آن گاه در آن محل؛ شهری بنا کردند و آن را «کشوین» نامیدند و در دوره اسلامی، عربها، این واژه را معرب کرده و آن را «قزوین» نامیدند.[۲۸]
همچنین گفته شده اشکانیان قزوین را به نام مؤسس آن «اردپا» میخواندند. و ساسانیان نام این شهر را «کشوین» (یعنی سرزمینی که نباید از آن غافل شد) نهاده بودند. در برخی متون نام این شهر «قسوین» (یعنی شهری که مردمی پر صلابت و استوار دارد) ذکر شده است.[۲۹]اطلاعات روشن و دقیقی دربارهٔ وضعیت شهر قزوین در دوره ساسانی در دسترس نیست.[۳۰] با این حال، اشارات پراکندهای وجود دارد که از نقش این شهر بهعنوان یک پایگاه مرزی جهت مقابله با دیلمیان حکایت میکنند. بسیاری از تاریخنگاران نیز به همین موضوع پرداختهاند و مرزی بودن قزوین را دلیل نامگذاری آن میدانند. بهویژه مورخانی مانند حمدالله مستوفی و برخی پیش از او، از نام «کشوین» برای این شهر استفاده کردهاند، که احتمالاً بر جایگاه استراتژیک آن تأکید دارد.[۳۰] این واژه ممکن است ریشه در عبارتی داشته باشد که معنای مرز یا کناره را میرساند و با نقش مرزی و مهم قزوین در آن دوران همخوانی دارد.[۳۰]
بلاذری که در اواخر سده دوم و اوایل سده سوم هجری قمری میزیسته، در کتاب فتوح البلدان آورده است: گروهی از اهل قزوین و همچنین بکر بن هیثم نقل کردهاند که مردم ری حکایت کردهاند که دژ قزوین در زبان فارسی کشوین نامیده میشود، که به معنای حد محافظت شده است.[۳۱] ابن خردادبه نیز که حدود سال ۳۰۰ هجری قمری زندگی میکرد، در کتاب المسالک و الممالک اشاره میکند که حصار و دژ قزوین در زبان فارسی به نام کشوین شناخته میشود. این نام به معنای «حد مورد توجه» یا «مرز برجسته» تفسیر شده است.[۳۱]قدامه بن جعفر کاتب بغدادی (وفاتیافته در سال ۳۲۰ قمری) در کتاب الخراج آورده است: دژ قزوین در زبان فارسی کشوین نامیده میشود که به معنای «حد مرموق» است. میان آن و سرزمین دیلم، منطقهای کوهستانی وجود دارد و همواره گروهی از اسواران در این مکان مستقر بودهاند تا از هجوم دیلمیان جلوگیری کنند.[۳۱]
علامه علیاکبر دهخدا بر این باور بود که نام شهر قزوین از ترکیب واژه «کزو» به معنای پسته کوهی و پسوند «ین» که نشاندهنده صفت نسبی است، شکل گرفته است.[۳۲] به این ترتیب، «کزوین» بهمعنای شهری با پسته کوهی یا بهطور کلی جایی پر از درختان پسته تفسیر میشود. همچنین اشاره شده که حرف «کاف» در کلمه اصلی به «قاف» تغییر یافته است،[۳۲]لقبها
لقب مینودر به معنی دروازه بهشت گه از کتابی به همین نام، نوشته محمدعلی گلریز دربارهٔ تاریخ و جغرافیای تاریخی قزوین به قزوین داده شده است.[۳۳]
لقب دیگری که به این شهر داده شده؛ لقب باغشهر است. این لقب را ناصرالدین شاه در هنگام سفری که به پاریس داشت به علت باغات بسیار که گرداگرد شهر را فراگرفته بود به قزوین داد.[۳۴] شهر تاریخی قزوین با وجود دهها آبانبار به عنوان شهر آبانبارهای ایران شناخته میشود.[۳۵]
در زمان صفوی بهدلیل پایتختی قزوین لقب دارالسلطنه به این شهر داده شده؛ این لقب تا عصر قاجاریه هم ادامه داشت و در بیشتر فرمانهای پادشاهان قاجار این عنوان دیده میشود.[۳۶]
همچنین در سدههای اول اسلام قزوین به نام مدینهٔ مبارک معروف بوده است.[۳۷]
تاریخ
مقالهٔ اصلی: تاریخ قزوین
این شهر باستانی در زمان شاه طهماسب صفوی پایتخت ایران بوده است. نخستین خیابان ایران (خیابان سپه) در قزوین ساخته شد.[۳۸] آب انبار سردار بزرگترین آب انبار تک گنبدی جهان در قزوین است.[۳۹]
پیش از اسلام
آثار بهدستآمده در حفاریهای تپههای سگزآباد و محوطه قبرستان، بهویژه تپه زاغه، نشاندهنده دوره طولانی استقرار بشر در این منطقه است.[۴۰] دشت قزوین از دیرباز نقش گذرگاهی برای ارتباط میان تمدنهای شرق و غرب ایران ایفا کرده و اقوام مختلف و مهاجمان در مسیر حرکت به سوی شرق یا غرب از این منطقه عبور میکردند.[۴۱] براساس مطالعات باستانشناسی و دادههای بهدستآمده از تپههای زاغه، سگزآباد و قبرستان، قدمت سکونت در این دشت به دوران نوسنگی، یعنی حدود هزاره ششم پیش از میلاد، بازمیگردد.[۴۰][۴۱] در کوهستانهای این منطقه نیز زندگی مهاجمان دیلم، تَبورها، دیوها و اَماردها، با برخوردهای مداوم و قابلتوجه با ساکنان متمدن همراه بوده است.[۴۲]
ناحیه کوهستانی جنوب و جنوبغربی قزوین بخشی از قلمرو مادها محسوب میشده است. بر اساس تحقیقات باستانشناسی انجامشده در قرهتپه سگزآباد، شواهدی از دوره عصر آهن که همزمان با دوران مادها است، کشف شدهاند.[۴۳]در زمان حکومت مادها یکی از نقاط مهم کشور بوده و دژ «ماگ بیتو» در جنوب غربی قزوین و تحت فرمان «هانا سیروکا» از امیران ماد بوده است.
در نیمه نخست سده نهم پیش از میلاد، دژ «ماگ بیتو» در قزوین مورد هجوم «آداد پنجم» فرمانروای آشور قرار گرفت و ویران شد.

کلیسای کانتور قزوین دوران ساسانیان
بنای شهر قزوین بر اساس برخی اسناد تاریخی موجود، به اردشیر بابکان (۲۲۶–۲۴۱ میلادی) نسبت داده شده است.[۴۲] با این حال، آنچه از اعتبار بیشتری برخوردار بوده و در حجم وسیعتری در اسناد مختلف نقل شده است، بنیانگذاری این شهر توسط شاپور ذوالاکتاف ساسانی (۳۰۹–۳۷۹ میلادی) بوده است.[۴۲]بر پایه منابع تاریخی، قزوین برای اولین بار در دوره ساسانیان بهعنوان یک پادگان نظامی بنیانگذاری شد.[۴۴]هدف از ساخت این پادگان که به دستور شاپور ذوالاکتاف احداث گردید، مقابله با یورشهای اقوام و جنگجویان شمالی بود که تهدیدی جدی برای حکومت ساسانی محسوب میشدند.[۴۴] این شهر در دوره ساسانیان بهعنوان پایگاهی نظامی برای مقابله با دیلمیان و مهاجمان کوهستان مورد استفاده قرار میگرفت.[۴۰]
در کتاب اخبار البلدان، که در سال ۲۷۹ هجری قمری تألیف شده است، چنین آمده است:[۴۲]
«بکر بن هیثَم گفت: قزوین دژی بود که به فارسی آن را «کشوین» نامیدند و بین آنجا و دیلم کوهی است که پادشاهان فارس در آنجا گروهی مرابط از سواران گمارده بودند و این سواران هنگامی که میان آنان و دیلمیان آرامش نباشد، از هجوم دیلم دفاع کنند و شهر را از دزدان محافظت نمایند…. شهر قزوین را شاپور ذوالاکتاف بنا نهاد»
پس از اسلام
پس از فتح قزوین توسط اعراب در سال ۲۴ هجری قمری، این منطقه به سنگری استراتژیک برای جلوگیری از حملات دیلمیان تبدیل شد. دیلمیان که در کوهستانهای شمالی زندگی میکردند، حتی پس از فتح قزوین نیز به مقاومت و حملات خود ادامه دادند و همین امر باعث شد قزوین به منطقهای مرزی و مهم برای مسلمانان تبدیل شود.[۴۰] قزوین یکی از شهرهای مهم ایران است که بهدلیل موقعیت جغرافیایی و تاریخی خود، نقش مهمی در تاریخ این سرزمین ایفا کرده است. این شهر بهدلیل قرار گرفتن در مسیرهای ارتباطی شرق و غرب، از گذشتههای دور اهمیت نظامی و سیاسی ویژهای داشته است. پس از ورود اسلام به ایران، قزوین به عنوان یکی از مناطق مرزی دارالاسلام شناخته شد و در دوران عباسیان شاهد آغاز توسعه و آبادانی بود.[۴۵]
روند توسعه شهرسازی و گسترش مناطق مسکونی در قزوین پس از ورود اسلام در سال ۲۴ هجری سرعت گرفت و بهسرعت بهعنوان «بابالجنه» یا «دروازه بهشت» شهرت یافت.[۴۶] به گفته بلاذری، در نیمه سده سوم هجری، سعید بن عاص بن امیه، قزوین را پیش از سال ۳۵ هجری به شهری مستحکم و آباد تبدیل کرد. همچنین، ورود چهار هزار مسلمان به فرماندهی ربیع بن خثیم در سال ۳۶ هجری با دستور علی، چهره قزوین را بهکلی تغییر داد.[۴۶]
توسعه شهر قزوین در دوران اسلامی، بهویژه در زمان خلافت هادی عباسی، در سال ۱۷۰ هجری آغاز شد. در این دوره، خلیفه عباسی شهری جدید بنا کرد که در فاصله هزار قدمی از شهر قدیمی قرار داشت و آن را «مدینه موسی» نامید.[۴۷] فردی به نام مبارک ترکی قلعهای در این مکان ساخت و آن را «مدینه مبارک» نامید. در زمان حمدالله مستوفی، این شهر با نام «مبارکآباد» شناخته میشد.[۴۷] همچنین، هارونالرشید، خلیفه عباسی، اهمیت شهر را به خوبی درک کرد و دستور داد که حصاری مستحکم در اطراف شهر ساخته شود. این حصار شامل سه شهر شاپوری، مدینه موسی، و مبارکیه و همچنین زمینها و محلات دیگر داخل آن بود. هدف از این اقدام محافظت از شهر در برابر تهدیدات و حملات احتمالی بود.[۴۷]
دوران سلجوقیان
در زمان حضور امپراتوری سلجوقیان، این شهر به شکوفایی و پیشرفت قابل توجهی دست یافت.[۴۵] شکوفایی شهر قزوین را میتوان به دوران سلجوقیان نسبت داد. در این دوره، قزوین با رشد و گسترش بیشتر و جمعیت قابل توجه، به شهری معتبر تبدیل شد.[۴۸] طغرل در سال ۴۳۳ ه.ق قزوین را فتح کرد و یکی از شیعیان علوی را به حکومت قزوین انتخاب کرد. وی در سال ۴۵۵ ه.ق در گذشت و بنابر وصیتش، سلیمان پسرش به جانشینی او برگزیده شد، اما سران لشکر که به آلپ ارسلان پسر دیگر طغرل دلبستگی داشتند در قزوین جمع شده و خطبه پادشاهی را به نام وی خواندند. چنین رویدادی نشانگر آن است که قزوین در آغاز دوره سلجوقی دارای موقعیتی ویژه بوده است. در دوره آلب ارسلان حکومت قزوین در یک دوره شصت ساله بر عهده خاندان جعفری از اصیلترین خاندانهای علمی شیعی در ایران و از نوادگان جعفر طیار بوده است[۴۹]
قزوین در دوران حکومت سلجوقیان بهدلیل موقعیت استراتژیک و اهمیت سیاسی و مذهبیاش بار دیگر مورد توجه قرار گرفت.[۴۷] قزوین، بهدلیل نزدیکی به قلعه الموت که مهمترین پایگاه اسماعیلیان محسوب میشد، همچنین حضور اقلیت شیعه امامیه در این منطقه و همجواری آن با نواحی گیل و دیلم که از مراکز قدرت زیدیه بودند، باعث شد قزوین در مبارزات اسماعیلیان علیه سلجوقیان مورد توجه قرار گیرد.[۵۰] به همین دلیل، یکی از وقایع مهم مرتبط با قزوین در دوره سلجوقیان مربوط به نفوذ و قدرتیافتن حسن صباح، رهبر اسماعیلیان نزاری در کوههای شمالی قزوین است.[۵۰] در این دوره، حضور فرقه اسماعیلیه که بهعنوان دشمن اصلی سلجوقیان شناخته میشد و دژ الموت را تحت کنترل داشت، جایگاه قزوین را بهعنوان یکی از نقاط کلیدی برای حکومت سلجوقی پررنگتر کرد.[۴۷] به همین دلیل، سلاطین سلجوقی افراد معتمد خود را برای اداره این شهر انتخاب میکردند. ازجمله این افراد میتوان به امیر خمارتاش اشاره کرد، شخصیتی که با فعالیتهای خیرخواهانه و احداث بناهای متعدد، نقش مهمی در پیشرفت قزوین داشت. یکی از برجستهترین دستاوردهای او، ساخت مقصوره جامع کبیر بود که عملیات احداث آن در سال ۵۰۰ هجری قمری آغاز و در سال ۵۰۹ به پایان رسید.[۴۷]
دوران ایلخانان مغول
در دوران حاکمیت اقوام مغول بر ایران، مردم قزوین از نفوذ و قدرت اسماعیلیان در این منطقه بیمناک و هراسان بودند. به گفته ابنطقطقی، شهر قزوین در زمان حضور مغولان دچار بیثباتی و ناامنی شده بود و اسماعیلیان از این وضعیت برای پیشبرد اهداف خود بهرهبرداری میکردند.[۵۰] در این میان، شمسالدین، قاضی قزوین، با مراجعه به منکو قاآن، فرمانروای مغول، در پایتخت آنان یعنی قرهقروم، زمینه را برای حمله به قلعههای اسماعیلیان فراهم کرد. این اقدامات منجر به فتح قلعه الموت توسط هلاکوخان شد و به این ترتیب حکومت ۱۷۰ ساله اسماعیلیان در سال ۶۵۴ هجری قمری پایان یافت.[۵۰]
در اوایل سده هشتم هجری و همزمان با حکومت ایلخانان مغول، با انتخاب سلطانیه بهعنوان پایتخت در نزدیکی ابهر و زنجان در سال ۷۱۰ هجری قمری، شهر قزوین جایگاه ممتاز و ویژهای پیدا کرد و بر وسعت و اهمیت آن افزوده شد.[۵۰]
دوران تیموریان
از زمان به قدرت رسیدن تیموریان تا دوران شاه اسماعیل صفوی، شهر قزوین همچنان با شرایط نامطلوبی مواجه بود. در این بازه زمانی، درگیریهای فراوانی رخ داد که به غارتهای مکرر شهر انجامید. این وضعیت علاوه بر مهاجرت بخشی از ساکنان، صدمات جدی نیز بر ساختار شهری و بناهای معماری قزوین وارد کرد.[۵۱]
در عصر صفوی

شاه تهماسب اول، قزوین را به عنوان پایتخت برگزید. در دوره صفویه، شاه طهماسب اول با توجه به شرایط سیاسی و نظامی آن زمان، قزوین را به عنوان پایتخت انتخاب کرد که این تصمیم اهمیت این شهر را دوچندان کرد.[۴۵] شاه تهماسب صفوی به سال ۹۵۳ ه.ق به علت نزدیکی تبریز به مرزهای عثمانی و آسیبپذیر بودن این شهر و نیز دور بودن از خراسان و هجوم مداوم ازبکان به ایران پایتخت را به قزوین انتقال داد؛ که این پایتختی تا سال ۱۰۰۶ ه.ق (به مدت نیم سده) ادامه داشت.[۵۲] تحولات تاریخی در نیمه نخست دوران صفویه به گونهای پیش رفت که قزوین به یکی از مهمترین دورههای رشد و شکوه خود دست یافت.[۵۳] این مقطع با انتخاب قزوین بهعنوان پایتخت دولت صفوی همزمان بود. نزدیک به نیمسده پایتختی قزوین در این دوره، عصر طلایی را برای این شهر رقم زد.[۵۳]
جابجایی پایتخت از تبریز به قزوین تأثیرات قابلتوجهی بر ساختار شهری و جمعیتی قزوین برجای گذاشت و تنوع جمعیتی قابلملاحظهای را به این شهر وارد کرد.[۵۴] با انتقال دربار صفویان و دستگاه حکومتی شامل دیوانیان، فرماندهان نظامی ترک و سران قبایل قزلباش، قزوین به مرکزیت حاکمیت تبدیل شد. افزون بر این، مهاجرانی نظیر ترکهای شیعه آناتولی، علمای مذهبی جبلعامل لبنان و گروههایی از مناطق قفقاز جنوبی نیز به این شهر مهاجرت کردند و سهم بسزایی در شکلگیری نظام اداری و اجتماعی آن ایفا کردند.[۵۴]

عمارت چهل ستون قزوین محل استقرار دولت در زمان شاه طهماسب[۵۵] و شاه اسماعیل دوم صفوی - تحولات شهر قزوین پس از پایتختی
شاه تهماسب پس از انتقال پایتخت به قزوین دستور ساخت باغ بزرگی را در مرکز شهر قزوین داد؛ که عبدی بیگ شیرازی مراحل ساخت این باغ را در مقدمه روضةالصفات اینگونه توصیف میکند.
خسروِ والاگهرِ دینپناه خطهٔ قزوین چو شدش تختگاه رونقِ این خطه به حسبِ مراد گشت به یمنِ قدمِ شه زیاد خاست نوایِ فرح از خانهها یافت عمارت همه ویرانهها ابرِ کَرَم خاست ز هر سویِ او آب فزون گشت به هر جویِ او کِشتِ وی از خاک برآورد سر خشتش از افلاک برآورد سر شاه در آن خطهٔ همچون بهشت ساخت عماراتِ بهشتیسرشت هر که نشان جُست ز تاریخِ آن داد به گلزارِ بهشتش نشان لازم به توضیح است که عبارت «گلزار بهشتش» به حساب ابجد عدد ۹۶۷ را نشان میدهد که این عدد تاریخ اتمام ساخت باغها و عمارتها بوده است.[۵۶]
با آغاز دوره صفوی و استقرار آنها در مرزهای کهن با مرکزیت نواحی شمال و غرب ایران و اعلام حکومت شیعی، باب جدیدی را برای گسترش همهجانبه شهر قزوین فراهم آورد که آثار مکتوب مورخان و سیاحان و یادمانهای تاریخی _فرهنگی، نمایانگر این گسترش است.
تغییرات سیاسی و جابهجایی پایتخت از قزوین به اصفهان که با تحولات در جنوب ایران با حضور دولتهای اروپایی همراه بود، نتوانست اهمیت کلیدی منطقه قزوین را در پیوند غرب به شرق ایران با دولتهای همسایه در مرزهای شمال و غرب ایران کمرنگ کند.- تحولات کالبدی – فضایی شهر قزوین به هنگام پایتختی
یکی از دورانهای طلایی تاریخ قزوین، انتخاب این شهر به عنوان پایتخت حاکمیت شیعی صفوی است. با استقرار دولت شیعی صفوی در سده دهم هجری، عصر جدیدی در تاریخ ایران آغاز شد و از این زمان قزوین به محل تجمع دولتمردان، علما و اندیشمندان و صاحبان حرفه و فن و هنر تبدیل شد. حکومت صفوی با تکیه بر مفاهیم عرفانی از سویی و تعابیر و تفسیر شریعت از نظرگاه مذهب شیعه از دیگر سو، موفق شد تا پایگاه اجتماعی بسیار گستردهای در خطهای بس وسیع به دست آورد.[۵۷]
ژان شاردن که در مجموع یازده سال در دوره صفویان (۷۰–۱۶۶۴ و ۷۷–۱۶۷۱ میلادی) در ایران بوده در سال ۱۶۷۴ میلادی در شهر قزوین چهار ماه اقامت میکند و دربارهٔ آن مینویسد:[۵۸]
قزوین شهر بزرگ و زیبایی است که در دشتی وسیع واقع در سه فرسنگی کوه الوند بنا شده است… دوازده هزارخانه و صد هزار تن جمعیّت دارد. صد خانوار یهودی، و چهل خانوار مسیحی در این شهر به سر میبرند. میدان شاه که اسبدوانی نیز در آنجا به عمل میآید زیباترین نقاط این شهر است… قزوین مسجد بسیار ندارد… بعد از مسجد مهمترین و مجللترین عمارات قزوین مدارسی است که طلاّبعلوم دینی در آن تحصیل میکنند… آنچه قزوین را در انظار بینندگان باشکوهو رفیع مینماید کاخها و خانههای قصرآسای بزرگان و اعیان شهر است که همهتماشائی و دیدنی است… اما این شهر نسبتبه شهرت و عظمتش باغ و بستان زیاد ندارد، زیرا هم خاک دشتی که شهر در آن بناشده شنی و هم آبش کم است. برخی از کشتزارهایش از آب شاخهٔ کوچکی ازشاهرود آبیاری میشود. کاریزهایی نیز دارد. آب آشامیدنی بیشتر مردم از چاههاییکه غالباً متجاوز از سی پا گودی دارد برآورده میشود. آب این چاهها خنک اماسنگین و بیمزه است. کمبود آب گذشته از این که بزرگترین مانع رشد کشاورزیو توسعهٔ باغها و بوستانهاست مایهٔ سنگینی و ناسازگاری هوا و عدم رعایت بهداشتعمومی است، و این عوامل زیانزا مخصوصاً در تابستانها بیشتر ظاهر میشود؛ زیراچنان که یاد شد قزوین رودخانه و آب جاری ندارد که کثافات شهر را بزداید وهمراه خود به جاهای دور ببرد…
نبرد با افغانها
با سقوط اصفهان به دست افغانها و تسلیم شدن شاه سلطان حسین و آغاز سلطه افغانها بر اصفهان، محمود افغان با شرایطی بسیار ناپایدار روبرو بود و قلمرو حکومتیاش تنها به مناطق اصفهان، کرمان و سیستان محدود میشد.[۵۹] او بهخوبی میدانست که مردم ایران نسبت به او و نیروهایش کینهمند هستند، زیرا معتقد بودند که محمود با زور تخت پادشاهی ایران را تصرف کرده و گروهی از بیگانگان را بر آنان حاکم ساخته است. سکوت و آرامشی که در ابتدا از سوی مردم دیده میشد، نتیجهای جز ترس و اجبار نداشت؛ چرا که همگی در جستجوی لحظهای مناسب برای اعتراض و بازیابی آزادی خود بودند؛ بنابراین، مردم انتظار داشتند که بهزودی از یکی از شهرهای خارج از اصفهان جرقهای روشن شود تا به کمک آن، دیگر شهروندان نیز همراه شوند و اصفهان اشغالشده را از دست نیروهای متجاوز افغان رهایی بخشند.[۵۹]
ملا محمد محسن در کتاب التواریخ ورود افغانیها به قزوین را در تاریخ پنجم ربیعالأول سال ۱۱۳۵ هجری قمری ثبت کرده است. تنها چند روز پس از ورود این میهمانان ناخوانده، اماناللهخان از مردم مستأصل و پریشان قزوین درخواست آذوقه کرد. با شتاب، چند هزار من آذوقه تهیه و به او تحویل داده شد. اما با دیگر خواستههای او، مردم شهر وارد کشمکشی تازه شدند. دو روز بعد، اماناللهخان از شهروندان قزوین مبلغ بیست هزار تومان نقد مطالبه کرد.[۶۰] با وجود درخواستهای مکرر، امانالله خان سردار محمود افغان، پیامی به مردم قزوین ارسال کرد که بر اساس آن میبایست شصت دوشیزه به افغانها تحویل داده شوند. این مطالبه سنگین، قزوینیها را به شدت آزرده کرد و آنها به فکر چاره افتاده و به مشورت پرداختند. امانالله خان و همراهان افغانش از این حقیقت بیخبر بودند که مردم قزوین، مردمی جنگجو و شجاع هستند. این شهر که روزگاری به دارالمؤمنین شهرت داشت، پیشتر نیز بارها در برابر ظلم و ستم دیلمیها و اسماعیلیان ایستادگی کرده و موفق به شکست آنان شده بود.[۶۰]گیلانتز در کتاب سقوط اصفهان اشاره میکند که در بیستمین روز محاصره و تصرف شهر قزوین، برابر با هشتم ژانویه ۱۷۲۳ میلادی/۱۱۳۵ هجری قمری، مأموران مالیاتی برای تأمین خواستههای خود فشار زیادی بر مردم وارد کردند. شدت این فشارها به حدی بود که مطالبات آنها با عباراتی تهدیدآمیز بیان میشد: پول و خواربار کجاست؟ دخترانتان را کجا پنهان کردهاید؟ همه را بیاورید و تسلیم کنید، وگرنه شما را مانند سگها خواهیم کشت و به خاک خواهیم افکند.[۶۱] یکی از لوطیان آزاده و دلیر قزوین در پاسخ به رئیس مأموران گفت: سگ شمایید و آنکس که شما را فرستاده است! مأمور مالیات دست به طرف شمشیرش برد، اما جوان قزوینی با سرعت و چالاکی بیشتری عمل کرد، شمشیر کشید و مأمور را به دو نیم تقسیم کرد. سپس قزوینیان طبلها را به صدا درآوردند تا مردان خود را فرا بخوانند و برای جنگیدن با افغانها آماده شوند. در این زمان، یکی از سرداران قزلباش همراه با ۱۵۰۰ نفر از قزلباشان وارد شهر شده بود. ورود آنها موجب شد افغانها به سوی عالیقاپو فرار کنند و درون کاخ پناه بگیرند. با این شکست و عقبنشینی افغانها، مردم شهر قزوین دوباره روحیه گرفتند و در میدان شاه قزوین گرد هم آمدند.[۶۲]
پس از حادثه لوطی بازار، قزوین بار دیگر هدف هجوم سپاه افغان قرار گرفت. در این دوره، اشرف افغان پادگانی در قزوین ایجاد کرد تا در برابر طهماسب میرزا و سردار شجاع او، نادر، ایستادگی کند. با این حال، در جریان نبرد میان نادر و اشرف افغان، سپاه افغانها شکست سنگینی را متحمل شد و پادگان قزوین عملاً توان نظامی خود را از دست داد. در خلال این درگیریها، یکی از شخصیتهای برجسته دینی به نام شیخ آقا محمدرضی قزوینی فتوا به جهاد علیه افغانها صادر کرد. او در زمان محاصره قزوین توسط نیروهای افغان پس از یک سخنرانی پرشور، سپاهی عظیم گرد آورد و خود در رأس آن به جنگ افاغنه شتافت. در جریان نبرد در روستای دیالآباد، یکی از مناطق اطراف قزوین، شیخ آقا محمدرضی جان خود را از دست داد، اما سپاه تحت رهبری او موفق شد نیروهای افغان را در پشت دروازههای قزوین شکست دهد. این پیروزی نقطه آغاز بیرون راندن افغانها از ایران بود. قیام مردم قزوین در حقیقت به الگویی برای شورشهای سایر شهرهای ایران، بهویژه اصفهان، علیه افغانها تبدیل شد.[۶۳][۴۹]
دوران قاجارها
قزوین، که پس از پایان دوران پایتختی صفویان دچار افول و خرابی شده بود، در دوره حکومت ترکان قاجار دوباره به یکی از مهمترین شهرهای کشور تبدیل شد.[۶۴] با آغاز حکومت ترکان قاجار و انتخاب تهران به عنوان پایتخت، امنیت و رونق تجارت به ایران بازگشت و قزوین بهدلیل نزدیکی به تهران اهمیت ویژهای یافت.[۶۵] موقعیت قزوین در مسیر رشت به تهران و جاده ابریشم، دوره جدیدی از سازندگی را برای این شهر رقم زد. بررسی نقشههای صفوی تا اوایل قاجار نشاندهنده گسترش قابلتوجه بافت مسکونی شهر قزوین است.[۶۵] احداث جاده شوسه بین قزوین و تهران تأثیر چشمگیری بر اقتصاد منطقه گذاشت و بر اهمیت این ولایت افزود؛ تا جایی که حکمرانی بر این منطقه مورد علاقه شدید شاهزادگان قاجار قرار گرفت.[۶۴]
وضعیت جغرافیایی و اهمیت ژئوپلیتیکی و ارتباطی قزوین از گذشتههای دور همواره این شهر را به یکی از مراکز مورد توجه حکومتی تبدیل کرده بود.[۶۴] تقاطع مسیرهای تجاری کلیدی نظیر مسیر آذربایجان که از تبریز به طرابزون ترکیه، تفلیس روسیه و در نهایت به اروپا متصل میشد و همچنین مسیر رشت ـ انزلی که از طریق خطوط دریایی خزر به استانبول، سنپترزبورگ و اروپا امتداد مییافت، در قزوین متمرکز میشدند و سپس به تهران، پایتخت ایران، ختم میشدند. چنین موقعیت جغرافیایی ویژهای سبب شده بود قزوین جایگاه خاصی در ارتباطات و تجارت منطقهای پیدا کند.[۶۴] با ساخت جاده قزوین به بندر انزلی، صادرات از این منطقه به شکل چشمگیری توسعه یافت.[۶۶] روسها از طریق این مسیر دریایی، محصولاتی مانند پنبه، خشکبار و دیگر کالاها را از مناطقی همچون خراسان، طارم و زنجان به مسکو و سایر نقاط اروپا صادر میکردند. در همین راستا، شرکتی به نام اصلانیاس وظیفه صادرات میوه از قزوین به روسیه و اروپا را بر عهده داشت. همچنین، شراب بهعنوان یکی از اقلام صادراتی مهم این شهر، بهدلیل تولید وسیع آن در قزوین، جایگاه ویژهای در تجارت منطقهای داشت.[۶۶]
در دوره قاجار، خیابان سپه که مهمترین خیابان شهر بهشمار میرفت، بار دیگر به محلی برای برگزاری جشنهای حکومتی تبدیل شد. مهمانخانه قزوین، که بهعنوان اولین مهمانخانه مدرن این شهر شناخته میشود، به دستور ناصرالدینشاه قاجار و به همت آقاباقر سعدالسلطنه در سال ۱۲۹۷ هجری قمری ساخته شد.[۶۵]
معاصر
قزوین بهدلیل موقعیت جغرافیایی خاص خود، که در مسیر ارتباطی تهران به آذربایجان و اروپا قرار دارد و همچنین نزدیکیاش به روسیه و دیگر کشورهای همسایه ایران، همواره از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است.[۶۷] این شهر در بسیاری از رویدادهای مهم تاریخی، نقش کلیدی بهعنوان پایگاه یا پل ارتباطی ایفا کرده است. ازجمله این رویدادها میتوان به جنبش مشروطه، کودتای اسفند ۱۲۹۹ بهرهبری رضاخان، اشغال ایران در جنگهای جهانی اول و دوم توسط متفقین و استعفای اجباری رضا شاه در ۲۵ شهریور ۱۳۲۰ اشاره کرد که این رویداد پس از حرکت نیروهای شوروی از قزوین به سمت تهران به وقوع پیوست.[۶۷] در دوران جنگ جهانی دوم، قزوین نهتنها به مرکز فرماندهی، بلکه به پایگاه اصلی روسها برای کنترل پایتخت ایران تبدیل شد. این شهر ازجمله مناطق راهبردی محسوب میشد که در آن نیروهای متفقین تمرکز یافته بودند. همین موضوع باعث حضور چشمگیر شوروی، انگلیس و آمریکا در منطقه شد. تأثیرگذاری این شهر در وقایع جنگ، به اهمیت استراتژیک آن در مسائل داخلی و بینالمللی افزود.[۶۷]
قزوین در جنگ جهانی
در اولین روز حمله متفقین به ایران در شهریور ۱۳۲۰، شهر قزوین هدف بمباران هواپیماهای شوروی قرار گرفت.[۶۷] همان روز، ارتش شوروی از سه جهت و در سه ستون وارد خاک ایران شد. ستون اول از محور جلفا به سمت تبریز حرکت کرد. ستون دوم از آستارا به سوی بندر پهلوی (انزلی کنونی) و سپس رشت پیشروی نمود.[۶۷] در روز هفتم شهریور، ارتش چهلوچهارم شوروی که از مسیر رشت حرکت کرده و از کوههای البرز عبور کرده بود، وارد قزوین شد. از سوی دیگر، واحد پیشروی ارتش چهلوهفتم شوروی از شمال غرب به قزوین رسید و به نیروهای همرده خود ملحق شد. ژنرال واسیلی ایوانوویچ نوویکوف، مرکز ستاد فرماندهی خود را در گراند هتل قزوین مستقر کرد.[۶۷] با ورود نیروهای شوروی به ایران، انگلیسیها نیز همزمان از دو جبهه وارد خاک ایران شدند. یک ستون از سمت عراق به ناحیه خوزستان حمله کرد و ستون دیگر، به فرماندهی ژنرال ویلیام جوزف اسلیم، از طریق قصرشیرین به ایران وارد شد. این نیروها از کرمانشاه و همدان عبور کرده و به سمت قزوین حرکت کردند تا به قوای روسیه مستقر در قزوین بپیوندند و سپس به سمت تهران پیشروی کنند.[۶۷] علاوه بر نیروهای روس و انگلیس، از اوایل سال ۱۳۲۱ پایگاههای نظامی آمریکا نیز در ایران حضور یافتند.[۶۸] گروهی از این نیروها در اردوگاهی واقع در چهار کیلومتری جنوب قزوین مستقر شدند و به مدت نزدیک به سه سال به استقرار اشغالگرانه خود در این منطقه ادامه دادند. در نهایت، در اسفندماه ۱۳۲۳، پس از واگذاری تمامی تجهیزات اردوگاه به نیروهای روس، به تدریج قزوین را ترک کرده و راهی همدان شدند.[۶۸]
تأسیس و تقویت حزب توده توسط شوروی پیامدهای گستردهای برای قزوین و ایران در پی داشت. این حزب که با حمایت از منافع شوروی در ایران و موضعگیری علیه نیروهای انگلیسی و طرفداران سید ضیاء فعالیت میکرد، به ایجاد اختلاف و دودستگی در میان مردم شهر دامن زد.[۶۹] همچنین اشغال قزوین توسط متفقین زمینهساز ناامنی، هرجومرج، قتل و غارت، دزدی، قحطی، گرانی، قاچاق، احتکار، بیماری و افزایش اختلافات و درگیریها در قزوین و مناطق اطراف آن شد.[۶۹]
یکی از نخستین و مهمترین پیامدهای اشغال ایران توسط نیروهای متفقین، کمبود شدید و افزایش قابل توجه قیمت ارزاق عمومی بود. با ورود نیروهای متفقین به کشور، نظام عرضه و تقاضا به شدت دچار اختلال شد.[۷۰] خشکسالی سال ۱۳۲۰ که موجب کاهش تولیدات کشاورزی شده بود، همراه با احتکار و قاچاق کالا توسط سودجویان، عرضه محصولات را به بازار محدود کرد. از سوی دیگر، خرید و ذخیره کالاها توسط برخی افراد به مدت طولانی، مصرف منابع داخلی توسط نیروهای متفقین و مهاجران لهستانی، و همچنین انتقال بخشی از محصولات داخلی به اتحاد جماهیر شوروی، تقاضا را بهطور چشمگیری افزایش داده و کمبود مواد غذایی را در شهرها حادتر کرد.[۷۰] در نتیجه، بازار با کاهش عرضه و افزایش تقاضا مواجه شد که به جهش چشمگیر قیمتها انجامید. این وضعیت بهویژه در شهر قزوین، که تحت اشغال نیروهای خارجی قرار گرفته و به یکی از مراکز اصلی حضور نیروهای متفقین تبدیل شده بود، بهوضوح قابل مشاهده بود.[۷۰]
انقلاب اسلامی
نخستین انجمن و تشکل سیاسی-مذهبی که در جریان مبارزات نهضت اسلامی در قزوین شکل گرفت و فعالیتهای منظم و گستردهای در زمینه آموزش مبانی اسلام و مبارزه انجام داد، تشکل موسوم به هیئت متوسلین به طفلان مسلم بود.[۷۱] پس از تبعید آخوند خمینی، طرفداران ایشان، علیرغم تلاش حکومت پهلوی برای محو نام و یاد او، در جلسات و محافل سیاسی-مذهبی مرتبط با نهضت اسلامی حضور یافته و از مواضع خمینی دفاع میکردند.[۷۱]
وضعیت طبیعی
جغرافیا
شهر قزوین، مرکز استان و شهرستان قزوین، در دامنههای جنوبی رشتهکوههای البرز قرار گرفته است. اتوبان تهران-زنجان از شمال شهر عبور میکند و راهآهن تهران-زنجان نیز از جنوب آن میگذرد.[۷۲] شهر قزوین در طول جغرافیایی ۴۹ درجه و ۵۰ دقیقه تا ۵۰ درجه و ۱۰ دقیقه شرقی و عرض جغرافیایی ۳۶ درجه تا ۳۶ درجه و ۲۲ دقیقه شمالی واقع شده است.[۷۳] شهرستان قزوین در ۱۳۰ کیلومتری غرب تهران واقع شده و از طریق بزرگراهها و خطوط ریلی به پایتخت دسترسی دارد. مرکز این شهرستان، شهر قزوین است و شامل شش بخش به نامهای مرکزی، البرز، رودبار الموت، رودبار شهرستان، طارم سفلی و کوهین میشود.[۷۴]
قزوین از سمت شمال به لاهیجان، از شمال شرق به رازمیان، از شرق به بیدستان و محمدیه، از جنوب شرق به الوند، از جنوب به شهر صنعتی لیا، از جنوب غرب به اقبالیه، از غرب به محمودآباد نمونه و از شمال غرب به منجیل راه پیدا میکند.
-
سفر و گردشگری
جاذبههای تاریخی
مجموعه باغ صفوی
مقالهٔ اصلی: مجموعه باغ صفوی
مجموعه دولتخانه صفوی در مرکز شهر قزوین با مساحتی بالغ بر ۶ هکتار واقع شده است، دولتخانه صفوی یا باغ فرهنگی قزوین از ساختمان عالیقاپو در شمال خیابان سپه آغاز شده و در انتها به محوطه عمارت چهلستون اتصال مییابد و در طول مسیر خود با گذشتن از چندین حیاط و محوطه باز، امکان بازدید از آثار و بقایای بهجا مانده از دورههای مختلف (صفوی، افشاریه، زندیه و قاجاریه) همانند سردر عالیقاپو، باغ حیاط عالیقاپو، عمارت شهربانی، شترخان، گراند هتل قزوین، سینما گراندهتل، پیغمبریه، کاخ چهلستون قزوین و موزه قزوین را فراهم میکند.[۱۵۹] هماکنون این مجموعه درحال بازسازی بر اساس شواهد تاریخی و باغستانهای سنتی قزوین است. نقشه باغستان زمان شاه تهماسب (معروف به باغ سعادت) از روی ابیات شاعر برجسته همان عصر عبدی بیگ شیرازی تبیین شده است.
عرصه این روضهٔ عشرت مدار تختهٔ نردیست به نقش و نگار گشته دو سطح متقاطع دو چار چار خیابان ز دو سطح آشکار فاصلهٔ نظم خیابان درو دیدهٔ عقل آمده حیران درو شکل خیابان ز یمین و یسار حاشیه اش گشته بنقش و نگار جوی ز هر سو شده زنجیره اش دیده ادراک شده خیره اش پهلوی هم عرعرو بید و چنار سایه فکن بر گل نازک عذار از در این روضه جنه نشان تا بسر حوض خیابان کشان راست رهی از پی کسب کمال آمده از قبله بحد شمال تا بسر حوض خطی مستقیم کرده بعرضش خط دیگر دو نیم گشته خیابان دگر زان عیان ازحد مغرب سوی مشرق کشان در وسط باغ به وضعی سعید گشته یکی سطح مربع پدید قایمه تاک سر افراخته سایه به هر کنج وی انداخته - عمارت چهلستون قزوین، موزه خوشنویسی؛ تنها کاخ باقیمانده از دوره شاه تهماسب
- سر درب عالی قاپو؛ ورودیه عمارتهای زمان صفوی در قزوین
- عمارت شهربانی؛ مربوط به دوره قاجار
- مدرسه امید؛ اولین مدرسه آموزش نوین در قزوین
عمارتها
قزوین به علت پایتختی در دوره صفویه و نیز حضور شاهزادگان و امیران در دورههای مختلف تاریخی دارای عمارتها و کاخهای متعددی است. معروفترین عمارت موجود در قزوین کاخ چهلستون میباشد که تنها کاخ بر جای مانده از کاخهای موجود زمان صفوی میباشد؛ این کاخ در اصل اروشی خانه و محل پذیرایی از میهمانان پادشاه بوده است.[۱۶۰] از دیگر عمارتهای موجود در قزوین باید به عمارت شهرداری اولین ساختمان شهرداری ایران به سال ۱۳۰۶ اشاره کرد که توسط روسها ساخته شده است.[۱۶۱] عمارت باغ سپهدار،[۱۶۲] موزه کشاورزی کنونی،[۱۶۳] عمارت سردار مفخم[۱۶۴] یا خانه فرهنگ امیر کبیر، عمارت شهربانی و میمونقلعه که از کاخهای سلطنتی آل بویه است را میتوان از شاخصترین کاخها و عمارات موجود در قزوین دانست.
- عمارت سردار مفخم؛ خانه فرهنگ امیر کبیر
- عمارت باغ سپهدار ؛ موزه کشاورزی
- عمارت شهربانی
- عمارت چهلستون
خانههای تاریخی
- خانه بهروزی
- خانه عارف قزوینی
- خانه یزدیها
- خانه جلیل آرازی
- خانه دائی
- خانه دربندی
- خانه رئوفی
- خانه زنجانچی
- خانه ساروخانی
- خانه قائمی
- خانه موینی
- خانه محصص
- خانه سعدالسلطان
- خانه تاریخی زعیم
- خانه و حسینیه امینیها
- خانه سید حسین بهشتی
- خانه سید محمود بهشتی
خانه جلیل آرازی دروازههای شهر
مقالهٔ اصلی: دروازههای قزوین
شهر قزوین در گذشته هشت دروازه داشت که به نامهای دروازه رشت، دروازه باغشاه، دروازه درب کوشک، دروازه تبریز، دروازه تهران قدیم، دروازه شیخآباد، دروازه امامزاده حسین و دروازه خندقبار معروف بودند. امروزه از آن میان، تنها دو دروازه درب کوشک و تهران باقیماندهاند.[۱۶۵]
گرمابهها
حمام قجر، موزه مردمشناسی قزوین گرمابههای بسیاری در قزوین موجود است که از میان آنها میتوان حمام رضوی ،حمام قجر ،حمام دودر ،حمام سیدیان ،حمام میرزا کریم، حمام حاجی محمد رحیم صفا، حمام بلور ،حمام راه ری ،حمام داروغه ،حمام آخوند قزوین ،حمام پیر حصار، حمام بایندر کوچه ،حمام قوشه، حمام سعدیه، حمام حاج بیگلر و … را نام برد که همگی آنها با معماری و تزیینات متفاوت و ارزشمند از نقاط دیدنی شهر قزوین محسوب میشوند.[۱۶۶]
آب انبارها
قزوین را باید به یک اعتبار، شهر آب انبارها بدانیم. ساخت و وقف بیش از یکصد بنای ویژه و پر هزینه برای انباشت و ذخیره آب در شهری که از دیر باز به کمآبی شهره بوده – افزون بر هزاران واحد آب انبار خانگی – نشان از همت بلند مردم نیکو کار قزوین دارد. زمان آبگیری آنها – که معمولاً در چله زمستان صورت میگرفت – علاوه بر رعایت بهداشت در حد ممکن، بهره برداران را از مصرف یخ در تابستان بینیاز میکرد.[۱۶۶] آب انبارهای بسیاری در قزوین موجود است که از میان آنها میتوان به آب انبار حکیم، آب انبار زنانه بازار، آب انبار سردار کوچک، آب انبار سردار بزرگ، آب انبار حاج کاظم ،آب انبار مسجد جامع (خیابان)، آب انبار ملاوردی خان، آب انبار آقا، آب انبار حکیم، آب انبار شیشهگر، آب انبار پنجه علی، آب انبار حاج کریم، آب انبار حاجی بابا، آب انبار زرگره کوچه و … اشاره کرد.
بازارها و کاروان سراها
کاروانسرای سعدالسلطنه با مساحت ۲۶ هزار متر مربع از کاملترین و وسیعترین سراهای سنتی ایران محسوب میشود. این بنای تاریخی در مجموعه بازار تاریخی قزوین قرار گرفته است و در دوره ناصر الدین شاه قاجار و به دستور باقر خان سعدالسلطنه (سعدیه) بنا شده است. در کتیبه این بنا ذکر شده “خدایگان کرم سعدالسلطنه عادل، بنا نهاد به قزوین سرای سعدیه “. این کاروان سرا به صورت چهار ضلعی ساخته شده و چهار ایوان در چهار ضلع حیاط دار آن که طاق نمای ایوانها دارای آجرکاری و سقف داخلی ایوانها دارای تزیین و مقرنس کاری است. این کاروان سرا یادآور رونق نسبی تجارت بخش خصوصی ایران در عهد قاجاریه با اروپا از طریق روسیه میباشد؛ و با توجه به وسعت این کاروانسرا یکی از مهمترین مراکز تجاری در زمان قاجار و محل تبادل کالاهای تجار در داخل کشور بوده است. ورودی اصلی کاروانسرای سعدالسلطنه در خیابان امام خمینی قزوین دارای هشتی زیبایی در ورودی بنا بوده، که خیابان را به حیاط اصلی مجموعه متصل میکند. این مجموعه ارزشمند در ردیف ۳۸ بناهای منتخب میراث فرهنگی کشور جای گرفته است. مهمترین و با ارزشترین بخشهای این کاروانسرا عبارتند از: سرای نگارالسلطنه، سرای سعدیه، چهارسوق بزرگ و کوچک، حیاط قهرمانی، راسته وزیر، سرای بهشتی و شتر خان.

کاروانسرای سعدالسلطنه کاروانسرای سعد السلطنه _حیاط سعدیه 
چهار سوق کوچک راسته وزیر 
ورودی سرای قیصریه در سعدالسلطنه متن اصلی مقاله از هفتهنامه هتلداری و صنایع وابسته اخذ شده است.[۱۶۷]
مدرسهها
آرامگاهها
کلیساها

نمایی از کلیسای کانتور جاذبههای طبیعی
- قله مردمی
- ایوان سنگی نیاق
- منطقه باراجین
- آبشار ورچر
- آبگرم یله گنبد
- قله شجاع الدین
- قله سلطان ویس
- باغستانهای سنتی قزوین
- کهنه باغستان
جاذبههای مذهبی

پیغمبریه آرامگاه چهار تن از پیامبران خدا[۱۶۸] 
امامزاده شاهزاده حسین فرزند علی بن موسی الرضا[۱۶۹] قزوین محل دفن امامزادگان بسیاری است، که امروز زیارتگاه شیعیان است. گفته شده امامزاده شاهزاده حسین فرزند دو ساله امام رضا بود که در سفر ایشان از مرو هنگام عبور از قزوین، در این شهر درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد. در زمان صفوی زینب بیگم دختر شاه تهماسب صفوی بنای باشکوهی برای شاهزاده حسین ساخت که تا امروز پا بر جا است. سلسله صفوی علاوه بر ساخت بنا بر مزار قدیمی شاهزاده حسین، مزار آمنه خاتون، حلیمه خاتون و نیز بقعه پیغمبریه معروف به چهار انبیاء، مزار چهار تن از پیامبران به نامهای سلام، سلوم، سلوهی و القیا را ساخت که امروز نیز زیارتگاه مردم است. از دیگر امام زادههای قزوین میتوان به امامزاده اباذر، امامزاده اسماعیل، امامزاده علی قزوین، امامزاده سلطان سید محمد و امامزاده باراچین اشاره کرد.[۱۷۰]

نمایی از رواق بیرونی مسجد النبی قزوین 
نمایی از سردرب ورودی مسجد جامع قزوین مسجدهای تاریخی قزوین
- مسجد جامع قزوین که بر روی بقایای آتشکده بنا شده است یکی از زیباترین مساجد موجود با طاق هارونی، ایوان سلجوقی و معماری صفوی.
مسجد النبی، مسجد حیدریه، مسجد پنجه علی، سنجیده مسجد، مسجد سوخته چنار (که آرامگاه داود بن سلیمان غازی از یاران علی بن موسی الرضا را در خود جای داده است)، مسجد آقامیرعبدالصمد، مسجد آقا معصوم، مسجد شهید (که محراب شبستان زیرین آن محل ضربت خوردن شهید ثالث است)، مسجد خواجه شهدا، مسجد سبز، مسجد محمدیه، مسجدلله (لعل)، مسجد راه چمن، مسجد احمدیه، مسجد مقبره.[۱۷۱]
موزهها و نگارخانهها
قزوین با توجه به تاریخی بودن و پایتخت بودن قزوین در زمان صفویه دارای موزهها و نگارخانههای متعددی میباشد که میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
هتلها و مراکز اقامتی
بیشتر هتلها و مراکز اقامتی در قزوین در خیابان امام خمینی و نزدیک ان قرار دارد.
- هتل مرمر (ابتدای ورودی شهر (شرق)
- هتل سنتی بهروزی
- هتل البرز (نزدیک مرکز شهر)
- هتل ایران (مرکز شهر)
- هتل طالقانی (خاکسار)
- هتل ورزش (استفاده بخش خصوصی و ورزشی)
- هتل میرعماد (با فاصلهای ده دقیقهای با مرکز شهر)
- هتل ایرانیان (خارج شهر)
- هتل سفیر نزدیک بازار
- هتل راژیا
- هنل مینو تقاطع ولی عصر
- مسافر خانه باقری
- مسافر خانه مرکزی
- مسافر خانه بوعلی
- مسافر خانه گلشن
- مسافر خانه نسیم شمال
ورزش
مقالهٔ اصلی: ورزش در قزوین
مراکز ورزشی
اولین مجموعه ورزشی قزوین مجموعه ورزشی معلم نام دارد و بزرگترین مجموعه ورزشی قزوین ورزشگاه سردار آزادگان قزوین نام دارد که در زمینی به وسعت ۷۰ هکتار ساخته شده و قرار است در مرحله دوم، یک سالن ورزشی به ظرفیت هزار نفر، یک سالن سرپوشیده و پیست دو و میدانی هم به آن اضافه شود. همچنین ساخت استخر، سالن چند منظوره، زمینهای تنیس، زمین سوارکاری، زمین اسکیت و دریاچه قایقرانی در مراحل بعدی ساخت این مجموعه ورزشی پیشبینی شده است.[۱۷۲] استان قزوین دارای دو تیم فوتبال و فوتسال است؛ تیم فوتبال شمس آذر در لیگ برتر خلیج فارس بازی میکند و تیم فوتسال کراپ الوند هم درحال حاضر در لیگ برتر فوتسال بازی میکند، ازجمله تیمهای استان قزوین هستند.[۱۷۳][۱۷۴]
رخدادهای بینالمللی
- یازدهمین اجلاس جهانی شهرداران جاده ابریشم:
- یازدهمین اجلاس جهانی شهرداران جاده ابریشم به میزبانی شهر قزوین با حضور بیش از ۷۰ شهردار و میهمان خارجی، سفرا و نمایندگان ۲۸ کشور خارجی در روزهای سیزدهم و چهاردهم شهریور ماه سال ۱۳۹۵ در مجموعه فرهنگی تاریخی سعدالسلطنه و شبستان مسجدالنبی (ص) شهر قزوین برگزار شد.
- نخستین روز یازدهمین اجلاس جهانی شهرداران جاده ابریشم با قرائت پیام بانکیمون دبیرکل سازمان ملل متحد و با راهبرد بزرگ کیفیت زندگی با سه رویکرد اقتصادی، فرهنگی و گردشگری آغاز شد.
- از دستاوردهای برگزاری یازدهمین اجلاس جهانی شهرداران جاده ابریشم برای شهر قزوین، امضاء ۲۲ تفاهم نامه همکاری با شهرداران جاده ابریشم بود.
- یازدهمین اجلاس جهانی شهرداران جاده ابریشم با قرائت بیانیهای از سوی یون هونگ کواک رئیس سازمان شهروندان جهانی wco و قرائت قطع نامهای در ۱۱ بند که به تصویب حاضرین رسید در روز چهاردهم شهریور ماه سال ۱۳۹۵ به کار خود پایان داد.
- شهر قزوین در این آزمون بلند جهانی توانست سهم خود را در میان شهرهای جاده ابریشم به خوبی معرفی و شناسایی کند.
- مجمع جهانی شهرهای جاده ابریشم (WASRC):
- در جریان تحقق و اجرای بیانیه یازدهمین اجلاس شهرداران جاده ابریشم که یکی از مهمترین بندهای آن، تأسیس مجمع جهانی شهرهای جاده ابریشم بود که به پیشنهاد خوان کلاس، قائم مقام دبیرکل سازمان ملل متحد و مدیر اجرایی برنامه اسکان بشر (UN HABITAT) از این گردهمایی میتوان به عنوان پتانسیلی برای تأسیس یک انجمن و اتحادیه ویژه میان شهرهای جاده ابریشم استفاده کرد.
- مجمع جهانی شهرهای جاده ابریشم در مهرماه سال ۱۳۹۵ به ریاست مسعود نصرتی، شهردار قزوین و دبیری سید صفا الدین هاشمیان به مرکزیت این شهر با هدف تعامل سازنده و همکاری متقابل با سازمان ملل متحد در راستای تحقق اهداف توسعه پایدار تأسیس و آغاز به کار نمود.[۱۷۵]
- مقر اصلی دبیرخانه مجمع جهانی شهرهای جاده ابریشم در مجموعه فرهنگی تاریخی سعدالسلطنه قزوین به عنوان آخرین مقصد جاده ابریشم قرار دارد.
- مجمع جهانی شهرهای اسلامی (WAIC):
- مجمع جهانی شهرهای اسلامی (WAIC)، به عنوان یک سازمان جهانی که بر چارچوب مفهومی «قلمرو تمدنی اسلامی» استوار است، به استناد بیانیه نخستین اجلاس جهانی شهرهای اسلامی در شهریور ماه سال ۱۳۹۲ با مشارکت مؤثر برنامه اسکان بشر ملل متحد به میزبانی شهر تاریخی- فرهنگی قزوین ایجاد گردیده و در تلاش است تا نسبت توسعه را با هویت شهرهای اسلامی مشخص کند و به راهکارهای عملی و کاربردی در این خصوص دست یابد.
شهرهای خواهرخوانده
قزوین با ۱۲ شهر، خواهرخوانده است:
- شاه عالم، سلانگور، مالزی: از ۲۹ اکتبر ۲۰۱۱[۱۷۶]
- بیشکک، قرقیزستان[۱۷۷]
- چاباقسر، چواشستان، روسیه[۱۷۸]
- غازی عینتاب، ترکیه[۱۷۹]
- دنیزلی، ترکیه از ۱۹۷۸[۱۸۰]
- بعلبک، لبنان: از ۵ سپتامبر ۲۰۱۵[۱۸۱]
- ایروان، ارمنستان[۱۸۲]
- هایکو، چین: از ۱۲ اکتبر ۲۰۱۴[۱۸۲]
- سوون، گیونگی-دو، کره جنوبی:از ۲۹ فوریه ۲۰۱۶[۱۸۳]
- اوسان، کره جنوبی: از ۲۶ ژانویه ۲۰۱۶[۱۸۴]
- اوورا، آلنتخو، پرتغال: از ۲۷ ژانویه ۲۰۱۴[۱۸۵]
- پروجا، ایتالیا: ۱۴ سپتامبر ۲۰۱۶[۱۸۶]
- نین بین، ویتنام: ۱۶ ژوئن 2022[۱۸۷][۱۸۸]
جستارهای وابسته
پانویس
«قزوین و شهر «نین بین» ویتنام خواهر خوانده میشوند | خبرگزاری فارس». www.farsnews.ir. دریافتشده در ۲۰۲۲-۰۶-۱۳.
«تاریخچه قزوین». بایگانیشده از اصلی در ۶ اکتبر ۲۰۱۲. دریافتشده در ۲۰ اکتبر ۲۰۱۲.
«نقشهٔ بافتهای فرسودهٔ مصوب شهرها: قزوین». وبگاه شرکت مادرتخصصی عمران و بهسازی شهری ایران. بایگانیشده از اصلی در ۱۰ مه ۲۰۱۳. دریافتشده در ۱۴ ژانویهٔ ۲۰۱۳.
«پایگاه جستجوی نامهای جغرافیایی». دریافتشده در ۲۰۱۵-۰۳-۰۹.
«جغرافیای شهر قزوین، آب و هوا – وب پایگاه اطلاعرسانی استان قزوین». بایگانیشده از اصلی در ۱۶ دسامبر ۲۰۰۸. دریافتشده در ۶ دسامبر ۲۰۰۸.
«اجرای طرح هم کد سازی تلفن ثابت». وبگاه شرکت مخابرات ایران. بایگانیشده از اصلی در ۲۶ اکتبر ۲۰۱۴. دریافتشده در ۱ نوامبر ۲۰۱۴.
«بانک اطلاعات تقسیمبندی کشوری». پایگاه اطلاعرسانی وزارت کشور. ۲۰۰۸-۰۴-۰۵. بایگانیشده از اصلی در ۲۴ ژوئیه ۲۰۱۴. دریافتشده در ۲۰۱۵-۰۳-۰۹.
«فهرست 100 شهرستان پرجمعیت ایران برابر سرشماری سال 1395 + آمار». پایگاه خبری یافته. 30-12-95. دریافتشده در 2015-03-09. تاریخ وارد شده در
|تاریخ=، عدم تطابق|سال= / |تاریخ=را بررسی کنید (کمک)وگیلکان______________________________________________ آذریها و گیلکهای قزوین
کتاب «تاریخ و فرهنگ تاتهای گیلک در استان قزوین»، بهمن رحمانی، ۱۳۹۱، نشر سال، تاکستان
«جغرافیای انسانی». شبکهٔ اطلاعرسانی استان قزوین. بایگانیشده از اصلی در ۱۲ ژوئن ۲۰۱۰. دریافتشده در ۱۶ آوریل ۲۰۱۰.
خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب
<ref> غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نامzabanوارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.).احمدزاده و همکاران، «توسعه گردشگری شهری براساس شاخصهای خلاقیت شهری مطالعه موردی: شهر قزوین»، ۱۹.
«برگه دادههای شهری (19): قزوین». انسانشناسی و فرهنگ. ۲۰۱۷-۰۶-۰۶. دریافتشده در ۲۰۲۵-۰۳-۲۵.
دانشچی (۲۰۱۷-۱۲-۰۲). «آداب و فرهنگ بومی استان قزوین». دانشچی. دریافتشده در ۲۰۲۵-۰۳-۲۵.
«قزوین». ایسنا. ۲۰۱۷-۰۳-۲۴. دریافتشده در ۲۰۱۸-۰۴-۰۱.
«نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۱۰ مارس ۲۰۱۳. دریافتشده در ۲۹ مارس ۲۰۱۳.
«موقعیت جغرافیایی شهر قزوین، تقسیمبندی اداری و سیاسی – پورتال شهر قزوین». بایگانیشده از اصلی در ۲۷ اکتبر ۲۰۰۷. دریافتشده در ۴ دسامبر ۲۰۰۸.
«۵۰۰ هکتار از باغستانهای سنتی قزوین درحال نابودی». ایسنا. ۱۸ /۵/ ۱۳۹۱. دریافتشده در ۱۳۹۲/۲/۷. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بازبینی=،|تاریخ=را بررسی کنید (کمک)«شهر قزوین به عنوان شهر پاک ایران انتخاب شد». شهرداری قزوین. ۷ اردیبهشت ۱۳۹۲. بایگانیشده از اصلی در ۴ ژانویه ۲۰۱۵. دریافتشده در ۱۳۹۲/۲/۷. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بازبینی=را بررسی کنید (کمک)«پورتال شهر قزوین، زبانهای رایج قزوین». بایگانیشده از اصلی در ۲۷ اکتبر ۲۰۰۷. دریافتشده در ۴ دسامبر ۲۰۰۸.
خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب
<ref> غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نامToolAutoGenRef9وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.).«پیشینه فرهنگی قزوین». بایگانیشده از اصلی در ۵ آوریل ۲۰۱۴. دریافتشده در ۹ سپتامبر ۲۰۱۲.
«تاریخچه قزوین». بایگانیشده از اصلی در ۳ آوریل ۲۰۱۳. دریافتشده در ۹ سپتامبر ۲۰۱۲.
«پیشینه فرهنگ قزوین». صدا و سیمای مرکز قزوین. بایگانیشده از اصلی در ۵ آوریل ۲۰۱۴. دریافتشده در ۱۳۹۲/۰۱/۲۰. تاریخ وارد شده در
|بازبینی=را بررسی کنید (کمک)مستوفی، حمدلله بن ابیبکر (۱۲۳۶ هجری قمری). تاریخ گزیده. بایگانیشده از اصلی در ۲۱ سپتامبر ۲۰۲۰. دریافتشده در ۱۳۹۲/۰۱/۲۰. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بازبینی=،|سال=را بررسی کنید (کمک)«تاریخچه قزوین». شهرداری قزوین. بایگانیشده از اصلی در ۳ آوریل ۲۰۱۳. دریافتشده در ۱۳۹۲/۰۱/۲۰. تاریخ وارد شده در
|بازبینی=را بررسی کنید (کمک)احمدصفاری، «بازآفرینی مفهوم بافت شهری در قزوین»، ۱۰۷.
دبیرسیاقی، «قزوین و وجه تسمیه آن»، ۱۲.
دبیرسیاقی، «قزوین و وجه تسمیه آن»، ۱۶.
گلریز، محمدعلی (۱۳۸۲). مینودر یا «بابالجنهه» قزوین – جلد اول (ویراست چاپ سوم). قروین: انتشارات طه. صص. ۳۱–۳۲. شابک ۹۶۴-۶۲۲۸-۶۱-۵.
ناصرالدین قاجار (۱۲۴۷ تا ۱۳۱۳ هجری قمری). سفرنامه ناصرالدین شاه. اصفهان: مشعل. دریافتشده در ۱۳۹۲/۰۱/۲۰. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بازبینی=،|سال=را بررسی کنید (کمک)[پیوند مرده]«قزوین با ۱۳۰ آب انبار تاریخی شگفتیهای معماری را به تصویر میکشد». خبرگزاری مهر. ۵ فروردین ۱۳۹۷.
«وجه تسمیه استان قزوین». تبیان.
ابن خلکان، احمد بن محمد. وفیاتالاعیان. بیروت: دارالثقافه. ص. ۶۲. بایگانیشده از اصلی در ۲۱ سپتامبر ۲۰۲۰.
خیابان سپه قزوین در فهرست آثار ملی کشور ثبت شد، فارس
«سایت خبری وزارت نیرو – آب انبار سردار” قزوین بزرگترین آب انبار تک گنبدی در ایران». بایگانیشده از اصلی در ۶ نوامبر ۲۰۱۱. دریافتشده در ۱۵ اوت ۲۰۱۰.
احسان اشراقی، «شهر تاریخی قزوین»، ۲.
احمد صفاری، «قزوین از پیش از اسلام تا معاصر بر اساس منابع تاریخی و مطالعات باستانشناسی»، ۵۰.
ارباب، «فتح شهر قزوین و تحولات کالبدی فضایی آن در دوران اسلامی»، ۳.
احمد صفاری، «قزوین از پیش از اسلام تا معاصر بر اساس منابع تاریخی و مطالعات باستانشناسی»، ۵۱.
احسان اشراقی، «شهر تاریخی قزوین»، ۱.
احمد صفاری، «قزوین از پیش از اسلام تا معاصر بر اساس منابع تاریخی و مطالعات باستانشناسی»، ۵۳.
احسان اشراقی، «شهر تاریخی قزوین»، ۳.
احمد صفاری، «قزوین از پیش از اسلام تا معاصر بر اساس منابع تاریخی و مطالعات باستانشناسی»، ۵۶.
«نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۱۵ اوت ۲۰۱۶. دریافتشده در ۲۶ اکتبر ۲۰۱۹.
احمد صفاری، «قزوین از پیش از اسلام تا معاصر بر اساس منابع تاریخی و مطالعات باستانشناسی»، ۵۸.
«صفویان». بایگانیشده از اصلی در ۱۶ اکتبر ۲۰۱۲. دریافتشده در ۳۰ مه ۲۰۱۲.
حاتمی، «تغییرات جمعیّتی قزوین از صفویّه تا پایان عصر ناصری»، ۸۶.
عادل فر و فراهانی منفرد، «کالبدشناسی شهری قزوین در دوران صفوی»، ۵۲.
سید مهدی میر دانش (۱۳۸۴)، «فصل چهارم:کاخها»، آشنایی با بناهای تاریخی، ص. صفحه ۵۵ و ۵۶
باغ سعادت آباد قزوین (بر اساس منظومههای عبدی بیگ نویدی شیراز)
شاردن، ژان. سفرنامه شاردن جلد دوم صفحه 506 تا 507. توس.
یوسف جمالی، «نقش قزوین در سقوط محمود افغان»، ۲۱۱.
یوسف جمالی، «نقش قزوین در سقوط محمود افغان»، ۲۱۳.
یوسف جمالی، «نقش قزوین در سقوط محمود افغان»، ۲۱۴.
یوسف جمالی، «نقش قزوین در سقوط محمود افغان»، ۲۱۵.
یوسف جمالی، «نقش قزوین در سقوط محمود افغان»، ۲۰۸.
محمدی و الهی، «واکاوی اسنادی دورة سوم حکمرانی عبدالصمد میرزا در قزوین با محوریت الموت»، ۱۵۶.
احمد صفاری، «قزوین از پیش از اسلام تا معاصر بر اساس منابع تاریخی و مطالعات باستانشناسی»، ۶۰.
محمدی و الهی، «واکاوی اسنادی دورة سوم حکمرانی عبدالصمد میرزا در قزوین با محوریت الموت»، ۱۵۹.
بختیاری، «پیامدهای اشغال قزوین توسط متفقین در جنگ جهانی دوم»، ۳.
بختیاری، «پیامدهای اشغال قزوین توسط متفقین در جنگ جهانی دوم»، ۴.
بختیاری، «پیامدهای اشغال قزوین توسط متفقین در جنگ جهانی دوم»، ۱۱.
بختیاری، «پیامدهای اشغال قزوین توسط متفقین در جنگ جهانی دوم»، ۹.
آدینه وند، «انجمنها و تشکلهای سیاسی- مذهبی شهر قزوین در جریان انقلاب اسلامی»، ۱۱.
شکوه فر و همکاران، «واکاوی چالش تفاوتهای جنسیتی و حق بر شهر (مطالعه موردی: شهر قزوین)»، ۹۸۳.
شهرداری قزوین. «شهر قزوین». سایت شهرداری قزوین.
بوذری، «بررسی منابع آب دشت قزوین»، ۱۳۴.
«شمای کلی پتانسیل آبی استان قزوین (رودخانهها)». شرکت آب منطقهای قزوین. ۵ بهمن ۱۳۹۳. دریافتشده در ۲۳ فوریهٔ ۲۰۲۵.
رهبر و دیگران، «روند تغییرات رواناب در آبخیز خر رود»، ۳۶۰.
«معرفی استان قزوین، شهرستانها». سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری کشور. بایگانیشده از اصلی در ۱۸ آوریل ۲۰۱۲. دریافتشده در ۱۴ دی ۱۳۹۲.
«عناصر اقلیمی». وبگاه هواشناسی استان قزوین. بایگانیشده از اصلی در ۴ ژانویه ۲۰۱۴. دریافتشده در ۱۴ دی ۱۳۹۲.
«Weather Information for Ghazvin». world weather information service. ۴ ژانویه ۲۰۱۴. دریافتشده در ۱۴ دی ۱۳۹۲.
محمدیان، رحمتی و جهانتیغ مند، «سازمندی باغشهر قزوین»، ۲۲۵.
«فهرست نمایندگان شورای شهر قزوین». بایگانیشده از اصلی در ۲ ژانویه ۲۰۰۹. دریافتشده در ۶ دسامبر ۲۰۰۸.
«مسئولیتهای شورای شهر قزوین». بایگانیشده از اصلی در ۳ ژانویه ۲۰۰۹. دریافتشده در ۶ دسامبر ۲۰۰۸.
«شهرداری شهر قزوین، فهرست شهرداران از آغاز». بایگانیشده از اصلی در ۲ ژانویه ۲۰۰۹. دریافتشده در ۶ دسامبر ۲۰۰۸.
«شهرداری شهر قزوین، فهرست شهرداران از ابتدا». بایگانیشده از اصلی در ۲ ژانویه ۲۰۰۹. دریافتشده در ۶ دسامبر ۲۰۰۸.
«شهرداری شهر قزوین، تاریخچه شهرداری». بایگانیشده از اصلی در ۲ ژانویه ۲۰۰۹. دریافتشده در ۶ دسامبر ۲۰۰۸.
«صفری سرپرست شهردار قزوین شد». دریافتشده در ۲۰۱۷-۰۹-۱۳.
[www.irna.ir/news/83527216 «شهردار قزوین انتخاب شد»] مقدار
|نشانی=را بررسی کنید (کمک). دریافتشده در ۳۰ مهر ۱۳۹۸.«مهدی صباغی شهردار قزوین شد». دریافتشده در ۲۴ شهریور ۱۴۰۰.
[www.irna.ir/news/84472278/ «شهردار قزوین با رای اعضای شورا انتخاب شد»] مقدار
|نشانی=را بررسی کنید (کمک). دریافتشده در ۲۴ شهریور ۱۴۰۰.«آب انبارها، بهترین جاذبه گردشگری قزوین». وبگاه خبرگزاری مهر. ۳۰ اسفند ۱۳۹۱. دریافتشده در ۲۱ دی ۱۳۹۲.
«آشنایی با شرکت تولید برق شهید رجایی». شرکت تولید برق شهید رجایی. دریافتشده در ۲۱ دی ۱۳۹۲.[پیوند مرده]
«لیست بیمارستانها». معاونت درمان وزارت بهداشت. بایگانیشده از اصلی در ۹ دسامبر ۲۰۱۳.
http://www.farsnews.ir/newstext.php?nn=13920524000688
«بوستانهای شهری». بایگانیشده از اصلی در ۱۰ سپتامبر ۲۰۱۱. دریافتشده در ۱ ژوئن ۲۰۱۲.
«شرکت نمایشگاههای بینالمللی استان قزوین». بایگانیشده از اصلی در ۲۴ فوریه ۲۰۱۷. دریافتشده در ۷ فوریه ۲۰۱۷.
«قزوین دومین استان در گرانی مسکن».
«اداره کل آموزش و پرورش استان قزوین». بایگانیشده از [وزارت آموزش پرورش اداره کل استان قزوین http://www.gozinesh.medu.ir/portal/home.php?ocode=100069834&block=assistant-council اصلی] مقدار
|نشانی=را بررسی کنید (کمک) در ۳۱ ژوئیه ۲۰۱۷.«طرح مجموعه شهری قزوین در شورایعالی شهرسازی مورد بررسی قرار گرفت». ایرنا. ۳۰ دی ۱۳۹۲.
«خبرگزاری فارس – نقشه نواحی شهرداری قزوین تهیه شد». خبرگزاری فارس. ۲۰۱۳-۱۲-۰۴. دریافتشده در ۲۰۱۹-۰۲-۱۸.
نزههالقلوب، حمدالله مستوفی، گردآوری دبیرسیاقی به تألیف گای لیسترانج، صفحه ۵۵.
سفرنامه آدام اولئاریوس، ترجمه احمد بهپور، انتشارات ابتکار صفحه ۱۵۴، چاپ ۱۳۶۳.
جوادی، عباس (۲۰۱۸-۰۳-۰۱). «ایران ۳۷۰ سال پیش از نگاه سیاح عثمانی (۶): قزوین، نهاوند، همدان». رادیو فردا. دریافتشده در ۲۰۲۵-۰۳-۲۵.
Edward Brown-A YEAR AMONGST THE PERSIANS – IMPRESSIONS AS TO THE LIFE, CHARACTER, & THOUGHT OF THE PEOPLE OF PERSIA – Received during Twelve Months’ Residence in that Country in the Year 1887-1888. excerpt 1: It isnot till Kazvin is reached, and only four or five stages separate the traveler from Tehran, that the Persian distinctly predominates over the Turkish excerpt 2: The bazaars were much like those which we had already seen at Khuy, Tabriz, and Zanjan; but as regards the people, the advantage was decidedly in favor of Kazvinis who are more pleasing in countenance, more gentle in manners and rather darker in complex than the Azerbaijanis. Persian is spoken by them universally
تاریخ گزیده حمندالله مستوفی فصل چهارم باب ششم
««شهرستان قزوین»». بایگانیشده از اصلی در ۲ آوریل ۲۰۱۹. دریافتشده در ۶ اوت ۲۰۱۷.
Edward Brown-A YEAR AMONGST THE PERSIANS – IMPRESSIONS AS TO THE LIFE, CHARACTER, & THOUGHT OF THE PEOPLE OF PERSIA – Received during Twelve Months’ Residence in that Country in the Year 1887-1888. excerpt 1: It isnot till Kazvin is reached, and only four or five stages separate the traveler from Tehran, that the Persian distinctly predominates over the Turkish excerpt 2: The bazaars were much like those which we had already seen at Khuy, Tabriz, and Zanjan; but as regards the people, the advantage was decidedly in favor of Kazvinis who are more pleasing in countenance, more gentle in manners and rather darker in complex than the Azerbaijanis. Persian is spoken by them universally,
«زبان و دین مردم استان». صدا و سیمای مرکز قزوین.
«آشنایی با شهر قزوین». اداره کل دامپزشکی استان قزوین.
استانداری قزوین (۱۳۹۳/۱۲/۹). «فارسیزبان رایج در بین عموم اهالی قزوین است قزوینیها، اصالتاً فارسیزبان هستند». بایگانیشده از اصلی در ۲۱ ژانویه ۲۰۲۱. دریافتشده در ۱۶ ژانویه ۲۰۲۴. تاریخ وارد شده در
|تاریخ=را بررسی کنید (کمک)«معرفی قزوین». معاونت آموزشی و پرورشی استان قزوین.
«کتاب «ضربالمثلهای مردم قزوین» منتشر شد». دریافتشده در ۲۰۱۷-۰۹-۱۳.
نظری و همکاران، «تحلیلی بر چالشهای حقوق شهروندی در شهرهای ایران (مطالعهٔ موردی: شهر قزوین)»، ۲۳۲.
«جامه قزوینیان-شبکه اطلاعرسانی قزوین». بایگانیشده از اصلی در ۲ نوامبر ۲۰۰۷. دریافتشده در ۷ دسامبر ۲۰۰۸.
«طرز تهیه دیماج». بایگانیشده از اصلی در ۱۳ سپتامبر ۲۰۱۰. دریافتشده در ۹ سپتامبر ۲۰۱۰.
«نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۴ ژانویه ۲۰۱۴. دریافتشده در ۲۹ مارس ۲۰۱۳.
«نان لواش قزوین». بایگانیشده از اصلی در ۴ ژانویه ۲۰۱۴. دریافتشده در ۳۰ نوامبر ۲۰۱۲.
«دومین دوسالانه خوشنویسی ایران». بایگانیشده از اصلی در ۲۶ سپتامبر ۲۰۱۲. دریافتشده در ۱۰ ژوئن ۲۰۱۲.
قزوین پایتخت خوشنویسی ایران میشود، ایسنا
«روز قزوین». بایگانیشده از اصلی در ۴ مارس ۲۰۱۶. دریافتشده در ۱۴ ژوئن ۲۰۱۲.
«قزوین سومین جشنواره اسباب بازی رادر سطح بینالمللی برگزار خواهد کرد». بایگانیشده از اصلی در ۵ مارس ۲۰۱۶. دریافتشده در ۱۵ نوامبر ۲۰۱۲.
«جشنواره اسباب بازی در کشور بینظیر است». بایگانیشده از اصلی در ۱۰ مارس ۲۰۱۳. دریافتشده در ۱۵ نوامبر ۲۰۱۲.
«سنتهای ایرانی باجشنواره اسباب بازی احیاء شد». بایگانیشده از اصلی در ۸ مارس ۲۰۱۶. دریافتشده در ۱۵ نوامبر ۲۰۱۲.
«فرهنگسرای بانو حضرت زهرا (س)». بایگانیشده از اصلی در ۵ آوریل ۲۰۱۴. دریافتشده در ۳۰ نوامبر ۲۰۱۲.
«تاریخچه سازمان فرهنگی و ورزشی شهرداری قزوین». بایگانیشده از اصلی در ۱۰ مارس ۲۰۱۳. دریافتشده در ۳۰ نوامبر ۲۰۱۲.
«فهرست کتابخانههای شهر قزوین – درگاه شهر قزوین». بایگانیشده از اصلی در ۱۰ اکتبر ۲۰۰۷. دریافتشده در ۹ دسامبر ۲۰۰۸.
«مدیریت تبلیغات اسلامی-معاونت فرهنگی و تبلیغی استان قزوین». بایگانیشده از اصلی در ۸ مارس ۲۰۱۶. دریافتشده در ۲۶ اکتبر ۲۰۱۹.
«شرکت شهرکهای صنعتی استان قزوین». بایگانیشده از اصلی در ۹ اوت ۲۰۱۷. دریافتشده در ۲۹ مارس ۲۰۱۳.
«شهرکهای صنعتی قزوین» (PDF). بایگانیشده از اصلی (PDF) در ۶ سپتامبر ۲۰۱۷. دریافتشده در ۲۶ اکتبر ۲۰۱۹.
«نواحی صنعتی استان قزوین» (PDF). بایگانیشده از اصلی (PDF) در ۶ سپتامبر ۲۰۱۷. دریافتشده در ۲۶ اکتبر ۲۰۱۹.
«آمار واحدهای صنعتی استان قزوین» (PDF). بایگانیشده از اصلی (PDF) در ۶ سپتامبر ۲۰۱۷. دریافتشده در ۲۶ اکتبر ۲۰۱۹.
«استان قزوین از نظر توسعه یافتگی صنعتی رتبه دوم را در سطح کشور دارد».
«ترازوی نامیزان توسعه صنعتی، 60 درصد صنعت کشور فقط در 7 استان ایران متمرکز شدهاند». بایگانیشده از اصلی در ۲۸ مارس ۲۰۱۴.
«شهر صنعتی البرز قطب تولید چرخ خیاطی در خاورمیانه». بایگانیشده از اصلی در ۲۶ ژانویه ۲۰۱۴. دریافتشده در ۲۹ مارس ۲۰۱۳.
شاخصترین واحدهای صنعتی در سطح استان قزوین[پیوند مرده]
یک میلیون سهم در بورس قزوین مبادله شد[پیوند مرده]
الگو:جمعیت و میزان سواد در استانهای ایران
«نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۲ ژوئیه ۲۰۱۳. دریافتشده در ۴ ژوئیه ۲۰۱۳.
«نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۲۸ مارس ۲۰۱۳. دریافتشده در ۲۹ مارس ۲۰۱۳.
«نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۱۳ مارس ۲۰۱۴. دریافتشده در ۱۳ مارس ۲۰۱۴.
«تاریخچه معابر شهر قزوین». معاونت ترافیک شهرداری قزوین. بایگانیشده از اصلی در ۸ ژانویه ۲۰۱۴. دریافتشده در ۱۸ دی ۱۳۹۲.
«46 تقاطع غیر همسطح در قزوین ساخته میشود».
«احداث ۴۴ تقاطع غیرهمسطح در دستور کار شهرداری قزوین».
«افتتاح راهآهن تهران – تبریز». اداره کل راهآهن شمالغرب. بایگانیشده از اصلی در ۸ ژانویه ۲۰۱۴. دریافتشده در ۱۸ دی ۱۳۹۲.
http://www.mehrnews.com/detail/News/1694669
«تاریخچه حمل و نقل و ترمینال در قزوین». ساطمان پایانههای شهرداری قزوین. بایگانیشده از اصلی در ۸ ژانویه ۲۰۱۴. دریافتشده در ۱۸ دی ۱۳۹۲.
«پایان طراحی محوطهسازی و ساماندهی پایانههای آزادگان وغرب قزوین». شهرداری قزوین. بایگانیشده از اصلی در ۱۲ مارس ۲۰۱۶. دریافتشده در ۱۸ دی ۱۳۹۲.
«سازمان اتوبوسرانی شهر قزوین – تاریخچه». سازمان اتوبوسرانی قزوین. بایگانیشده از اصلی در ۲۹ مارس ۲۰۰۹. دریافتشده در ۱۸ دی ۱۳۹۲.
«اهداف و وظایف سازمان تاکسیرانی قزوین». سازمان تاکسیرانی شهر قزوین. بایگانیشده از اصلی در ۹ مارس ۲۰۱۳. دریافتشده در ۱۸ دی ۱۳۹۲.
http://ilna.ir/news/news.cfm?id=19775
http://www.shabestan.ir/NSite/FullStory/News/?Serv=0&Id=236402&Mode=[پیوند مرده]
پیشینه غنی قزوین در برنامههای فاخر
«وبگاه روزنامه ولایت». بایگانیشده از اصلی در ۲۳ آوریل ۲۰۱۳. دریافتشده در ۱۳۹۲/۰۲/۰۳. تاریخ وارد شده در
|بازبینی=را بررسی کنید (کمک)«وبگاه هفته نامه مینودر». بایگانیشده از اصلی در ۲۷ آوریل ۲۰۱۳. دریافتشده در ۱۳۹۲/۰۲/۰۳. تاریخ وارد شده در
|بازبینی=را بررسی کنید (کمک)«باغ فرهنگی قزوین در انتظار توجه مسئولین». بایگانیشده از اصلی در ۵ ژانویه ۲۰۱۴. دریافتشده در ۲۴ مه ۲۰۱۲.
عمارت شهرداری قزوین[پیوند مرده]
«عمارت باغ سپهدار». بایگانیشده از اصلی در ۸ مه ۲۰۱۳. دریافتشده در ۲۳ مه ۲۰۱۲.
اولین موزه کشاورزی کشور[پیوند مرده]
«نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۲۲ اوت ۲۰۱۳. دریافتشده در ۲۹ مارس ۲۰۱۳.
«آب انبارها و حمامهای قدیمی در شهرستان قزوین». شهرنما. بایگانیشده از اصلی در ۲ آوریل ۲۰۱۳. دریافتشده در ۲۹ مه ۲۰۱۲.
[نخستین هفته نامه هتلداری و صنایع وابسته/ ۳۰ مهر ۱۳۹۰ صفحه ۱۲]
«بقعه چهار انبیاء». بایگانیشده از اصلی در ۲۰ ژانویه ۲۰۱۳. دریافتشده در ۱ ژانویه ۲۰۱۳.
«امامزاده حسین قزوین». بایگانیشده از اصلی در ۱۶ دسامبر ۲۰۱۲. دریافتشده در ۱ ژانویه ۲۰۱۳.
«ورزشگاه قزوین در انتظار تکمیل». بایگانیشده از اصلی در ۳۰ اکتبر ۲۰۱۲. دریافتشده در ۲۹ مه ۲۰۱۲.
ورزش سه. «کراپ الوند».
ورزش سه. «شمس آذر».
«هاشمیان دبیر اتحادیه جاده ابریشم شد». خبرگزاری برنا. دریافتشده در ۱۳۹۵-۰۹-۰۱.
«خواهرخواندههای قزوین». خبرگزاری مهر. دریافتشده در ۱۳۹۰/۸/۷. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بازدید=را بررسی کنید (کمک)[پیوند مرده]«خواهرخواندههای قزوین». شبکه اطلاعرسانی بازرگانی ایران. دریافتشده در ۱۳۹۰/۷/۱۶. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بازدید=را بررسی کنید (کمک)[پیوند مرده]«قزوین و جمهوری چوواش خواهرخوانده میشوند». خبرگزاری مهر. دریافتشده در ۱۳۹۱/۰۶/۰۳. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بازدید=را بررسی کنید (کمک)[پیوند مرده]«فراهم شدن زمینه انعقاد عقد خواهرخواندگی شهر قزوین با شهر قاضیان تپ ترکیه». شهرداری قزوین. بایگانیشده از اصلی در ۲۴ سپتامبر ۲۰۱۵. دریافتشده در ۱۳۹۲/۰۹/۱۶. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بازدید=را بررسی کنید (کمک)[^ a b c d e f g h i j k l m n o p q r s “Kardeş Şehirlerimiz”. Denizli Belediyesi. Erişim tarihi: 20 Temmuz 2013.tr:Türkiye şehirlerinin kardeş şehirleri#cite note-denizli-40 “فراهم شدن زمینه انعقاد عقد خواهرخواندگی شهر قزوین با شهر دنیزلی ترکیه”] (به ترکی). شهرداری دنیزلی. Retrieved 1392/09/16.
{{cite web}}: Check|نشانی=value (help); Check date values in:|تاریخ بازدید=(help)«فراهم شدن زمینه انعقاد عقد خواهرخواندگی شهر قزوین با شهر بعلبک لبنان». شهرداری قزوین. بایگانیشده از اصلی در ۲۴ سپتامبر ۲۰۱۵. دریافتشده در ۱۳۹۲/۰۹/۱۶. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بازدید=را بررسی کنید (کمک). شهرداری قزوین. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بازدید=را بررسی کنید (کمک); پارامتر|عنوان= یا |title=ناموجود یا خالی (کمک); پارامتر|پیوند=ناموجود یا خالی (کمک); پارامتر|تاریخ بازیابی=نیاز به وارد کردن|پیوند=دارد (کمک)«قزوین و گیونجی خواهر خوانده شدند». باشگاه خبرنگاران جوان. ۱۰ اسفند ۱۳۹۴. دریافتشده در ۲۴ مرداد ۱۳۹۵.
«قزوین با شهر اوسان کره جنوبی خواهر خوانده میشود». خبرگزاری مهر. ۶ بهمن ۱۳۹۴. دریافتشده در ۲۴ مرداد ۱۳۹۵.
«قزوین و منطقه شهری آلن تجو خواهرخوانده شدند». خبرگزاری مهر. ۷ بهمن ۱۳۹۲. دریافتشده در ۲۴ مرداد ۱۳۹۵.
«شهرهای قزوین و پروجا در ایتالیا خواهر خوانده شدند». شبکه خبر. ۲۴ شهریور ۱۳۹۵. بایگانیشده از اصلی در ۱۶ سپتامبر ۲۰۱۶. دریافتشده در ۲۷ اکتبر ۲۰۱۶.
«قزوین و شهر «نین بین» ویتنام خواهر خوانده میشوند». خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان | Mehr News Agency. ۲۰۲۲-۰۶-۱۲. دریافتشده در ۲۰۲۲-۰۶-۱۳.
-
تور زیارتی عتبات عالیات
کربلا (به عربی: کَربَلاء)، مرکز استان کربلا در عراق است[۲][۳]که در ۸۵ کیلومتری جنوب غربی بغداد قرار دارد. طبق برآوردها، جمعیت این شهر حدود ۱٬۲۱۸٬۷۳۲ نفر است.[۴][۵][۶]
از نظر موقعیت جغرافیایی، کربلا در فاصله ۱۶ کیلومتری شرق به رود فرات و ۹ کیلومتری غرب به دریاچه رزازه محدود میشود.[۷]اهمیت تاریخی و مذهبی این شهر به دو دلیل عمده است: اول وقوع نبرد کربلا در سال ۶۸۰ میلادی و دوم وجود حرم حسین بن علی و برادر ناتنیاش عباس.[۸][۹][۱۰] این شهر هر سال میزبان میلیونها زائر است که اکثر قریب به اتفاق آنها شیعه دوازدهامامی هستند. از نظر تعداد زائران، کربلا با شهرهای زیارتیای مانند مکه، مشهد و قم قابل مقایسه است.[۶][۸][۹][۱۱]بیشترین تعداد زائران در دو مناسبت دیده میشود: در روز عاشورا با حدود ۳۴ میلیون زائر[۱۲]و در مراسم اربعین با بیش از ۳۵ میلیون نفر از ۵۶ کشور مختلف جهان که شمار زیادی از آنها مسیر زیارت را پیاده طی میکنند.[۱۳][۱۴]
تاریخچه
این شهر تا سال ۶۱ هجری قمری بیابانی وسیع بود که با نامهای نینوا، غاضریه و طف شناخته میشد. نبرد کربلا در روز سهشنبه، دهم محرم ۶۱ هجری قمری (حدود دوازدهم اکتبر ۶۸۰ میلادی/بیستم مهرماه ۵۹ خورشیدی) در صحرای خشک و بیآبوعلف مسیر کوفه به وقوع پیوست. این نبرد نتیجه امتناع حسین از بیعت با یزید بن معاویه و به رسمیت شناختن خلافت او بود. عبیدالله بن زیاد، والی کوفه، سیهزار سوارهنظام را برای مقابله با کاروان حسین گسیل داشت. حسین که تنها با اعضای خانواده و گروه کوچکی از یارانش همراه بود، از نظر نظامی در اقلیت محسوب میشد. نیروهای کوفه به فرماندهی عمر بن سعد مأموریت یافتند با محاصره و قطع دسترسی کاروان به آب، حسین را مجبور به تسلیم کنند. در بامداد عاشورا، حسین پس از اقامه نماز صبح، به همراه برادرش عباس و یارانش به میدان نبرد رفتند. در این روز، حسین و هفتاد و دو تن از یارانش کشته شدند. پیکر حسین و برادرش عباس توسط قبیله بنیاسد در مکانی به خاک سپرده شد که بعدها به مشهدالحسین شهرت یافت.
قدیمیترین سند موجود از زیارت کربلا، مربوط به زیارت سلیمان بن صُرد خزاعی در سال ۶۵ هجری قمری (۶۸۵ میلادی) است. پس از واقعه عاشورا در سال ۶۱ هجری، این منطقه به تدریج به کانون توجه شیعیان و مسلمانان تبدیل شد. در دوره آل بویه با احداث گنبد و بارگاه بر مزار کشتگان نبرد کربلا، این شهر به یکی از مهمترین قطبهای زیارتی عراق مبدل گشت. کربلا به عنوان مرقد حسین رونق گرفت و به شهری برای خدمترسانی به زائران توسعه یافت. در طول تاریخ، حاکمان مسلمان گاه به عمران و آبادانی حرم و شهر همت گماشتند و گاه برخی حکام مخالف شیعه به تخریب آن اقدام کردند. خلیفه عباسی، متوکل، در سال ۸۵۰ میلادی حرم را ویران ساخت که حدود یک قرن بعد در سال ۹۷۹ میلادی به شکل فعلی بازسازی شد. بخشی از حرم حسین در سال ۱۰۸۶ میلادی بر اثر حریق تخریب و مجدداً بازسازی گردید.[۱۵]
در سال ۱۷۳۷ میلادی، کربلا به عنوان مرکز اصلی علوم و تحقیقات شیعی جایگاه اصفهان در ایران را به خود اختصاص داد.[۱۶][۱۷][۱۸]
در روز ۲۱ آوریل سال ۱۸۰۲ میلادی (۱۲۱۶ هجری قمری) که مصادف با عید غدیر خم بود، دوازدههزار تن از وهابیان منطقه نجد به رهبری عبدالعزیز بن محمد، دومین فرمانروای دولت نخست سعودی، به کربلا یورش بردند.[۱۹]این حمله که به غارت کربلا معروف است، منجر به کشته شدن سه تا پنج هزار تن و تخریب گنبد بارگاه حسین شد.[۲۰][۲۰][۲۱][۲۲]
گردشگری
حرم حسین بن علی و سایر مکانهای مذهبی
مقالههای اصلی: حرم امام حسین و حرم عباس بن علی
حرم امام حسین مدفن حسین بن علی، امام سوم شیعیان در کربلا است که در زمان خلافت یزید بن معاویه، در مخالفت با وی جنگید و در روز عاشورا، ۱۰ محرم الحرام سال ۶۱ هجری قمری برابر با چهارشنبه ۲۱ مهر ۵۹ هجری خورشیدی (۱۳ اکتبر ۶۸۰ میلادی) در بیابانِ نینوا کشته شد و پس از چند روز همانجا دفن شد. امروزه آرامگاهش تبدیل به محلی برای زیارت شیعیان شده است. گفته میشود حسین در این حرم، بههمراه علیاکبر در پایین پا و علیاصغر بر سینهٔ حسین در ضریح دفن شده است. همچنین بیشتر کشتهشدگان کربلا کمی کنار آن در حرم دفن شدهاند.
در شمال شرقی حرم حسین، حرم عباس بن علی قرار دارد. میان دو حرم را بینالحرمین میگویند.
مکان ها و مقاصد گردشگری

ضریح امام حسین حرم حسین بن علی، حرم عباس بن علی ، خیمگاه و… از مهم ترین مکان ها و مقاصد گردشگری این شهر می باشند
هتل ها
شهر کربلا به واسطه زائران و گردشگران فراوان ، دارای هتل ها و اقامتگاه های زیادی می باشد.
ریشهشناسی نام
چندین فرضیه دربارهٔ ریشهٔ نام کربلا وجود دارد. یاقوت حَمَوی، جغرافیدان مشهور، معتقد است این نام از «کربله» گرفته شده که شکل مؤنث واژهای عربی به معنای «زمین نرم» است و به خاک پوک و گستردهٔ جنوب عراق اشاره دارد.
بر اساس نظریهای دیگر، کربلاء واژهای آرامی با ریشهٔ اَکَّدی است و از ترکیب «کوره» (محل پخت آجر) و «بابِل» (نام شهر باستانی مجاور) تشکیل شده است. کشفیات باستانشناسی نیز وجود کارگاههای تولید آجر و استخراج خاک رس در دوران کهن را تأیید میکند.
گروهی دیگر بر این باورند که این واژه در زبان آرامی (כַרְבָלָא / ܟܪܒܠܐ) از کلمهٔ اکدی karballatu مشتق شده که هم به نوعی پوشش سر در عهد باستان و هم به گلِ تاج خروس اشاره دارد و احتمالاً نماد تاجی به شکل تاج خروس بوده است.[۲۳]
نظریهٔ دیگری این کلمه را ترکیبی از دو واژهٔ آشوری «کرب» (به معنای نزدیکی یا حرم) و «ایلا» (به معنای خدا) میداند و آن را به «حرم خدا» یا «خانهٔ خدا» تعبیر میکند. برخی نیز بخش «لا» در کربلا را با جزء باستانی «La/Lu» در واژگان میانرودانی (مانند Lugal) مقایسه کرده و معنی «کرب عظیم» را برای آن پیشنهاد میدهند.[۲۴]
در تشیع دوازدهامامی، دو حدیث از علی و پیامبر اسلام نقل شده که میان کربلا و مفاهیم «کرب» و «بلاء» (در یک حدیث) و نیز واقعهٔ طوفان نوح—که در قرآن با عبارت «کرب عظیم» توصیف شده (در حدیث دیگر)—ارتباط برقرار میکند.
کربلا یکی از ثروتمندترین و مهمترین شهرهای عراق است که درآمد اصلی آن از زائران مذهبی و کشاورزی (بهویژه خرما) بهدست میآید. این شهر از دو بخش قدیمی (مذهبی) و جدید تشکیل شده و میزبان شمار زیادی از مدارس اسلامی و ساختمانهای دولتی است.
حرم حسین بن علی—که گاهی مسجدالحسین نیز خوانده میشود—در قلب بخش مذهبی شهر قرار دارد. همهساله در روز اربعین، خیل عظیمی از زائران برای زیارت به کربلا میآیند. همچنین بسیاری از زائران سالخورده ترجیح میدهند واپسین روزهای زندگی خود را در این شهر بگذرانند.
مدارس و مساجد
به دلیل وجود حرم حسین بن علی و برادرش عباس بن علی در شهر کربلا، ۱۰۰ مسجد و ۲۳ مدرسه دینی در این شهر ساخته شدهاست.
-
تور زیارتی کربلا
کربلا (به عربی: کَربَلاء)، مرکز استان کربلا در عراق است[۲][۳]که در ۸۵ کیلومتری جنوب غربی بغداد قرار دارد. طبق برآوردها، جمعیت این شهر حدود ۱٬۲۱۸٬۷۳۲ نفر است.[۴][۵][۶]
از نظر موقعیت جغرافیایی، کربلا در فاصله ۱۶ کیلومتری شرق به رود فرات و ۹ کیلومتری غرب به دریاچه رزازه محدود میشود.[۷]اهمیت تاریخی و مذهبی این شهر به دو دلیل عمده است: اول وقوع نبرد کربلا در سال ۶۸۰ میلادی و دوم وجود حرم حسین بن علی و برادر ناتنیاش عباس.[۸][۹][۱۰] این شهر هر سال میزبان میلیونها زائر است که اکثر قریب به اتفاق آنها شیعه دوازدهامامی هستند. از نظر تعداد زائران، کربلا با شهرهای زیارتیای مانند مکه، مشهد و قم قابل مقایسه است.[۶][۸][۹][۱۱]بیشترین تعداد زائران در دو مناسبت دیده میشود: در روز عاشورا با حدود ۳۴ میلیون زائر[۱۲]و در مراسم اربعین با بیش از ۳۵ میلیون نفر از ۵۶ کشور مختلف جهان که شمار زیادی از آنها مسیر زیارت را پیاده طی میکنند.[۱۳][۱۴]
تاریخچه
این شهر تا سال ۶۱ هجری قمری بیابانی وسیع بود که با نامهای نینوا، غاضریه و طف شناخته میشد. نبرد کربلا در روز سهشنبه، دهم محرم ۶۱ هجری قمری (حدود دوازدهم اکتبر ۶۸۰ میلادی/بیستم مهرماه ۵۹ خورشیدی) در صحرای خشک و بیآبوعلف مسیر کوفه به وقوع پیوست. این نبرد نتیجه امتناع حسین از بیعت با یزید بن معاویه و به رسمیت شناختن خلافت او بود. عبیدالله بن زیاد، والی کوفه، سیهزار سوارهنظام را برای مقابله با کاروان حسین گسیل داشت. حسین که تنها با اعضای خانواده و گروه کوچکی از یارانش همراه بود، از نظر نظامی در اقلیت محسوب میشد. نیروهای کوفه به فرماندهی عمر بن سعد مأموریت یافتند با محاصره و قطع دسترسی کاروان به آب، حسین را مجبور به تسلیم کنند. در بامداد عاشورا، حسین پس از اقامه نماز صبح، به همراه برادرش عباس و یارانش به میدان نبرد رفتند. در این روز، حسین و هفتاد و دو تن از یارانش کشته شدند. پیکر حسین و برادرش عباس توسط قبیله بنیاسد در مکانی به خاک سپرده شد که بعدها به مشهدالحسین شهرت یافت.
قدیمیترین سند موجود از زیارت کربلا، مربوط به زیارت سلیمان بن صُرد خزاعی در سال ۶۵ هجری قمری (۶۸۵ میلادی) است. پس از واقعه عاشورا در سال ۶۱ هجری، این منطقه به تدریج به کانون توجه شیعیان و مسلمانان تبدیل شد. در دوره آل بویه با احداث گنبد و بارگاه بر مزار کشتگان نبرد کربلا، این شهر به یکی از مهمترین قطبهای زیارتی عراق مبدل گشت. کربلا به عنوان مرقد حسین رونق گرفت و به شهری برای خدمترسانی به زائران توسعه یافت. در طول تاریخ، حاکمان مسلمان گاه به عمران و آبادانی حرم و شهر همت گماشتند و گاه برخی حکام مخالف شیعه به تخریب آن اقدام کردند. خلیفه عباسی، متوکل، در سال ۸۵۰ میلادی حرم را ویران ساخت که حدود یک قرن بعد در سال ۹۷۹ میلادی به شکل فعلی بازسازی شد. بخشی از حرم حسین در سال ۱۰۸۶ میلادی بر اثر حریق تخریب و مجدداً بازسازی گردید.[۱۵]
در سال ۱۷۳۷ میلادی، کربلا به عنوان مرکز اصلی علوم و تحقیقات شیعی جایگاه اصفهان در ایران را به خود اختصاص داد.[۱۶][۱۷][۱۸]
در روز ۲۱ آوریل سال ۱۸۰۲ میلادی (۱۲۱۶ هجری قمری) که مصادف با عید غدیر خم بود، دوازدههزار تن از وهابیان منطقه نجد به رهبری عبدالعزیز بن محمد، دومین فرمانروای دولت نخست سعودی، به کربلا یورش بردند.[۱۹]این حمله که به غارت کربلا معروف است، منجر به کشته شدن سه تا پنج هزار تن و تخریب گنبد بارگاه حسین شد.[۲۰][۲۰][۲۱][۲۲]
گردشگری
حرم حسین بن علی و سایر مکانهای مذهبی
مقالههای اصلی: حرم امام حسین و حرم عباس بن علی
حرم امام حسین مدفن حسین بن علی، امام سوم شیعیان در کربلا است که در زمان خلافت یزید بن معاویه، در مخالفت با وی جنگید و در روز عاشورا، ۱۰ محرم الحرام سال ۶۱ هجری قمری برابر با چهارشنبه ۲۱ مهر ۵۹ هجری خورشیدی (۱۳ اکتبر ۶۸۰ میلادی) در بیابانِ نینوا کشته شد و پس از چند روز همانجا دفن شد. امروزه آرامگاهش تبدیل به محلی برای زیارت شیعیان شده است. گفته میشود حسین در این حرم، بههمراه علیاکبر در پایین پا و علیاصغر بر سینهٔ حسین در ضریح دفن شده است. همچنین بیشتر کشتهشدگان کربلا کمی کنار آن در حرم دفن شدهاند.
در شمال شرقی حرم حسین، حرم عباس بن علی قرار دارد. میان دو حرم را بینالحرمین میگویند.
مکان ها و مقاصد گردشگری

ضریح امام حسین حرم حسین بن علی، حرم عباس بن علی ، خیمگاه و… از مهم ترین مکان ها و مقاصد گردشگری این شهر می باشند
هتل ها
شهر کربلا به واسطه زائران و گردشگران فراوان ، دارای هتل ها و اقامتگاه های زیادی می باشد.
ریشهشناسی نام
چندین فرضیه دربارهٔ ریشهٔ نام کربلا وجود دارد. یاقوت حَمَوی، جغرافیدان مشهور، معتقد است این نام از «کربله» گرفته شده که شکل مؤنث واژهای عربی به معنای «زمین نرم» است و به خاک پوک و گستردهٔ جنوب عراق اشاره دارد.
بر اساس نظریهای دیگر، کربلاء واژهای آرامی با ریشهٔ اَکَّدی است و از ترکیب «کوره» (محل پخت آجر) و «بابِل» (نام شهر باستانی مجاور) تشکیل شده است. کشفیات باستانشناسی نیز وجود کارگاههای تولید آجر و استخراج خاک رس در دوران کهن را تأیید میکند.
گروهی دیگر بر این باورند که این واژه در زبان آرامی (כַרְבָלָא / ܟܪܒܠܐ) از کلمهٔ اکدی karballatu مشتق شده که هم به نوعی پوشش سر در عهد باستان و هم به گلِ تاج خروس اشاره دارد و احتمالاً نماد تاجی به شکل تاج خروس بوده است.[۲۳]
نظریهٔ دیگری این کلمه را ترکیبی از دو واژهٔ آشوری «کرب» (به معنای نزدیکی یا حرم) و «ایلا» (به معنای خدا) میداند و آن را به «حرم خدا» یا «خانهٔ خدا» تعبیر میکند. برخی نیز بخش «لا» در کربلا را با جزء باستانی «La/Lu» در واژگان میانرودانی (مانند Lugal) مقایسه کرده و معنی «کرب عظیم» را برای آن پیشنهاد میدهند.[۲۴]
در تشیع دوازدهامامی، دو حدیث از علی و پیامبر اسلام نقل شده که میان کربلا و مفاهیم «کرب» و «بلاء» (در یک حدیث) و نیز واقعهٔ طوفان نوح—که در قرآن با عبارت «کرب عظیم» توصیف شده (در حدیث دیگر)—ارتباط برقرار میکند.
کربلا یکی از ثروتمندترین و مهمترین شهرهای عراق است که درآمد اصلی آن از زائران مذهبی و کشاورزی (بهویژه خرما) بهدست میآید. این شهر از دو بخش قدیمی (مذهبی) و جدید تشکیل شده و میزبان شمار زیادی از مدارس اسلامی و ساختمانهای دولتی است.
حرم حسین بن علی—که گاهی مسجدالحسین نیز خوانده میشود—در قلب بخش مذهبی شهر قرار دارد. همهساله در روز اربعین، خیل عظیمی از زائران برای زیارت به کربلا میآیند. همچنین بسیاری از زائران سالخورده ترجیح میدهند واپسین روزهای زندگی خود را در این شهر بگذرانند.
مدارس و مساجد
به دلیل وجود حرم حسین بن علی و برادرش عباس بن علی در شهر کربلا، ۱۰۰ مسجد و ۲۳ مدرسه دینی در این شهر ساخته شدهاست.
-
تور زیارتی مشهد مقدس
حرمِ امام رضا یا حرم رضوی آرامگاه علی بن موسی الرضا، امام هشتم شیعیان دوازده امامی است. این مکان که در مرکز شهر مشهد در خراسان رضوی، ایران واقع شده، نزد شیعیان امامی بهعنوان «حرم» و مکانی مقدس گرامی داشته میشود. این زیارتگاه سالانه بازدیدکنندگان زیادی دارد. این آرامگاه، تنها مقبرهٔ یک امام شیعه در کشور ایران است.
دیرینگی قدیمیترین بخشهای این حرم به سال ۶۱۰ ه.ق (دههٔ ۱۲۳۰ م) میرسد. از دورهٔ تیموریان همزمان با نوسازی بسیاری از بناهای کهن خراسان در توس، هرات و نیشابور، به این مکان نیز توجه ویژهای شد. بسیاری از ساختمانهای این حرم از دورهٔ صفویان بهویژه روزگار شاه تهماسب یکم بهجا ماندهاست. وسعت حرم در طول این بازسازیها از ۱۲ هزار مترمربع به مساحت کنونی آن در حدود یک میلیون متر مربع رسیدهاست که آن را تبدیل به یکی از بزرگترین اماکن مذهبی جهان کردهاست. این بنا در دورههای مختلف حکومت در ایران، مورد توجه شاهان قرار گرفتهاست و بارها توسط دودمانهای حکومتی مختلف، بازسازی و توسعه یافتهاست. از تاریخچه حرم تا پیش از دوره سامانیان اطلاع اندکی در دست است و تنها به داشتن بقعهای مشهور به بقعه هارونیه که علی بن موسی الرضا در آن دفن شدهاست اشاره شدهاست.
حرم امام رضا مجموعهای است با کانونِ آرامگاهِ علی بن موسی الرضا که دیگر مسجدها، آرامگاهها، رواقها، صحنها، کتابخانهها و موزهها را دربر میگیرد. نقطه مرکزی حرم که محل دفن علی بن موسی الرضاست، به روضه منوره مشهور است و فضایی چهارگوش با طول و عرض تقریبی ۱۰ متر است. در گرداگرد این فضا، رواقها، مساجد و صحنهایی هستند که هر کدام مربوط به دوره تاریخی مشخصی هستند. قدیمیترین و نزدیکترین بنای متصل به روضه منوره، مسجد بالاسر است. مسجد گوهرشاد که اولین مسجد جامع مشهد نیز بود در فضای حرم قرار گرفتهاست. در فضای روضه منوره، یک ضریح موجود است که از جنس نقره و طلا است. وجود ایوانها، رواقها و مدرسهها در گرداگرد حرم، به وسعت این حرم افزودهاست. هماکنون ۲۱ رواق، چهار ایوان، چهار مدرسه، دو سقاخانه، ۹ صحن و شش بست در حرم گزارش شدهاست. علاوه بر موارد یادشده، مقبرههای بسیاری نیز در حرم وجود دارند.
از مراکز وابسته به حرم میتوان به آستان قدس رضوی اشاره کرد که مدیریت و ادارهٔ حرم را عهدهدار است. ریاست این نهاد بر عهدهٔ متولیان است که در دورههای مختلف حکومتی، با شرایط و ویژگیهای مختلفی وضع میشدند. علاوه بر بناهای زیارتگاهی حرم امام رضا، کتابخانه، موزه، دارالشفاء، مهمانسرا، نقارهخانه و چند بنای دیگر نیز به این حرم متعلق است.
پیشینه
علی بن موسی الرّضا (به عربی: عَلیُّ بْنُ موسَی الرِّضا؛ زادهٔ ۱۱ ذیقعدهٔ ۱۴۸ هجری قمری / ۲۹ دسامبر ۷۶۵ میلادی – درگذشتهٔ آخر صفر ۲۰۳ هجری قمری / ۵ سپتامبر ۸۱۸ میلادی)، فرزندِ موسی بن جعفر و نجمه خاتون و از نسل محمد، پیامبر اسلام، است. او امام هشتم شیعیان دوازدهامامی بعد از پدرش موسی کاظم و پیش از پسرش محمد تقی است.[۱] بیهم دائو میگوید بهنظر میرسد که همهٔ منابع، موافق هستند که وی از نظر سیاسی ساکت و علاقهمند به تعلیم دینی بودهاست.[۲] برنارد لوئیس میگوید علی بن موسی در بخشِ بزرگی از زندگیاش، نقشی سیاسی نداشت، اما بهخاطر علم و تقوایش معروف بود.[۳] علی بن موسی الرّضا تا سال ۱۷۹ ه.ق که پدرش، موسَی بنِ جَعفَر، در مدینه میزیست، در همراهیَش بهسر میبُرد. پس از دستگیری و انتقالِ موسی کاظم به عراق توسط هارون، اموال و دستورهای پدر به وی میرسید و رسیدگی به امور شیعیان و پرداخت طلب، به وکالت از پدرش توسط وی انجام میشد. او در دوران امامتش در عهد هارون، در صریا زندگی میکرد.[۴] دوران پنج سالهٔ خلافتِ امین به جنگ میان امین و مأمون گذشت. علی بن موسی الرّضا خویش را از این درگیری برکنار داشت. این دوران، آرامشی نسبی برای فعالیتهای علی بن موسی الرّضا بهوجود آورد و وی فرصت گسترش تعالیم خویش را یافت.[۵] با مرگِ امین و بهحکومت رسیدنِ مأمون، خلیفه با بحرانهای فراوانی مواجه شد.[۶] مأمون تصمیم گرفت با منصوب کردنِ او به جانشینیاش، حمایتِ گروههای مختلف شیعه را به سمت خود جلب کند.[۷] بهگفتهٔ جعفر مرتضی عاملی، مورخ شیعه، مأمون و مشاورانش برای آرام کردن علویان در خراسان و سایر سرزمینهای اسلامی، به فکر انتصاب یکی از علویان به مقامِ ولایتعهدی افتادند. از بین آنها، علی بن موسی الرضا بهجهت منزلت و اعتبار و نیز عدم شرکت در قیام علیه حکومت، بهترین گزینه بود.[۸]
بر همین اساس، در سال ۲۰۰ ه. ق، مأمون برای علی بن موسی الرّضا دعوتنامهای جهت آمدن به مرو نوشت و رَجاءِ بنِ اَبیضَحّاک، دایی فضل بن سهل و غلامی بهنام فِرناس یا یاسر را فرستاد تا همراه او در این سفر باشند.[۹] از سوی دیگر، شیخ صدوق، محدث شیعه، چنین گزارش میکند که مأمون در نامهنگاریهای متعدد، از علی بن موسی درخواستِ عزیمت به مرو را میکرد و علی بن موسی این درخواست را با بهانهها و دلایل گوناگون رد مینمود. این امتناع سبب شد تا مأمون بهاجبار علی بن موسی را به مرو بیاورد.[۱۰] بهگزارشی که صدوق، محدث شیعه، در عیون اخبارَ الرّضا نقل میکند، پس از رسیدن علی بن موسی الرضا به مرو، مأمون در ابتدا پیشنهاد کرد تا از خلافت بهنفع خلافت علی بن موسی کنارهگیری کند.[۱۱][۱۲] علی بن موسی در ردِّ ادعای مأمون به او گفت: «اگر خلافت متعلق به توست، پس حق نداری ردایی که خداوند تنت کرده، از تن بیرون بیاوری و به دیگری ببخشی؛ اما اگر خلافت متعلق به تو نیست، اجازه نداری چیزی که متعلق به تو نیست را به من ببخشی.»[۱۳] پس از آن، مأمون پیشنهاد ولایتعهدی را داد، اما علی بن موسی الرّضا از پذیرش این پیشنهاد سرباز میزد.[۱۴][۱۵] علی بن موسی نزدیک به دو ماه در برابر پیشنهادِ ولایتعهدی مقاومت کرد و در نهایت با اکراه، آن را پذیرفت،[۱۶] بهشرط اینکه هیچ فعالیت حکومتی رسمی انجام ندهد.[۱۷] منابع بعدیِ امامیه مانند عیون اخبار الرّضا، تأکید میکنند که علی بن موسی ولایتعهدی را تنها بدین دلیل که به مرگ تهدید شده بود، پذیرفت.[۱۸] اولین موج مخالفتها در انتصاب علی بن موسی، از جانب برخی از سران کاخ مأمون گزارش شدهاست. طبق آنچه صدوق نقل میکند، دلیل این افراد، کینه شخصی از علی بن موسی بودهاست.[۱۹] تصمیمِ شگفتآورِ ولایتعهدیِ علی بن موسی الرّضا که از سوی خلیفه گرفته شد، بیدرنگ مخالفتِ شدیدِ گروههای مخالف بهویژه عباسیان را برانگیخت و این مخالفت حتی در خراسان بزرگ — که زیر نفوذِ وزیر ایرانیتبار، فضل بن سهل بود — دیده میشد.[۲۰] فشارهای حزبِ مخالف خلیفه در بغداد، او را از این تصمیم پشیمان کرد. نگرانی آنان بهخاطر بیرون آوردنِ امپراتوری اسلامی از دست عباسیان توسط علویان و ایرانیها بود.[۲۱] اعضاء این حزب مخالف در بغداد بیعتِ خود با مأمون را شکستند و عمویش ابراهیم بن مَهدی (د. ۲۲۴ ه.ق/۸۳۹ م) را بهعنوانِ خلیفه در ۲۸ ذیحَجّهٔ ۲۰۱ ه.ق/۱۷ ژوئیهٔ ۸۱۷ م منصوب کردند.[۲۲] با رسیدن خبر عزل مأمون به مرو، علی بن موسی الرّضا پیشنهادِ عزل خویش از ولایتعهدی را به مأمون داد، اما در مقابل مأمون تصمیم گرفت به بغداد برگردد و از حقش دفاع کند.[۲۳] در دوم شَعبانِ سال ۲۰۲ ه. ق، شش ماه پس از استعفای فضل بن سهل از وزارت، هنگامی که مأمون بههمراه ولیعهد و دربار، قصدِ غرب کرده بود، فضل در سرخس توسط چند تن از فرماندهان سپاه با ضربات چاقو در حمام کشته شد.[۲۴][۲۵] بهگزارش قرشی، دو روز بعد وقتی کاروان مأمون به توس رسید، علی بن موسی بیمار شد و درگذشت.[۲۶] به گزارش بیهم دائو، بیشتر منابع نزدیک به واقعه — از جمله منابع امامیه — از دلایل طبیعی به عنوان علت درگذشت علی بن موسی یاد کردهاند و در گزارشهایی که به قتل وی دلالت دارند، اشارهای مبنی بر دست داشتن مأمون در آن نکردهاند. اما در اکثر منابع امامیه از قرن چهارم هجری به بعد و به تبع آنها، منابع اهل سنت، نظریه به قتل رسیدن علی بن موسی الرضا به دستور مأمون و بر اثر مسمومیت مطرح شد.[۲۷]
کاشیکاری معرق در قسمت بالای سر ضریح

قَبرانِ فِی طوسٍ خیرُ النّاسِ کلّهم و قبرٌ شَرُّهم هذا مِنَ العِبَر ما ینفَعُ الرِّجسُ من قُربِ الزَّکیِّ و لا علَی الزَّکیِّ بقُربِ الرِّجسِ مِن ضرر ترجمه:
در طوس دو قبر قرار دارد، قبر بهترین مردم و قبر بدترین آنان؛ این است از عبرتهای روزگار، نه ناپاک از نزدیکی به فرد پاک سودی میبرد و نه شخص پاک از نزدیکی به شخص ناپاک ضرری. (شعر دعبل خزاعی شاعر عرب معاصر علی بن موسی الرضا)
دفن علی بن موسی الرضا
بنابر معتبرترین گزارشها، درگذشت علی بن موسی در آخرین روزِ صفر سال ۲۰۳ ه.ق اتفاق افتادهاست. تاریخهای دیگری در همان محدودهٔ ماه صفر برای این واقعه ذکر شدهاست.[۲۸] علی بن موسی درحالیکه در سناباد — محل دفن هارون — متوقف شده بود، در حومهٔ نوغان در طوس درگذشت.[۲۹] خلیفه از گروهی از علویان و خویشاوندان علی بن موسی الرّضا از جمله عمویش، محمد بن جعفر، درخواست کرد تا پیکر علی بن موسی را بررسی و تأیید کنند که او به مرگ طبیعی درگذشته است و دستور داد که پیکرش در کنار قبر پدرِ خویش، هارون، در منزل حُمَیْد بن قَحْطَبهٔ طایی در سَناباد در نزدیکیِ نوغان به خاک سپرده شود. مأمون غم و اندوهِ بسیاری از خود نشان داد و بنابر گزارشها بدون عَمامه در مراسمِ تشییع پیکر حاضر شد و بهمدت سه روز در آنجا به عزاداری پرداخت. بااینحال بسیاری از منابع، او را متهم به دست داشتن در مسمومیتِ علی بن موسی الرّضا دانستهاند.[۳۰][۳۱] پیکر رضا را در سمت بالاسرِ قبرِ هارون دفن کردند. بهگزارش شیخ صدوق، محدث شیعه، علی بن موسی الرّضا در سفر بازگشتش از مرو، هنگام ورود به سناباد و بر سر قبر هارون، به هَرثَمَة بن اَعیَن خبر دفن شدنش در بالاسرِ هارون را داد. سپس از نیت مأمون برای دفن پیکرش در کنار هارون پرده برداشت و به هرثمه اطمینان داد که پایینِ پا و پشت سرِ هارون بهخاطر سختی، زمین شکافته نمیشود و مأمون مجبور است که او را در بالاسرِ هارون دفن کند. بنابر روایت دیگری از شیخ صدوق، در عیون اخبار الرّضا، بهنقل از هرثمه، بعد از آنکه وی مسموم شد، فرزندش، محمد بن علی، — که پیش از آن در مدینه بود — بهصورتِ معجزهگونهای به خراسان آمد و پدرش را پیش از تغسیل و تکفین مأمون، غسل و کفن نمود.[۳۲] مأمون بهمدت یک روز، درگذشت علی بن موسی الرّضا را از مردم مخفی کرد و در روز بعد، پس از اطلاع مردم از درگذشت علی بن موسی الرّضا و اجتماع و اعتراضشان، از محمد بن جعفر خواست تا مردم را پراکنده کند. سپس دستور داد تا شبانه او را دفن نمایند.[۳۳]
پیشینه بنا
بنا بر گزارشی از طبری و یاقوت به نقل از تقی بینش در نخستین کنگرهٔ ایرانشناسی، در سناباد عمارتی ییلاقی وجود داشت و افرادی از رجال دولتی آن زمان مانند جنید بن عبدالرحمن و حُمَید بن ابیغانم طایی در آن اقامت داشتند. در برخی از منابع تاریخی این عمارت را دارِ حُمَید بن قَحْطَبَه گفتهاند و آن را مِلک شخصی وی دانستهاند.[۳۴] تقی بینش همچنین احتمال میدهد که بنای اصلی در دورهٔ جنید بن عبدالرحمن — که از سال ۱۱۱ تا ۱۱۶ ه.ق فرمانروای خراسان از جانب هشام بود و اغلب در نیشابور یا طوس اقامت داشت — ساخته شدهباشد و دیگران آن را توسعه داده باشند.[۳۵] ساختمان حرم در باغ حمید که یک ارگ حکومتی بوده قرار داشت و مالکیت آن در اختیار حمید بن قحطبه نبود، اما چون وی آخرین فردی بود که در این باغ سکونت داشته، این باغ به نام وی مشهور گردیدهاست. محمد بن جریر طبری مینویسد: «این باغ و بنای باشکوه آن از ابتدا متعلق به حمید بن ابیغانم طائی بوده و هارون را در این بنا بهخاک سپردهاند.» بنابراین بهنظر میرسد بهواسطهٔ تشابه اسمی، بهنام حمید بن قحطبه مشهور گردیدهاست.[۳۶]
پیش از دفن علی بن موسی الرّضا در سناباد، نام این منطقه «قُبّهٔ هارونی» بودهاست.[۳۷] مشهور است که مأمون بر قبر پدرش، گنبدی را ساخته بود. اکنون نیز دیوار چینی قدیمی حرم، که بنای آن منسوب به مأمون است، وجود دارد و بنای فعلی بر روی همان ساخته شدهاست.[۳۸][۳۹] بعد از دفن علی بن موسی الرضا، نام این منطقه به مشهد علیالرضا و به اختصار مشهد مبدل شد. این منطقه بعدها و پس از تخریب شهر طوس، جایگزین این شهر شد تا جایی که دیگر شهر طوس احیا نشد.[۴۰] اسم این شهر را ابن حوقل «المشهد»، یاقوت حمویی «مشهدالرضا» و حمدالله مستوفی «مشهد مقدس» عنوان دادهاند.[۴۱] در کتاب تلخیص الآثار آمدهاست که چون منطقه سناباد شیعه نشین بود و هارون در آنجا دفن شده بود، مأمون علی بن موسی الرضا را در آنجا دفن کرد تا در طی فعالیتهای عمرانی شیعیان بر روی مقبره امامشان، بارگاه هارون نیز توسعه و احیاء گردد.[۴۲]
پس از دفن علی بن موسی، آبادانی آنجا شتاب گرفت و سامانیان اقدام به ساخت بناهایی در آنجا کردند.[۴۳] در دورهٔ غَزنَویان، ساختمان و قُبّهٔ جدیدی بر آن مقبره ساخته شد[۴۴] و این ساخت و سازها تا دورهٔ صَفَویان ادامه داشت و در حکومت صفویان به اوج خود رسید. توسعهٔ آرامگاه در عصر افشاریان با طلاکاری ایوان صحن ادامه داشت. در دورهٔ قاجاریان، ضریح جدیدی برای بقعه ساخته شد. در دوران سلطنت پهلوی، بیشتر تلاشها معطوف به بازسازی، ترمیم و تغییر کاربریهای بخشهای مختلف حرم شد. پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، طرحهای مختلفی در توسعهٔ حرم اجرا شد و بیشترین حجم توسعه مربوط به این دوران بودهاست.[۴۵]
اهمیت
حرم امام رضا که به حریم رضوی نیز شناخته میشود، به جهت دفن علی بن موسی الرضا برای شیعیان و همینطور اهل سنت؛ به عنوان یک زیارتگاه و کانون معنوی حائز اهمیت بودهاست. در اینباره شواهد تاریخی چندان زیادی مربوط به قبل از دوره صفویه وجود ندارد. از آنجا که حضور علی بن موسی الرضا در منطقه شرق اسلامی، تأثیر شگرفی به نفع علویان و بر ضد عباسیان داشت، موجب گسترش معارف شیعه در منطقه نیز شد. بعد از قتل علی بن موسی الرضا نیز تبلیغ تعالیم وی، به راویان و شاگردان وی محول شد و مزار او، کانون معنوی برای شیعیان و پس از اندکی اهل سنت شد. شاعرانی همچون دعبل نیز از همان ابتدا به این آرامگاه توجه داشتند و در اشعار خود به آن اشاره یا به زیارت او دعوت میکردند. نقل کرامتهایی توسط شیخ صدوق در باب ۶۹ از کتاب عیون اخبارالرضا، نشاندهنده تبدیل شدن این مکان به قطبی معنوی در همان ابتدا است. در اینباره از ناطق بالحق در کتاب الافادة فی تاریخ الائمه السادة آمدهاست که رونق مزار علی بن موسی الرضا با وجود اینکه در کنار هارون الرشید مدفون است و شیعیان هر اثری از آثار مخالفان را نابود میکردند؛ شایان توجه است. او زائران را از میان عوام و سلاطین شیعه و سنی گزارش میکند. از بزرگان اهل سنت که به زیارت علی بن موسی الرضا رفته یا به آن اهتمام داشتند میتوان به ابوبکر ابن خزیمه، ابوعلی ثقفی، ابن حبان، محمد بن علی بن سهل ماسرجسی، ابوالحسین بن ابیبکر فقیه و حاکم نیشابوری اشاره کرد.[۴۶] این مکان امروزه به عنوان بزرگترین بقاع از بقاع متبرکه در ایران میباشد.[۴۷]
تاریخچه توسعه حرم بر اساس دورانها

عکسی از حرم در سال ۱۳۰۰ ه.ق که موقعیت ضریح سوم را نسبت به بنا مشخص میکند و همانطور که در عکس مشاهده میشود، ضریح در مرکز بنا واقع نشدهاست و در سمت چپ تصویر تنگنایی به وجود آمدهاست که در سال ۱۳۴۴ این تنگنا با تراشیدن دیوارهای اطراف بهبود وسیعتر گردید. مقالهٔ اصلی: تاریخچه حرم امام رضا
حرم در عصر سامانیان
از این منطقه و بنا تا پیش از دوره سامانیان اطلاعاتی در دست نیست و گمانه زنی میشود که پیش از اسلام در این منطقه، آتشکدهای وجود داشتهاست که گنبدی بر فراز آن بودهاست.[۴۸] بنابر گزارش ابن شهرآشوب، امیر فائقالخاصه که که از امرای خراسان بود، بنایی را بر این مزار ساخت.[۴۹][۵۰] آوردهاند که در قرن چهارم، تعداد شیعیان در اطراف حرم امام رضا به قدری زیاد بود که وقتی اهل سنت قصد کردند تا بر روی قبر هارون، صندوقچهای قرار بدهند، ابوالعلاء صاعد بن محمد بن استوائی، نیشابوری (م ۴۳۱ ه.ق) از این کار برای جلوگیری از اختلاف و نزاع، جلوگیری کرد. همین امر سبب شد تا وی مورد بازخواست خلفای عباسی نیز قرار بگیرد.[۵۱] از توسعه این بنا در دوران پیش از دیلمیان خبر چندانی گزارش نشدهاست و تنها به رونق داشتن زیارت این مرقد پرداخته شدهاست.[۵۲]
حرم در عصر دیلمیان
عصر دیلیمیان به جهت به روی کار آمدن حاکمانی شیعی، رونقی را در ساختمان این بنا سبب شد.[۵۳] در زمان عضدالدوله دیلمی بقعه تعمیر، و به پارهای از تزئینات آراسته شد و اطراف کاخ حُمید بن قحطبه خانههای مسکونی افزوده شد و توسعه یافت و دژ مستحکمی آن را محافظت میکرد.[۵۴] در این روزگار زیارت حرم امام رضا رواج بیشتری از پیش گرفت.[۵۵]
حرم در عصر غزنویان
در سده چهارم هجری قمری، سبکتکین غزنوی، حرم امام رضا را تخریب کرد و زیارت آن را ممنوع اعلام کرد.[۵۶][۵۷][۵۸] محمود غزنوی، قبه را که بهدست پدرش تخریب شدهبود، از نو ساخت و بنایی زیبا بر روی آن برپاکرد.[۵۹] با این وجود روایاتی تاریخی گواه آن است که حرم توسط سبکتکین خراب نشدهاست و پسرش محمود غزنوی تنها به بازسازی حرم مشغول شدهاست.[۶۰] در تاریخ بیهقی آمدهاست: «سوری در آن (بقعه) زیارتهای بسیاری فرمود و منارهای کرد و دیهی خرید فاخر و بر آن وقف کرد.» چند تن دیگر از امیران غزنوی نیز به مرمت و تکمیل بقعه پرداختند و به آبادانی مشهد مشغول شدند. در این خصوص ابوالحسن عراقی معروف به دبیر که از رجال و دبیران دربار غزنوی بود در سال ۴۲۵ ه.ق ضمن مرمت بقعه، اولین بنا را به آن افزود که این بنا به مسجد بالاسر معروف است.[۶۱] در حوادث قرن پنجم آوردهاند که حرم بار دیگر به دست فاتحان ترک تخریب و در قرن ششم مجدد تجدید بنا شد.[۶۲]
حرم در عصر سلجوقیان
سلجوقیان در قرنهای ششم و هفتم تعمیرات و خدمات زیادی در آنچه امروز روضهٔ منوره نامیده میشود انجام دادند. از جمله امیر عمادالدوله — که مقرب پادشاهان سلجوقی بود — در سال ۵۱۵ ه. ق، حرم را تعمیر کرد و ترکان زمرد ملک، دختر خواهرزادهٔ سلطان سنجر، در سدهٔ ششم ه.ق ازارهٔ گنبدخانهٔ حرم را با کاشیهای ممتاز زرینفام — که به کاشی سنجری معروف است — مزین کرد که این کاشیها تاکنون در حرم موجودند.[۶۳] متن این کتیبهها جابهجا شده و تاریخ دقیق ساختاش روشن نیست؛ با اینحال برخی آن را مربوط به سال ۵۱۲ یا ۵۵۷ ه.ق دانستهاند.[۶۴] این کاشیها به دوران علاءالدین محمد خوارزمشاه به سال ۶۱۲ مرمت شدند. این کتیبهها اکنون با قابهای بزرگ شیشهای محافظت میشوند. در همین دورانها، شرف الدین ابوطاهر بن سعد بن علی قمی پس از مرمت بنا، گنبدی را نیز بر آن ساخت.[۶۵] در همین دوره اولین سنگ قبر باقیمانده بر روی قبر قرار گرفت. در سال ۵۴۸ ه.ق ترکان غز به مشهد و طوس حمله کردند و در طی آن عالمان شهر را کشته و شهر را به آتش کشیدند. در همین حمله به حرم نیز آسیبهایی وارد شد که بعدها توسط سلطان سنجر مرمت شد.[۶۶]

عکسی قدیمی از مسجد گوهرشاد و حرم امام رضا در دوردست حرم در عصر خوارزمشاهیان
به عقیده برخی از کارشناسان، در عصر خوارزمشاهیان بازسازی در حرم امام رضا صورت گرفت و مقدار زیادی از کاشیهای زرین فام و سنجری، متعلق به این دوران است.[۶۷] دو کتیبه مربوط به دوران خوارزمشاهیان بر دیوار شمالی گنبدخانه به نام «صفهٔ شاهطهماسبی» جای دارند.[۶۸] علاوه بر این در ضلع شمالی رواق دارالحفاظ، کتیبهای با کاشی ممتاز مربوط به همین دوره وجود دارد. دو محراب از کاشی یکپارچه نیز — که در گذشته درون حرم نصب شدهبودند و اکنون در موزه جای دارند — از کارهای هنری همین دوران است.[۶۹] محراب جنوبغربی و درِ طلای جنوبی گنبدخانه نیز متعلق به ۶۱۲ ه.ق است.[۷۰]
حرم در عصر مغول و ایلخانیان
همچنین ببینید: حمله مغول به ایران
در دوران حیات ابن بطوطه (۷۰۳–۷۷۹ ه.ق)، حرم دارای قندیلهای نقره، پردههای ابریشمی و فرشهای گوناگون بودهاست و هنوز قبر هارون باقی بودهاست. بر روی قبر هارون نیز شمعدان میگذاشتند تا با آنها شناخته شود.[۷۱] بهگزارش ابن ابی الحدید در شرح نهجالبلاغه، در سال ۶۱۸ ه.ق مغولها به طوس حمله کردند و این شهر را غارت کرده و مردم را به قتل رساندند. سپس وارد مشهد شدند و آنجا را هم خراب کردند. عطاردی در تاریخ آستان قدس رضوی از قول ابن ابی الحدید مینویسد که مغولها مردم مشهد را به قتل رساندند، به حرم رضوی خسارتهایی زدند و اموال و اثاثیهٔ آن را غارت کردند، اما به بنای اصلی صدمه نزدند. همچنین عطاملک جوینی در تاریخ جهانگشای از خرابی حرم به دست مغولها چیزی نگفتهاست و فضل بن روزبهان خنجی نیز در مهماننامهٔ بخارا — که حملهٔ مغولها را به طوس و مشهد را شرح داده — بیان میکند که مغولان این حرم را خراب نکردند، زیرا کتیبههای سال ۶۱۲ ه.ق که قبل از این حمله نصب شده بوده هنوز برجاست.[۷۲] با این وجود پطروشفسکی تأیید میکند که حرم در سال ۶۱۸ به دست مغولان تخریب شد. بعدها اولجایتو که مذهب شیعه پذیرفته بود، این حرم را بنا کرد.[۷۳] در نهایت، فرسودگیها و احیاناً خرابیها و خسارات واردشده به حرم در دورهٔ حکومت ایلخانیان بازسازی شد.[۷۴] دو کتیبهٔ در ضلع شمالی گنبدخانه نیز، متعلق به سالهای ۷۱۲ و ۷۶۰ ه.ق هستند.[۷۵] بنابر گزارشی که ابن بطوطه در سال ۷۳۴ ه. ق، پس از یک سده از واقعه هجوم مغول به حرم امام رضا گزارشگر آن است؛ حرم امام رضا عمارتی زیبا با کاشیکاریها و ضریح نقرهای تصویر شدهاست و اثری از خرابی وجود ندارد. این احتمال داده شدهاست که این عمارت به تصویر کشیده شده، از ساختههای سلطان محمد خدابنده بوده باشد. همچنین گنبد حرم نیز از ساختههای اوست.[۷۶] بر همین اساس گنبد حال حاضر را مربوط به این دوره دانستهاند. ابنیه این دوره را مسجد بالاسر، یک مدرسه و چند بنای کوچک متصل به ضلع شمالی حرم دانستهاند.[۷۷]
حرم در عصر تیموریان
در دوران حکومت شاهرخ تیموری، آثار ارزندهای در حرم و اطراف آن احداث شد. از این میان میتوان به دو رواق دارالحفاظ و دارالسیاده و همینطور مسجد گوهرشاد اشاره کرد که به سال ۸۲۱ و با نظارت قوامالدین شیرازی، از معماران بزرگ وقت تأسیس شدند.[۷۸] این مسجد، نخستین مسجد جامع شهر بود.[۷۹] مدرسهٔ پریزاد، مدرسهٔ دو در و مدرسهٔ سابق بالاسر — که به ضلع غربی دارالسیاده وصل بود اما اکنون جز رواق دارالولایه قرار دارد — از دیگر بناهای ساخته شده در این دوران است.[۸۰] کارشناس با توجه به یافتن قبر ابوالقاسم بابرین بایسنغر بن شاهرخ در زیر گنبد مدرسه سابق بالاسر، ساخت این مدرسه را به وی نسبت دادهاند. این سه مدرسه، بهطور همزمان ساخته شدهاند.[۸۱] دارالحفاظ که مابین حرم و مسجد گوهرشاد بود و بنای تحویلخانه یا خزانه که در مشرق دارالحفاظ قرار داشت نیز به این دوره منسوب است. بنای صحن عتیق که صحن تیموری نام داشت و همینطور ایوان طلا نیز در این دوره پی ریزی شد که در عصر صفویان تکمیل شد.[۸۲] در همین دوره یک پنجره فولاد به دستور گوهرشاد ساخته میشود که قدیمیترین پنجره فولاد حرم است که اکنون در موزه آستان قدس نگهداری میشود.[۸۳]
حرم در عصر صفویان
متن کتیبهٔ گنبد حرم امام رضا
من مَیامِنَ مِنَنِ الله سبحانُهَ الَّذی زیَّنَ السَّماءَ الدّنیا بزینةِ الکواکبِ و رصَّعِ هذهِ القُبابَ العُلی بدُررِ الثَّواقِب الدُراری أنِ استَسَعد السلطانَ الاَعدَلَ الاعَظمَ و الخاقانَ الاضخمَ الاَکرَمَ أشرَفَ ملوکِ الارض حَسَباً و نسبت و أکرمَهُم خلقاً و ادباً مروج مذَهب أجدادِهِ الائمةِ المعصومین مُحیی مراسم آبائِهِ الطیبینَ الطاهرین السلطانُ ابن السلطان شاه سلیمان الموسوی الصفوی بهادرخان بتذهیبِ هذهِ القبَّةِ العِدسیِّةِ الملَکوتیةِ و تزیینها و تَشرَّفَ بتجدیدها و تحسینِها اذ تطرَّق الانکسارُ و سَقَطَتِ بنیانُها الذَّهبیةِ الَّتی کانت تشرَّقَ کالشَّمس فی رابعة النَّهار بسبب حدوثِ الزّلزلةِ العظیمهِ فی هذه البَلدَةِ الکریمهِ الطیبهِ بسنَةِ أرَبعَ و ثمانینَ و ألفٍ و کان هذه التَّجدیدُ الجدیدُ بسنةِ ستَّ و ثمانینَ و ألفٍ. کَتَبَهُ محمدرضا امامی.
با رسمیتیافتن مذهب تشیع در این دوران، بناها و آثار زیادی به حرم افزوده شد. شاه تهماسب یکم علاوه بر اهدای نخستین ضریح، به بازسازی و تذهیب گنبد و طلاکاری گلدستهٔ کنار گنبد فرمان داد.[۸۵] گنبد طلاکاری شده در عصر سلطان محمد و منارههای طلاکاری شده در روزگار غزنویان، در دوران شاه تهماسب به مرمت نیاز داشتند و به دستور شاه مرمت صورت پذیرفت و بر گرد مشهد حصاری کشیده شد.[۸۶]
در سال ۹۹۷ ه.ق و مصادف با دومین سال سلطنت شاه عباس بزرگ، مشهد مورد هجوم ازبکها قرار گرفت و در پی مقاومت مردم مشهد، عبیداللهخان ازبک دستور قتلعام مردم مشهد را صادر کرد. مردمی که به حرم نیز پناهنده بودند در پی این حمله کشته شدند. سال بعد نیز عبدالمؤمنخان مجدد به مشهد حمله کرد و تمام سادات، عالمان و خادمانی که به حرم پناهنده بودند قتلعام کرد و جوی خون در حرم جاری کرد. پس از آن عبدالمؤمنخان دستور غارت حرم را داد و زنان و کودکان در حرم را به اسارت گرفت. در پی این حمله بود که شاه عباس به سال ۱۰۱۰ ه.ق پیاده به قصد زیارت حرم امام رضا به مشهد آمد و دستور بازسازی حرم را صادر کرد. بر اساس کتیبه نصب شده در حرم، این بازسازی به سال ۱۰۱۶ به پایان رسید. در عهد شاه عباس بنای صحن عتیق کامل شد. در این دوره، رواقهای دارالفیض و توحیدخانه و رواق گنبد حاتمخانی و گنبد اللهوردیخان و رواق شیخ بهاءالدین به حوزهٔ حرم افزوده شد.[۸۷] بر سر در ایوان طلای صحن عتیق نام سلطان حسین بایقرا نقش بستهاست که مربوط به اواخر قرن نهم قمری بودهاست و توانستهاست تا با کمک وزیرش امیر علیشیر نوایی، نیمی از صحن عتیق را پیش ببرد.[۸۸] شاه عباس همچنین شماری از قرآنهای خطی منسوب به امامان شیعه را به آستان قدس هدیه کرد و املاکی را وقف این آستان نمود. شاه عباس دوم نیز صحن عتیق را تعمیر و کاشیکاری کرد. در دوران او و به دستورش گنبد را مجدد طلاکاری کردند.[۸۹] احداث ایوان شمالی و اتاقها، غرفهها، سردرها، و ایوانهای شرقی و غربی آن، ایجاد رواق توحیدخانه و نیز گنبد اللهورودیخان از دیگر دستورهای شاه عباس بود که به سرانجام رسید. به فرمان شاه، از این پس پیشوند «مشهدی» را مانند حاجی و کربلایی بر نام کسانی که به مشهد میآمدند اضافه کردند.[۹۰]
در سال ۱۰۸۴ ه.ق و در زمان شاه سلیمان، در پی زمینلرزهای، گنبد حرم آسیب دید و شماری از خشتهای طلایی آن کنده شد. پس از این واقعه و به فرمان شاه، گنبد بازسازی گردید و کتیبهای بر آن افزوده شد که این رخداد را حکایت مینماید.[۹۱] این کتیبه اکنون به صورت چهار ترنج در اطراف گنبد دیده میشود.[۹۲] شاه سلیمان گنبد مطهر را، که بر اثر زلزلهٔ ۱۰۸۴ ق / ۱۶۷۳ م شکاف برداشته بود، بهتصریح کتیبهای که بر آن نصب شدهاست، مرمت کرد و چند مدرسه ساخت. دو بنای مهم آستان قدس — رواق اللهوردیخان و رواق حاتمخانی — از ساختههای اللهوردیخان و حاتمبیگ اردوبادی، از امیران بزرگ صفوی است. ایوانی هم که در ضلع غربیِ دارالضیافه قرار دارد، از بناهای اللهوردیخان است.[۹۳] به گزارش منابع، علاوه بر گنبد حرم، گنبد مسجد گوهرشاد و سه مدرسه پریزاد، دودر، بالاسر و پایینسر نیز در این زلزله آسیب دیدند که با دستور شاه سلیمان تعمیر شدند. در تعمیرات این دوره، دارالسیاده و گنبد حرم به سال ۱۰۸۶، مسجد گوهرشاد به سال ۱۰۸۴ تا ۱۰۸۹ و مدرسه پریزاد به همراه مدرسه بالاسر به سال ۱۰۹۱ بازسازی شدند. دو مدرسه دودر و پائینپا نیز به ترتیب در سالهای ۱۰۸۸ و ۱۰۸۷ بازسازیشان تکمیل شد.[۹۴]
حرم در عصر افشاریه

حرم در دهه ۱۲۳۰ خورشیدی (۱۸۵۱ م.) در دوره افشاریه ایوان صحن تیموری که در دورهٔ سلطان حسین بایقرا ساخته و توسط شاه عباس یکم توسعه یافتهبود، بهفرمان نادرشاه طلاکاری شد.[۹۵] همچنین دیوار حرم رنگآمیزی دوباره شد و گلدستهٔ شمالی صحن انقلاب بر فراز ایوان عباسی — که توسط شاه عباس توسعه یافته بود — ساخته و همراه با ایوان جنوبی صحن عباسی طلاکاری شد.[۹۶] همچنین در همان سال، به دستور نادرشاه سنگاب یک پارچهای از جنس مرمر، از هرات به مشهد آورده شد، و پس از آن شخصی به نام اسماعیل خان بر روی آن یک پوشش هشت ضلعی به همراه گنبد ساخت و طلاکاری کرد.[۹۷] پس از نادرشاه، توسط برخی از سلاطین افشاری، به این بنا تعرضهایی صورت گرفت. به سال ۱۱۸۳ ه.ق شاهرخ فرزند رضاقلی میرزا که نواده نادر بود بر خراسان حکومت میکرد و پس از آنکه در سال ۱۱۹۰ ه.ق در پرداخت حقوق درمانده شد؛ دستور داد تا طلاهای حرم را استخراج و از آنها مخارج سپاه را پرداخت کرد. نادرمیرزا نیز به اموال اوقافی حرم تعرضهایی کرده بود. میرزا مهدی مجتهد که تولیت وقت آستان بود به وی در این خصوص اعتراضهایی کرد که سرانجام به کشته شدن میرزا مهدی منتهی شد.[۹۸]
حرم در عصر قاجاریه


تخریب مناره و گنبد حرم پس از حمله روسیه به مشهد (۱۹۱۲ م.)
در عهد فتحعلی شاه رواق دارالضیافه و سومین ضریح حرم احداث شدند. بنای صحن آزادی (صحن نو) نیز در سال ۱۲۳۳ به فرمان ناصرالدین شاه ساخته، و ایوان غربی آن طلاکاری شد. همچنین احداث رواق دارالسعاده در محوطهٔ بین صحن آزادی و رواق گنبد حاتمخانی در سال ۱۲۵۱ ه.ق و بنای مدرسهٔ علینقی میرزا — که بعداً به رواق دارالذکر تغییر یافت — در این دوره انجام شد.[۹۹] احداث دارالسعاده به سال ۱۲۵۱ انجام شد.[۱۰۰] به گواه کتیبه منسوب بر سر در ایوان شاه عباسی (ایوان شمالی صحن عتیق) این ایوان در عصر محمد شاه مرمت شدهاست. همچنین در دوران تولیت عضدالملک به تاریخ ۱۲۷۶ ه. ق، توحیدخانه مبارکه نیز مرمت شدهاست. او در سال ۱۲۷۵ دستور داده بود تا بر روی نقاشیهای نفیس حرم و کاشیکاریهای قدیمی، آینهکاری صورت بگیرد. ناصرالدینشاه نیز دستور داد ازارهٔ دیوار، تا بالای ایوان ناصری، و سقف مقرنس آن را با خشتهای طلا بپوشانند. کمی بعد در دوران حکومت مظفرالدین شاه، دو صحن عتیق و جدید مرمت شدند. پس از آن و در پی وقایع انقلاب مشروطه در ایران، ارتش روسیه تزاری، به حرم امام رضا حمله برد و آن را گلولهباران کرد. در پی این حملات، گنبد و بخشهایی از حرم آسیب دید که با فعالیتهای حسین میرزا نیرالدوله و کمک نیکوکاران، خرابیهای تصحیح شد. این واقعه مربوط به سال ۱۳۳۰ ه.ق عنوان شدهاست.[۱۰۱] تعداد کشتگان این حمله را تا ۸۰۰ نفر نیز گزارش کردند، هرچند تعداد ۶۰–۷۰ نفر، قول مشهور است.[۱۰۲] پیش از آن نیز به سال ۱۲۳۶ محمد حسن خان سالار پس از اعلان استقلال در مشهد، دستور داد تا طلاهای حرم را جمع کرده، ذوب نمایند و به نامش سکه ضرب کنند. او حرم را غارت کرد و چندی بعد پس از سرکوب قیامش، به سال ۱۲۶۸ مجدد دربهای حرم با طلای ضخیم پوشش یافت.[۱۰۳]
حرم در عصر پهلوی
همچنین ببینید: واقعه مسجد گوهرشاد

زائران در حال شستن پاهایشان پیش از ورود به حرم، حدوداً سال ۱۳۱۸، عکس از آنه ماری شوارتسنباخ در سال ۱۳۰۷ ه.ش در شبکه پیرامون فلکه حرم امام رضا، تغییرات اساسی صورت پذیرفت و فلکهای به شعاع ۱۸۰ متر از نوک گنبد و به پهنای ۳۰ سانتیمتر بر گرد حرم تأسیس شد. کمی بعد نیز ساختمانهای موزه، کتابخانه و تالار تشریفات[یادداشت ۱] نیز به این حرم اضافه شد. از وقایع رویداده در عصر رضاشاه پهلوی، ماجرای مسجد گوهرشاد بود که پس از حضور جمعی از معترضان به تصمیمات حکومتی در حرم و مسجد گوهرشاد، به سال ۱۳۱۴ ه.ش جمعی از معترضان از جانب نیروهای حکومتی مورد حمله قرار گرفتند و بر اثر تیراندازی صورت گرفته در مسجد گوهرشاد کشته شدند. این واقعه بر اساس گزارش بریتانیا، ۱۲۸ کشته، ۲۰۰ تا ۳۰۰ مجروح و ۸۰۰ بازداشتی داشت.[۱۰۴] بر اساس گزارش جمهوری اسلامی ایران، بین دو تا پنج هزار نفر کشته شدند و گزارشها از دستگیری ۱۵۰۰ نفر میدهد.[۱۰۵]

شهبانو فرح پهلوی با پوشش اسلامی در حرم امام رضا در زمان محمدرضا پهلوی طرح توسعهٔ حرم با نظارت عبدالعظیم ولیان، استاندار وقت استان خراسان و نایبالتولیهٔ آستان قدس رضوی به انجام رسید. در سال ۱۳۵۳ خورشیدی خشتهای طلایی گنبد را — که شفافیت خود را از دست دادهبود — برداشتند و پس از رنگآمیزی مجدد با آب طلا، در جای خود قرار دادند.[۱۰۶] در این دوران، ضریح نیز مرمت شد. همچنین با توسعه حرم، سقف فرسوده مسجد بالاسر با سقفی جدید و بتنی جابجا شد و این سقف از نو کاشیکاری و تزئین شد. حرم از ضلع شمالی نیز گسترش یافت و به دارالشکر متصل شد. محراب قدیمی مسجد نیز به موزه منتقل شد. در طرح توسعه حرم در این دوران، ساختمانهای جدیدی به آستان اضافه شد و ساختمان موزه تأسیس شد. همچنین در فضای مشهد نیز تغییراتی همچون تعریض خیابانها رخ داد.[۱۰۷] همچنین در این طرح، فاصله بین ضریح و ضلع غربی حرم که تنگنایی به عرض ۸۵ سانت بود، چارهای اندیشیده شد و بر اساس آن، دیواره قدیمی حرم در سمت بالاسر که ضخامتی به مقیاس ۲٫۹۰ داشت و وزن گنبد بر روی آن قرار گرفته بود، تخریب شد و به جای آن پایههایی بتنی جایگزین شد. بر همین اساس قسمت بالاسر گسترش و فضای حرم توسعه یافت.[۱۰۸] در این دوره کاربری بناهای اطراف مجموعه — که مربوط به سدههای اخیر بودند — تغییر یافت و این بناها به صحنهای حرم تبدیل شدند. مسجد زنانه، مسجد ریاض، گنبد اپک میرزا، رواق پس پشت، راهرو سقاخانه، محل چهلچراغ سابق، محل کشیکخانهٔ خدام، و همچنین برخی مدرسهها، تیمچهها یا فضاهای خالی به صورت رواقهای دارالفیض، دارالشکر، دارالشرف، دارالسلام، دارالذکر، دارالعزه و دارالعباده درآمدند و ساخت صحن موزه (رواق کنونی امام خمینی) و تعویض صندوق عباسی به صندوق سنگی حاج حسین حجارباشی و نصب ضریح چهارم و نوسازی نقارهخانه نیز در این دوره رخ داد.[۱۰۹] رواقهای دارالزهد، دارالشرف و دارالسرور از بناهای ساخته شده در این دوران است.[۱۱۰]
از وقایع ایام پایانی حکومت پهلوی، مسئله تیراندازی مأموران ساواک به چند فراری در آبان ۱۳۵۷ بود که بر اثر آن چند گلوله به توحیدخانه و دیوارههای کفشداری گنبد اللهوردیخان اصابت کرد. مأموران همچنین در حرم گاز اشکآور پرتاب کردند و سرآخر موفق به دستگیری فراریان نشدند. در نهایت استاندار خراسان در رادیو مشهد، از مردم عذرخواهی کرد و مردم نیز به نشانه اعتراض، راهپیمایی برگزار کردند.[۱۱۱]
حرم در عصر جمهوری اسلامی
همچنین ببینید: بمبگذاری در حرم امام رضا

دورنمایی از حرم امام رضا در دههٔ ۲۰۰۰ میلادی پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران و استقرار حکومت جمهوری اسلامی در ایران، طرح توسعهٔ حرم دنبال شد و این مجموعه شاهد گسترش زیادی بود.[۱۱۲] در این دوره، طلای گنبد که بر اثر زمان ساییده شده بودند، با طلای جدید جایگزین شدند و گزارش این تعویض در لوحهای نوشته و بر گنبد نصب شد. از دیگر اقدامات صورت گرفته در این دوره، ساخت رواق دارالولایه، صحن قدس، یک ایوان جدید، سقاخانه، صحن جمهوری اسلامی، دو گلدسته در پشت دربهای شمالی و جنوبی، بست شیخ بهایی، کتابخانه جدید، دانشگاه علوم رضوی و توسعه فلکه حرم و اجرای زیرگذر در زیر حرم است.[۱۱۳] صحن جامع رضوی، رواقهای دارالولایه، دارالهدایه، دارالرحمه و دارالاجابه از رواقهای ساخته شده در این دوران است.[۱۱۴]
در سال ۱۳۵۸ رواق پشت سر توسعه پیدا کرد و فضاهای پیش رو و پایین پا تعریض شدند. در این دوره چند بست همچون بست شیخ طبرسی و ساختمانهای مختلفی چون ساختمان دانشگاه علوم اسلامی تأسیس شدند. در این دوره صحن عتیق به صحن انقلاب و صحن موزه به صحن امام خمینی تغییر نام پیدا کردند.[۱۱۵] در سال ۱۳۵۹ فضای داخلی بنای حرم توسعه یافت و ایستایی گنبد افزایش پیدا کرد و درهای ورودی به بنای حرم در سمت پیشرو و پایین پای مدفن، گشایش یافت.[۱۱۶] آخرین ضریح نصب شده بر روی قبر علی بن موسی الرضا، ضریح مشهور به ضریح آفتاب است که در اسفند ۱۳۷۹ نصب گردید.[۱۱۷] صحن جمهوری اسلامی، پیامبر اعظم، هدایت، کوثر و رواق امام خمینی در این دوره ساخته شد. و مجموع مساحت مجموعه از ۱۲ هکتار در دورههای گذشته، به ۷۰ هکتار تا سال ۱۳۹۲ رسید.[۱۱۸]
از وقایع تاریخی این دوره میتوان به انفجار بمب در سال ۱۳۷۳ ه.ش اشاره کرد که بر اثر آن، ۲۷ نفر کشته و ۲۹۰ نفر مجروح شدند.[۱۱۹]
بخشهای اصلی حرم

نقشهٔ داخل روضهٔ منوره بنای حرم قدیمیترین و نخستین بنای مجموعهٔ آستان قدس رضوی است که مدفن علی بن موسی الرضا در زیر آن قرار دارد.
روضهٔ منوره
روضه در لغت به معنای باغ است. روضه منوره، روضه مقدس یا روضه رضویه در اصطلاح به مجموعه حرم امام رضا و علیالخصوص به محل دفن علی بن موسی الرضا گفته میشود.[۱۲۰] این مکان شامل فضایی چهارگوش است که عرض آن ۱۰٫۴۰ و طول آن ۱۰٫۹۰ متر است. در چهارگوشه این بنا نیز چهار صفه با دهانهای ۳ متری وجود دارد که راه ورود به حرم را مهیا میکنند.[۱۲۱] در قسمت بالای درگاه ورودی جنوب (پیشرو)، شرق (پایین پا) و شمال (پشت سر) روضه، تاریخهای ۱۱۵۵، ۱۲۷۵ و ۱۲۷۷ دیده میشود. تاریخ کتیبهٔ منظوم دور گنبدخانه نیز، در مصراع دوم بیتی آمده که سال ۱۲۸۷ را بهدست میدهد.[یادداشت ۲] دو در طلاکاری شده در سمت جنوبی و شرقی قرار دارد. در جنوبی تاریخ ۱۲۷۳ ه.ق را بر خود دارد، اما ماده تاریخ روی آن، تاریخ ۱۲۷۵ ه.ق را بهدست میدهد. درِ شرقی نیز بهتاریخ ۱۲۸۴ ه.ق است. رواق دارالحُفّاظ در سمت جنوب روضه قرار دارد که با سه درِ نقرهای با دیگر فضاها در ارتباط است. تاریخ درها ۱۲۷۹، ۱۲۸۹ و ۱۳۷۱ ه.ق است. ماده تاریخ کتیبهای بر بالای ازارهٔ رواق تاریخ ۱۲۶۹ را بهدست میدهد.[۱۲۲]
مدفن

نمایی از داخل ضریح حرم امام رضا مدفن علی بن موسیالرضا در بالای سر مدفن هارون در زیر گنبدخانهٔ بخش مرکزی و اصلی مجموعهٔ آستان قدس واقع شدهاست.[۱۲۳] در سال ۱۹۳ ه.ق هارون درگذشت و وی را دقیقاً در زیر قبه در مرکز بنا دفن کردند و پس از ده سال علی بن موسیالرضا را در بخش غربی در بالای سر هارون دفن کردند که مدفن وی به صفهٔ غربی نزدیک بود.[۱۲۴] بینش اما مدفن علی بن موسی الرضا در سمت شرقی میداند.[۱۲۵] پس از نصب جعبه و ضریح، تنگنایی به عرض ۸۵ سانتیمتر در بخش غربی بنا بهوجود آمد و حرکت زائران را محدود کرد. در سال ۱۳۴۴ دیوارهٔ غربی بنا را — که وزن گنبد بر روی آن قرار و ضخامتی حدود ۳ متر داشت — تراشیدند و ۲ متر از آن را به عرصهٔ درونی حرم افزودند. به این ترتیب تنگنای ذکر شده که در بالای سر مدفن قرار داشت به ۳٫۵ متر رسید و افزون بر آن یک دهانهٔ بزرگ به عرض ۴ متر و در دو طرف آن دو گذرگاه کوچک هر یک به عرض ۱٫۷ متر بین بنای حرم و مسجد بالاسر احداث شد.[۱۲۶]
متن سومین سنگ مدفن علی بن موسی الرضا
هذا هُوَ الْمَرقَدُ الشَّریفُ لِلْإمامِ التَّقیِّ النَّقیِّ الصِّدّیقِ الشَّهیدِ، وارثِ الْأنبیاءِ والْمُرسَلینَ، ثامِنِ الْأئِمَّةِ الْمَعصومینَ مِنْ أهلِ بیتِ رسولِ ربِّ الْعالَمینَ، حُجَّةِ اللهِ علیَ الْخَلقِ أجمَعینَ، سَیِّدِنا و مَوْلانا أبِیالْحَسَنِ الرِّضا علیِّ بن موسَی بن جعفرِ بن محمّدِ بن علیِّ بن الْحسَینِ بن علیِّ بن أبیطالبٍ صَلَواتُ اللهِ و سَلامُهُ عَلَیهمْ أجمَعینَ
وُلِدَ بِالْمدینةِ فِی الْحادی عَشَر مِن ذِی الْقَعْدَةِ عام ۱۴۸ و اسْتُشْهَدَ بِطوسٍ فی آخِر صَفَر سِنَة ۲۰۳ مِنَ الْهِجرَةِ النَّبَویَّة و قَدْ جَدَّدَ هذا الْمَضجَع الْمُطَهَّر عام ۱۴۱۸ هوَ قَبْرٌ بطُوسٍ یالَها مِنْ مُصیبَةٍ ألَحَّتْ علَی الْأحْشاءِ بِالزَّفَراتِ إلَی الْحَشرِ حَتّیٰ یَبْعَثُ اللهُ قائِماً یُفَرِّجُ عَنَّا الْغَمَّ وَ الْکُرُباتِ سنگ مدفن
سه سنگنوشته برای مدفن علی بن موسی الرضا به کار رفتهاست.[۱۲۸] نخستین سنگ مدفن مربوط به ۵۱۶ ه.ق است.[۱۲۹] این سنگ به طول ۴۰ سانتیمتر و عرض ۳۰ سانتیمتر و قطر ۶ سانتیمتر از جنس مرمر است. روی این سنگ علاوه بر نقش محراب کلماتی با خط کوفی دیده میشود که از لحاظ قدمت و اهمیت خط کوفی آن، بسیار ارزش دارد.[۱۳۰] این متن چنین خوانده شدهاست: «أللهُ أکبَرُ هذا مُقامُ الرِّضا أقبَلْ عَلیٰ صَلَواتِک وَ لاتَکُنْ مِنَ الْغافِلینَ» در اطراف این سنگ سه کتیبه به چشم میخورد. حاشیهٔ نخست سنگ این متن را بر خود دارد: «أللّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ محمّدٍ و علیٍّ و فاطِمَةَ و الْحسنِ و الْحسَینِ و علیٍّ و محمّدٍ و جعفَرٍ و موسیٰ و علیٍّ و محمّدٍ و علیٍّ و الْحسنِ و الْقائِمِ الْحُجَّةِ» کتیبهٔ دوم اطراف آن است و آیهای از قرآن را دربردارد: «بِسْمِ اللهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُمْ رَاکِعُونَ» در حاشیهٔ داخلی سنگ در اطراف نقش محرابی آن به خط ریزتر به تعمیر حرم و بانی آن اشاره شدهاست: «أمَرَ بِعمارَةِ الْمشهدِ الرَّضویِّ علیِّ بنِ موسٰی ألْعَبدُ الْمُذْنِبُ الْفَقیرُ إلیٰ رَحمَةِ اللهِ أبوالقاسم أحمدُ بنُ علیُّ بنُ أحمدُ الْعَلَویُّ الْحُسینی تَقَبَّلَ اللهُ مِنْهُ» در ذیل آن نیز، نام سازندهٔ سنگ «عبیدالله بن احمد قره» آمدهاست.[۱۳۱]

نمایی از داخل ضریح، بهمن ۱۴۰۲ دومین سنگ مدفن که هماکنون بر روی مدفن موجود در سرداب قرار دارد و از جنس مرمر آهکی سفید رنگ به ابعاد ۶۰ در ۴۰ سانتیمتر است.[۱۳۲] از تاریخچه این سنگ اطلاعاتی در دست نیست.[۱۳۳] سومین سنگ مدفن سنگی از معدن تورانپشت در نزدیکی یزد است و رنگ سبز چمنی و ابعاد ۲٫۲۰ در ۱٫۱۰ و ضخامت یک متر و وزن ۳۶۰۰ کیلوگرم دارد. این سنگ که بر طبقهٔ همکف موجود است، همزمان با نصب ضریح پنجم در سال ۱۳۷۹، در طبقهٔ همکف در حرم قرار دادهشد.[۱۳۴] بر روی سنگ آخرین اطلاعات زندگانی علی بن موسی الرضا نقش بستهاست.[۱۳۵][یادداشت ۳]
صندوقهای روی مدفن
از اوایل قرن ششم ه.ق صندوقی چوبی روی مرقد امام وجود داشت. این صندوق از جنس چوب اعلا بود و با روکش و بستهایی از جنس نقره تزیین شده بود. این صندوق در سال ۵۰۰ ه.ق توسط انوشیروان زرتشتی که از اهالی اصفهان بود، به حرم امام رضا هدیه شد. ابن بطوطه در سال ۷۳۴ ه.ق در سفری به مشهد این صندوق را مشاهده کرده که با روکش نقره پوشیده شده و آن را در کتاب تحفهالنظار وصف نمودهاست.[۱۳۶] پس از پوسیدهشدن صندوق نخست، صندوقی از چوب فوفل، با روکش و میخهای طلا توسط شاه عباس صفوی در سال ۱۰۲۲ ه.ق بر روی مرقد نصب شد.[۱۳۷] بر لبهٔ فوقانی آن صفحهای از طلا به خط علیرضا عباسی نوشته شد: «کلب آستان ولایت شاه عباس الحسینی الموسوی الصفوی تقدیم نمود سنه ۱۰۲۲ ه. ق» این صندوق قرنها در سرداب مانده و پوسیده شدهبود تا اینکه در سال ۱۳۱۱ هجری شمسی آن را بیرون آورده و بستهای سیاهشدهاش را جلا دادند. طلای صندوق را زیر نظر عالمان وقت، صرف خرید املاکی برای وقف به حرم امام رضا نمودند.[۱۳۸] این صندوق اکنون در موزهٔ آستان قدس رضوی نگهداری میشود[۱۳۹] و نام آن صندوق عباسی بود.[۱۴۰] در سال ۱۳۱۱ خورشیدی صندوقی سنگی از جنس مرمر لیمویی از معدن شاندیز بههزینهٔ حاج حسین حجارباشی زنجانی به جای صندوق دوم قرار دادهشد. در سال ۱۳۷۹ به کلی صندوق سوم برداشتهشد و بهجای آن سنگ مدفن یک متری سبز رنگی که بالاتر به آن اشاره شده، قرار دادهشد.[۱۴۱]
ضریح
از تاریخچه ضریحهای نصب شده بر مدفن علی بن موسی الرضا پیش از دوران صفویه اطلاعاتی در دست نیست.[۱۴۲] با این وجود اولین ضریح حرم در دورهٔ صفویه نصب شد و از آن زمان تاکنون، در کل پنج ضریح برای مدفن علی بن موسی الرضا ساخته و نصب شدهاست. این ضریح از جنس چوب و طلا و نقره بوده و مربوط به اواسط قرن دهم و زمان حکومت شاه طهماسب است که در سال ۹۵۷ ه.ق ساخته و نصب شدهاست. در کتیبهٔ دور آن سورهٔ هل اتی به خط ثلث نگاشته شده و بر کتیبهای از جنس طلا در سر ضریح، سابقهٔ تاریخی و تاریخ نصب آن نوشته شدهاست که به شرح زیر است: «در عهد سلطنت بنده، شاه ولایت شاه طهماسب صفوی، این محجر مبارک در این مکان مقدس نصب گردید. سنه۹۵۷»[۱۴۳]

ضریح سوم پس از فرسودهشدن ضریح نخستین، دومین ضریح موسوم به ضریح «نگیننشان»، از جنس فولاد مرصع (جواهرنشان) در سال ۱۱۶۰ ه.ق توسط شاهرخ میرزا نوهٔ نادرشاه افشار به حرم هدیه گردید که مزین به یاقوت و زمرد بود. در طول این ضریح، چهار دهانه و نیم و در عرض آن سه دهانه و نیم شبکیه وجود دارد. در کتیبهٔ سردر ورود به ضریح به خط نستعلیق طلایی نوشته شدهاست:[۱۴۴]
نیاز رحمت ایزد متعال و تراب اقدام زوار این آستان ملایک پاسبان لبسط سلطان نادر شاهرخ شاه الحسینی الموسوی الصوفی بهادرخان به وقف و نصب این ضریح و قبههای مرصع چهار گوشهٔ ضریح مقدس مبارک، موفق گردید. سنه ۱۱۶۰
این ضریح بیشتر از ۲۶۷ سال است که بر مرقد علی بن موسی الرضا نصب است. پس از نصب ضریح سوم و چهارم، ضریح دوم در زیر این دو قرار داشت اما در هنگام نصب ضریح پنجم آن را به سرداب منتقل کردند و هماکنون در زیر ضریح چهارم در سرداب بر روی مدفن قرار دارد.[۱۴۵]
در سال ۱۲۳۸ ه.ق در زمان فتحعلی شاه ضریح فولادی سادهای به ابعاد ۳ در ۴ متر به ارتفاع دو متر بر روی ضریح دوم نصب شد. این ضریح دارای ورقههای طلاکوب و طوقهای طلای جواهر نشان است و بر روی آن سورهٔ هل اتی و سورهٔ یس به خط ثلث نوشته شدهاست. این ضریح در طرف پایین پا، در مرصع تقدیمی فتحعلی شاه قاجار نصب شده بود که در سال ۱۳۳۸ خورشیدی بهعلت پوسیدگی پایههایش به موزهٔ آستان قدس رضوی انتقال یافت و به جای آن، ضریح چهارم روی ضریح نگیننشان (ضریح دوم) نصب شد.[۱۴۶]
چهارمین ضریح به نام «ضریح طلا و نقره» معروف به «شیر و شکر» در سال ۱۳۳۸ خورشیدی به ابعاد ۴ در ۳٫۶ و ارتفاع ۳٫۹ متر بر روی مدفن جایگزین ضریح سوم شد، بهنحوی که ضریح دوم را دربرمیگیرد. این ضریح دارای چهارده دهانه بوده و هفت وزن داشت. تصدی ضریح چهارم بر عهدهٔ سید ابوالحسن حافظیان بود. او از استادان ماهر قلمزن اصفهان دعوت کرد و زیر نظر حاج محمدتقی ذوفن، این ضریح با کیفیتی عالی و در مدت بیش از سه سال ساخته شد. در چهارگوشهٔ ضریح، چهار خوشه انگور از جنس طلا نصب شدهبود. بر صفحاتی از طلا، سورهٔ یس به خط ثلث نگاشته شده و دور ضریح را دربرگرفته بود. این ضریح به مدت ۴۱ سال بر روی مرقد قرار داشت و در نهایت در سال ۱۳۷۹ به موزهٔ آستان قدس رضوی انتقال پیدا کرد.[۱۴۷]
در سال ۱۳۶۰ بهعلت ساییدگی شبکههای ضریح چهارم و سستشدن ارکان آن تعویض ضریح در دستور کار قرار داشت. در سال ۱۳۷۲ مطالعات و بررسیهای مقدماتی این طرح آغاز شد و پس از طرحهای متعددی که برای ساخت ضریح ارائه شد، نهایتاً طرح محمود فرشچیان از هنرمندان برجسته ایرانی، برای اجرا، برگزیده شد. کار ساخت و طراحی ضریح آغاز شد. ضریح پنجم به وزن ۱۲ تن و ابعاد ۴٫۷۸ در ۳٫۷۳ به ارتفاع ۳٫۹۶، از فولاد، آهن، طلا و نقره ساخته شد. ساخت این ضریح نزدیک به هفت سال به طول انجامید.[۱۴۸] در چهار جهت ضریح، ۱۴ محراب بهنشان چهارده معصوم قرار داد که همگی به یک محراب بزرگتر مرتبط هستند، که آن نیز به واژهٔ الله ختم میشود. بر روی این ضریح نیز سورههای هل اتی و یس با خط ثلث طلا و نقره نوشته شدهاست. کار قلمزنی و زرگری ضریح برعهدهٔ خداداد اصفهانی و کار خطاطی آن نیز برعهدهٔ موحد قرار داشت.[۱۴۹] سرآخر به تاریخ بیست و یکم از بهمن ۱۳۹۷ و پس از مراسم غبارروبی حرم، مراحل نصب ضریح آغاز شد و پس از ۵۵ روز کار شبانهروزی، در تاریخ شانزدهم اسفند ۱۳۹۷ و مصادف با عید قربان، حرم با ضریح پنجم بازگشایی شد.[۱۵۰] دو بیت زیر از جمله ابیاتی است که بر روی ضریح پنجم نوشته شدهاست:
هاتفی وصف این ضریح بگفت عجز الصانعون عن صفتک بهر تاریخ در معنی سفت ما عرفناک حق معرفتک سرداب
در گذشته کف حرم نسبت به سطح زمین اطراف حدود دو متر گودتر بودهاست و با توجه به بالاتر آمدن کف حرم در طول دورانهای مختلف، این اختلاف شدیدتر شده و باعث شده که یک سرداب (زیرزمین) شکل گیرد. مدفن علی بن موسی الرضا حدود سه متر در زیر ضریح اصلی که در طبقهٔ همکف حرم موجود است، در سرداب واقع شدهاست که سقف سرداب، همان کف طبقهٔ همکف حرم فعلی است. زمان دقیق بهوجود آمدن سرداب مشخص نیست، ولی بر اساس شواهد موجود، سرداب پس از محو شدن سنگ قبر هارون در سدهٔ هشتم ه.ق بهوجود آمدهاست. در این باره عباس فیض قمی، نویسندهٔ کتاب بدر فروزان میگوید: «اصل مرقد شریف در سرداب قرار گرفتهاست که سقف آن سطح زمین حرم یعنی زیر ضریح را تشکیل میدهد… و تردیدی نیست که سرداب در سدههای پنجم و ششم ه.ق نبودهاست.»[۱۵۱]
در زمان نصب ضریح پنجم، ضریح مرصع فولادی معروف به نگیننشان را — که در زیر ضریح چهارم قرار داشت — به سرداب انتقال دادند، به نحوی که اتصالش با ضریح درون حرم برقرار شد. در گذشته داخل ضریح دریچهای در سمت پایین پا در کف رو به سرداب وجود داشت. در سال ۱۳۷۹ رواق دارالاجابه به مساحت ۱۹۶۵ مطابق با پلان طبقهٔ همکف حرم در زیرزمین ساخته شد که ورود به سرداب را از طریق هشتی واقع در سمت ضلع شرقی مقدور ساخت و دریچهٔ ذکر شده که در کف حرم بود، بسته شد. این رواق ۱٫۶۰ متر پایینتر از سطح مدفن واقع شدهاست.[۱۵۲]
گنبد
گنبد حرم دو پوستهای است. پوستهٔ درونی (آهیانه) که از درون حرم دیده میشود، قدیمیترین پوسته است و بهروایتی پیش از خاکسپاری امام رضا موجود بوده و در اواخر سدهٔ نهم بر روی آن پوستهٔ بیرونی (خود) که گنبد طلایی کنونی است را ساختند. ارتفاع آن تا زیر نقطهٔ مرکزی حدود ۱۹ متر و تا بالای طوق گنبد ۳۱ متر است.[۱۵۳]
گنبد دارای دو پوشش است که در بالای ضریح قرار دارند: پوشش اول گنبد، گنبدخانهٔ حرم است که از طاقی تاژ و مقرنسکاری شده تشکیل شده و به آن قبّه میگویند و پوشش دوم بر فراز آن است که به آن گنبد گفته میشود. اختلاف این دو پوشش، فضایی خالی به ارتفاع ۱۳ متر است. سنگینی گنبد بر دیوارهای تالار است که ضخامت آن حدود ۲٫۹ متر است. ارتفاع قبه از کف حرم ۱۸٫۸۰ متر و تا انتهای گنبد (راس گنبد) حدود ۳۱٫۲۰ متر است. محیط دور گنبد از سطح خارجی آن ۴۲٫۱۰ متر و ارتفاع آن تا نیزه گنبد برابر ۱۶٫۴۰ متر و ارتفاع سر طوق گنبد ۳٫۵ متر است. از ابتدای گنبد تا شروع انحنای گنبد ۴٫۷۹ متر است. گنبد ابتدا با آجرهای زردرنگ ایرانی ساخته شده بود و پس از آن با کاشی تزیین یافت. در سال ۹۳۲ ه. ق، شاه طهماسب صفوی بدون آن که در اصل بنای گنبد تغییراتی ایجاد کند، برای نخستین بار گنبد را با خشتهای طلا آراست. او نخست کاشیهای گنبد را برچید و پس از آن روی گنبد را ورقههای مسی که رویه طلا داشت زراندود کرد و همچنین گلدستهٔ کنار گنبد را نیز به طلا آراسته نمود.[۱۵۴]
در تاریخ آمده که مأمون پس از مرگ هارون و دفن وی در بقعهٔ هارونی بر فراز آن بقعه قبهای ساخت. بهاعتقاد برخی مورخان، آن قبه بر اثر حوادثی مانند حملهٔ سبکتکین در اواخر قرن چهارم ه.ق و آسیب به حرم، تخریب شد و پس از آن سلطان محمود غزنوی در سال ۴۰۰ ه.ق به بازسازی حرم و ایجاد قبهای بر فراز مدفن اقدام کرد.[۱۵۵] وزیر سلطان سنجر سلجوقی فردی به نام شرفالدین ابوطاهر قمی بود که ضمن تغییر در روضهٔ منوره و کاشیکاری آن اقدام به احداث گنبد بر فراز قبه نمود که بعد از گذشت حدود ۹۰۰ سال هنوز پابرجاست. در زیر کتیبهٔ دور گنبد، دو جمله از سازندگان گنبد آمدهاست که نشان میدهد کمالالدین یزدی کاشیکار گنبد و علیرضا عباسی خطاط کتیبهٔ دور گنبد بودهاند. در سال ۹۹۷ ه.ق در زمان فتنهٔ ازبکها، عبدالمؤمن خان ضمن تاراج آستان قدس، طلای گنبد و گلدستهٔ آن را بهغارت برد. پس از این حادثه، شاه عباس صفوی در سال ۱۰۱۰ ه.ق پیاده از اصفهان به مشهد سفر کرد و دستور طلاکاری دوبارهٔ گنبد را صادر کرد. این کار در سال ۱۰۱۶ ه.ق پایان یافت. در سال ۱۰۸۴ ه.ق زلزلهٔ شدیدی رخ داد که باعث ایجاد ترک در قسمت خارجی گنبد شد و تعدادی از خشتهای طلای آن ریخت. پس از آن به فرمان شاه سلیمان صفوی گنبد تعمیر و دوباره طلاکاری شد. جریان این طلاکاری در چهار ترنج دور گنبد توسط محمدرضا امامی خوشنویس آن زمان نوشته شدهاست.[۱۵۶] تاریخ این کتیبه ۱۰۸۶ ه.ق را نشان میدهد.[۱۵۷] در سال ۱۳۳۰ ه.ق گنبد توسط روسها به توپ بسته شد که اکنون هم از درون گنبد جای اصابت گلولهها قابل رویت است؛ پس از آن نیرالدوله والی خراسان به تعمیر این خرابیها پرداخت. در سال ۱۳۵۹ آخرین طلاکاری گنبد به پایان رسید.[۱۵۸] در میانهٔ کتیبهٔ دورادور گنبد، بر لوحهای، سال طلاکاری و تعمیر گنبد سال ۱۴۰۰ ه.ق گزارش شدهاست.[۱۵۹]

نمایی از صحن انقلاب (سقاخانه) حرم امام رضا
بخشهای مستقل حرم

نگارهای از مسجد بالاسر بخشهای مستقل حرم شامل محرابها، مسجدها، منارهها، رواقها، صحنها و بستهاست.[۱۶۰][۱۶۱]
مسجدهای حرم
مقالههای اصلی: مسجد بالاسر و مسجد گوهرشاد
مسجد بالاسر، در غرب بقعهٔ منوره و بالاسر بین حرم و رواق دارالسّیاده جای دارد[۱۶۲] و بعد از خود حرم از کهنترین بناها در کنار روضهٔ منوره و نزدیکترین مکان به ضریح است. این بنا به عصر غزنویان مربوط است و توسط ابوالحسن عراقی معروف به دبیر در سال ۴۲۵ ه.ق ساخته شدهاست؛ عراقی خود در همین مکان دفن شدهاست. این مسجد دارای ۴٫۳۰ متر عرض[۱۶۳] هشت متر طول و ده متر ارتفاع است. در ضلع جنوبی این مسجد محرابی از کاشی معرق به سبکی بسیار جالب قرار دارد که تاریخ ساخت آن (۱۳۶۳ ه.ق) در یک سمت و نام کاشیساز و نقاش محراب در سمت دیگر محراب مکتوب شدهاست. این مسجد دارای سه صفهٔ شرقی و غربی و شمالی است.[۱۶۴] بهگزارش اعتمادالسلطنه کتیبهای بهتاریخ ۱۱۱۹ ه.ق در مسجد بوده که اکنون موجود نیست. تاریخ کتیبههای باقیمانده در مسجد، ۱۲۶۲، ۱۲۷۵، ۱۲۸۷، ۱۳۰۹، ۱۳۸۵ و ۱۳۸۶ ه.ق است.[۱۶۵]
صفهٔ شرقی مسجد متصل به حرم است و زائران پس از زیارت از طریق آن به مسجد بالاسر وارد میشوند. در گذشته بین حرم و صفهٔ شرقی دیواری بوده که در سال ۱۲۲۷ به دستور محمدولی میرزا، فرزند فتحعلیشاه قاجار در زمان استانداری خراسان برداشته، و این مسجد به حرم متصل شد. صفهٔ غربی به طول ۳٫۳ و عرض ۱٫۵ متر بین مسجد و روال دارالسیاده است. در گذشته پنجرهٔ نقره در این صفه قرار داشت و مسجد را از رواق دارالاخلاص جدا میکرد، اما در تابستان ۱۳۷۵ که مسجد بالاسر توسعه یافت، پنجرهٔ نقره را به مکانی دیگر منتقل کردند.[۱۶۶] صفه شمالی به رواق دارالشُکر مرتبط است.[۱۶۷] رواق دارالشکر از سوی دیگر به صحن عتیق راه دارد. تاریخ کتیبههای رواق ۱۳۸۶ و ۱۳۸۷ ه.ق است.[۱۶۸] مسجد دیگری که در نزدیکی روضه منوره قرار دارد، مسجد ریاض است که در پشت سر قرار گرفتهاست.[۱۶۹]

نمایی از محراب ایوان مقصوره در مسجد گوهرشاد مسجد گوهرشاد از مساجد ساخته شده در عصر تیموری است. تا پیش از ساخت این بنا، مساجد در منطقه خراسان، عموماً به صورت دو ایوانه — همچون مسجد جامع فرومد — ساخته میشدند؛ اما گوهرشاد اولین مسجد به صورت چهار ایوانه را در خراسان بنا کرد. این مسجد در ضلع جنوبی هستهٔ مرکزی حرم امام رضا قرار دارد. این مسجد را با طاق ایوان بزرگ جنوبی، دو منارهٔ استوانهای حجیم با پایههای چندضلعی مرمر در دو سوی آن توصیف کردهاند. براساس کتیبههای مربوط به این بنا؛ این ایوان توسط بایسنقرمیرزا — پسر شاهرخ و گوهرشاد — طراحی و بانی مسجد، گوهرشاد معرفی شدهاست.[یادداشت ۴] معمار این بنا قوامالدین شیرازی است.[یادداشت ۵][۱۷۰] صحن مسجد تقریباً بهشکل مربع بوده و در اطراف آن چهار ایوان بزرگ و در فواصل ایوانها هفت شبستان وسیع و شش در ورودی و خروجی وجود دارد. طول صحن مسجد حدود ۵۶٫۱۳ متر و عرض آن ۵۸٫۱۸ متر است و در مجموعاً حدود ۲٬۸۷۳ مترمربع مساحت دارد.[۱۷۱] در وسط مسجد گوهرشاد، در محلی که حوض فعلی مسجد در آنجا وجود دارد، مکانی به نام مسجد پیرزن وجود داشت که در زمان ساخت مسجد گوهرشاد، راضی به خراب شدن منزلش برای توسعه مسجد نشد و خود منزلش را با چاه آب آن وقف حرم نمود و از این رو نام مسجد پیرزن گرفت. این مکان تا سال ۱۳۲۰ ه.ش حفظ شد و بعد از آن بهطور کلی برداشته شد.[۱۷۲]
علاوه بر مساجد، محرابهایی در حرم گزارش شدهاست که دو محراب قدیمی در طرفین پیش روی مرقد علی بن موسی الرضا، از باشکوهترین آنها عنوان گرفتهاست.[۱۷۳] بر این محرابها با خط کوفی، آیات و احادیث نوشته شدهاست.[۱۷۴]

دارالحفاظ، از نزدیکترین بخشها به مدفن امام رضا رواقهای حرم
فضاهای مسقف و محصور در پیرامون حرم، رواق نامیده میشوند. اکنون بزرگترین رواق حرم، رواق امام خمینی[۱۷۵] به مساحت ۹٫۸۰۰ مترمربع است که قبلاً صحن بوده و عملیات مسقفسازی آن از سال ۱۳۸۱ آغاز شد. این رواق از شمال به رواق دارالعباده، مقبره شیخ بهایی و رواق دارالزهد، از غرب به مسجد گوهرشاد، از شرق به موزه مرکزی و از جنوب به صحن جامع رضوی محدود است.[۱۷۶] رواقهای حرم با سنگفرشهای سفید رنگ پوشیده شدهاست و دیوارههای آن تا ارتفاع ۱٫۵ متر سنگ و بعضاً از ازاره و بالاتر از آن نیز آینهکاری است. مجموع رواقهای حرم را تا سال ۱۳۹۰ ه.ش بیست و یک رواق گزارش کردهاند که مجموع آنها ۵۶۳۸ متر مربع میباشد.[۱۷۷] رواقهای دارالحُفّاظ، دارالسّیاده، دارالشّرف، دارالشّکر، دارالفیض، توحیدخانه، گنبد اللهوردیخان، دارالضّیافه، دارالسّعاده، گنبد حاتمخانی، دارالسّلام، دارالسّرور، دارالعزّه، دارالذّکر، دارالزّهد، شیخ بهاءالدین، دارالعباده، دارالاخلاص، دارالولایه، دارالاجابه، دارالهدایه، دارالرّحمه، دارالحکمه، دارالحجّه، امام خمینی، دارالمرحمه از رواقهای مجموعهٔ حرم هستند. رواق شیخ طوسی و رواق شیخ حر عاملی، رواقهای زیربستی حرم در غرب و شرق رواق دارالحجّه، و رواقهای کوثر، غدیر و دارالکرامه نیز، رواقهای اقماری صحن جامع رضوی را تشکیل میدهند.[۱۷۸]
ایوانهای حرم

نمایی از ایوان طلای ناصری (ایوان غربی صحن آزادی) ایوان بخش مسقف از ساختمان را گویند که جلوی آن باز و در و پنجره نداشته باشد. برای بقعه اصلی حرم امام رضا چهار ایوان اصلی در چهار طرف شرق، غرب، شمال و جنوب گزارش شدهاست.[۱۷۹] ایوان شمالی بقعه که از نظر دیگر ایوان جنوبی صحن انقلاب است، به ایوان طلای نادری شهرت دارد و یکی دیگر از ایوانهای سهگانه حرم است که طلا کاری شدهاست. نام دیگر این ایوان را ایوان امیر علیشیر نیز آوردهاند. سال ساخت این ایوان ۸۷۵ تا ۸۸۵ ه.ق به دست امیر علیشیر نوایی، وزیر سلطان حسین بایقرا گزارش شدهاست. ۱۴٫۷ متر دهانه، ۷٫۸ متر عمر و ۲۱٫۴ متر ارتفاع، ابعاد این ایوان است. این ایوان از طریق چهار در، از غرب به کفشداری شماره دو، از شرق به توحیدخانه، از جنوب به دارالشکر و دارالشرف متصل است.[۱۸۰] ایوان جنوبی بقعه اصلی که از نظری ایوان شمالی صحن گوهرشاد است، راه ارتباطی بین صحن گوهرشاد و رواق دارالسیاده را فراهم میآورد. این ایوان به ایوان دارالسیاده مشهور است که ابعاد آن ۱۲ متر عرض دهانه و ۱۲٫۷ متر ارتفاع است. در ضلع شمالی این ایوان بالای در ورودی به رواق دارالسیاده، سردری به پنجرهٔ نقرهٔ منبتکاری وجود دارد و در وسط آن عبارت «أنا مدینةُ العلم و علیٌ بابُها» دیده میشود.[۱۸۱] ایوان شرقی بقعه که از جهتی ایوان غربی صحن آزادی است، به ایوان طلای ناصری مشهور است و از دیگر ایوانهای طلای حرم محسوب میشود. این ایوان به سال ۱۲۳۳ ه.ق و به دستور فتحعلیشاه قاجار ساخته شد. این ایوان به دستور ناصرالدین شاه به سال ۱۲۷۷ طلاکاری شد. ابعاد این اثر را ۱۵٫۳ متر دهانه، ۷٫۲۵ عمق و ۲۰٫۱ ارتفاع دانستهاند. این ایوان به وسیله پنج در، به رواق دارالسعاده، کفشداریهای شش و هفت و رواق دارالسرور متصل است.[۱۸۲] نام دیگر ایوان غربی، ایوان طلای صحن جمهوری است. این ایوان در سال ۱۳۶۹ ه.ش ساخته شدهاست و از دیگر ایوانهای طلای حرم است. عرض این ایوان ۷٫۸ و ارتفاعش ۱۷٫۶۶ است. این ایوان، صحن جمهوری را از طریق یک راهرو به دارالولایه متصل میکند.[۱۸۳]
علاوه بر چهار ایوان اصلی که به بقعه و اماکن مقدسه راه مییابد، ایوانهای دیگری نیز در حرم وجود دارد. ایوان غربی صحن انقلاب که به ایوان ساعت مشهور است از ایوانهای مشهور حرم رضوی است. قدمت این بنا به دوره شاه عباس اول صفوی برمیگردد و ارتفاع آن ۲۴٫۱ متر و ۶٫۹ متر عرض دهانه آن است. در دوران قاجار یک ساعت بر فراز آن نصب شد که به همین جهت ایوان ساعت نام گرفت.[۱۸۴] در ضلع شمالی صحن انقلاب و به قرینه ایوان جنوبی (ایوان طلای نادری) ایوانی دیگر با عنوان ایوان عباسی وجود دارد که مربوط به دوره شاه عباس صفوی است. بعدها نادرشاه یک گلدسته طلا بر روی این ایوان ساخت که به گلدسته نادری شهرت یافت. ابعاد این ایوان ۱۴٫۷ متر عمق، ۸٫۲ متر دهانه و ۲۲٫۵ متر ارتفاع است. پشت این ایوان در سابق بسته بود اما بعدها با ساخت طاقنمایی باز شد.[۱۸۵] ایوان شرقی صحن انقلاب نیز ایوان نقارهخانه نام دارد[۱۸۶] که از آثار دوره شاه عباس اول است. ابعاد این ایوان ۲۶ متر ارتفاع، ۸٫۷ متر عرض و ۲۰٫۱۸ متر طول است و بعد از ساخته شدن نقارهخانه بر روی این ایوان در دوره قاجار، به این نام شهرت یافت.[۱۸۷]
ایوان دیگر حرم، ایوان جنوبی است که به ایوان مقصوره معروف است. سردر ایوان دارای طاقی عظیم و کاشیکاری شدهاست. گنبد مسجد گوهرشاد بر این ایوان بنا شدهاست و مجموعاً ایوان حدود ۵۰۰ مترمربع مساحت دارد[۱۸۸] و ارتفاع آن ۲۲٫۵ و ارتفاع گنبد آن ۳۳٫۵ متر و ارتفاع منارههایش ۳۴ متر است. گنبد این ایوان و خود آن بارها مورد بازسازی و مرمت قرار گرفتهاند.[۱۸۹] ایوان ولی عصر، یا ایوان قبله صحن جامع، بزرگترین و مرتفعترین ایوان حرم امام رضاست که در بخش جنوبی صحن جامع رضوی قرار گرفتهاست. این بنا در سال ۱۳۸۰ ه.ش تکمیل شد. مساحت این ایوان با احتساب دو ایوان جانبیاش ۱۷۴۰ متر مربع گزارش شدهاست. ارتفاع این ایوان ۳۱ متر، دهانه آن ۱۶٫۳ و عمقش ۹٫۳ متر است.[۱۹۰]
مدرسههای حرم
در اطراف حرم امام رضا، ۱۰ مدرسه گزارش شدهاست که اکنون چهار مدرسه از آنها باقی ماندهاست. قدیمیترین مدرسه حرم، مدرسهای بودهاست که در حاشیه غربی بازار زنجیر قرار داشت و در ناحیه بالاسر حرم جای گرفته بود و امروز از آن اثری باقی نماندهاست. ۲۵۰ متر زیربنای این مدرسه بود که در دو طبقه ساخته شده بود.[۱۹۱] نام این مدرسه را مدرسه بالاسر عنوان کردهاند که یکی از مدارس مربوط به دوره غزنویان بود. مؤسس آن بهطور دقیق مشخص نیست. دو مدرسه دیگر پریزاد و مدرسه دو در، از مدارس دیگر حرم هستند که همزمان با هم ساخته شدهاند. مدرسه بالاسر صحن کوچکی با چهار ایوان بود و ۲۸ حجره داشت. این مدرسه در دو طبقه، محلی برای سکونت طلاب و مهمانان بود و ورودی آن در حاشیه شرقی بازار زنجیر و نزدیک به صحن کهنه بود. سطح جرزها و لچکی غرفه و ایوانهای این مدرسه با کاشی هفت رنگ با طرحهای اسلیمی و ختایی و اسلیمی قطور و کَلوکهای آجر و کاشی تزیین شدهبود. این مدرسه به سال ۱۰۹۱ و در زمان حکومت سلیمان صفوی، مورد مرمت و بازسازی قرار گرفت. بعدها در سال ۱۲۰۳ نیز میرزا عبدالجواد — فرزند میرزا مهدی شهید از دانشمندان بزرگ زمان — این مسجد را که مخروبه شده بود مجدد تعمیر کرد و بار سوم در ۱۲۷۱ مورد مرمت قرار گرفت. امروزه از این مدرسه به جهت توسعه حرم، اثری باقی نماندهاست و این فضا به دارالولایه و کفشکن جدیدالاحداث الحاق شدهاست.[۱۹۲] مدرسه پریزاد از دیگر مدارس حرم است که واقف آن را پریزاد خانم ندیمه گوهرشاد آغا گزارش کردهاند. این مدرسه در جنب مسجد گوهرشاد و در مقابل مدرسه دو در قرار دارد. طلابی که در این مدرسه درس میخواندند ۲۰ الی ۳۰ نفر بودهاند که هر کدام شهریه مشخص داشتند. این مدرسه به سال ۱۰۹۱ و در زمان شاه سلیمان صفوی بازسازی شد. در سال ۱۳۴۶ نیز اداره اوقاف به بازسازی این مدرسه پرداخت اما در طرح توسعه حرم و پس از تخریب بازار در سال ۱۳۵۴، این مدرسه تخریب شد. در سال ۱۳۶۳، آستان قدس رضوی بازسازی مدرسه را به شکل سابق شروع کرد و در سال ۱۳۶۸ مدرسه بازسازی شد. این مدرسه از مدارس چهارایوانه عهد تیموری است دارای ۲۲ حجره در دو طبقه است. سطح دیوارها و لچکی ایوانها و غرفهها با کاشی معرّق و گچبریهای نفیس تزیین شدهاست.[۱۹۳] مدرسه پایین پا دیگر مدرسه تاریخی حرم بود که در عصر صفوی و توسط میرزا سعدالدین محمد به روزگار سلطنت شاه سلمیان ساخته شد. ایم مدرسه در قسمت شرقی مسجد جامع گوهرشاد و متصل به مقبره شیخ بهایی بود. ساختمان مدرسه در دو طبقه شامل حیاط وسیعی در وسط بود. این مدرسه در سال ۱۳۱۰ ه.ش به سبب احداث صحن جدید موزه و کتابخانه، تخریب شد.[۱۹۴] مدرسه ابدالخان از مدارس تاریخی مشهد بود که در کنار مقبره پیر پالاندوز قرار داشت و با وجود مرمتهای چندباره و با طرح توسعه حرم، اثری از آن باقی نماندهاست.[۱۹۵] مدرسه باقریه، دیگر مدرسه حرم بود که در دوره صفویه و در حاشیه شمالی بالاخیابان ساخته شدهبود. این مدرسه ۱٫۲۰۰ متر مربع مساحت داشت و پس از یک بازسازی در سال ۱۳۴۶، در نهایت در طرح توسعه حرم به سال ۱۳۵۴ بهطور کامل تخریب شد.[۱۹۶]
منارههای حرم
مناره یا گلدسته از مهمترین بناهای معماری است که جایگاه ویژهای در فرهنگ معماری و آداب اجتماعی ایران دارد، بنابراین پیش از آنکه منارهها بهمنظور اذانگفتن در کنار مساجد ایجاد شود، بهعنوان برجهای راهنما و برای هدایت مسافران ایجاد میشدهاست.[۱۹۷] با احتساب دو منارهٔ مسجد گوهرشاد، در مجموع دوازده مناره در بناهای حوزهٔ حرم وجود دارد. در مجموعهٔ قدیمی آستان قدس دو مناره وجود دارد. یکی در جنوب صحن انقلاب و نزدیک به گنبد طلا و دیگری در مقابل و قرینهٔ آن، در شمال صحن انقلاب و بالای ایوان عباسی است. این دو مناره، هر دو با روکش طلا تزیین شدهاند و ارتفاعشان از کف صحن حدود ۴۰٫۵ متر است. منارهٔ کنار گنبد بهصورت منفرد ساخته شدهاست و سابقهٔ تاریخی بیشتری دارد و به روایتی ساخت آن همزمان با بنای گنبد و در اوایل قرن ششم ه.ق به صورت تکمناره بودهاست. شاه طهماسب صفوی در قرن دهم ه.ق منارهٔ مذکور را بازسازی و طلاکاری کرد و پس از آن نادرشاه افشار هنگام زراندودکردن ایوان علیشیر نوایی، طلاکاری مناره را تجدید کرد. دومین مناره روی ایوان عباسی جای دارد که از آثار دورهٔ نادری است. این مناره از نظر آجرچینی و کاشیکاری و طلاکاری قرینه و همچون منارهٔ کنار گنبد است. بلندی منارهٔ کنار گنبد از سطح صحن انقلاب تا انتهای آن ۴۰٫۵ متر و محیط آن ۱۳ متر است. زیر مناره کتیبهای به خط ثلث برجسته وجود دارد که صلوات بر پیامبر و امامان بر آن بهدست بهاءالدین محمد الخادم در سال ۱۱۴۲ ه.ق نوشته شدهاست.[۱۹۸]
پنجرههای حرم
پنجره، فضایی از حرم است که به صورت پنجرههای مشبک فلزی ساخته شده و در جلوی فضایی قرار میگرند که محل عرض سلام و ارادت زائران میباشد. این پنجرهها از آلیاژهای مختلف فلزی چون برنج، ورشو، نقره و مس ساخته میشود و بعضاً با طلا آبکاری و تزئین شدهاند. پنج پنجره از پنجرههای حرم، در موزه و فضای حرم نصب هستند و در منابع تاریخی غیر از این پنج پنجره نیز در گزارشهای منابع آمدهاست. پنجره آهنی ضلع شرقی گنبد حاتمخانی، پنجره نقره بین توحیدخانه و رواق دارالفیض و پنجره قدیمی صحن کهنه که میان گنبد الله وردیخان و گنبد حاتم خانی نصب بودهاست از این پنجرههاست. پنجرههای اصلی نصب شده در حرم، عبارتند از پنجره صحن انقلاب که در ضلع شمالی رواق توحیدخانه و سمت چپ ایوان طلای نادری قرار دارد. قدمت این پنجره که به پنجره فولاد مشهور است، مربوط به قرن دهم ه.ق است. پنجره دیگر، پنجره صحن جمهوری اسلامی است که در غرب رواق دارالولایه میباشد. این پنجره به سال ۱۴۱۰ ه.ق طراحی و نصب شدهاست. پنجره بعدی، دارالاجابه نام دارد که زیر بقعه مطهر و در ضلع جنوب شرقی دارالاجابه قرار گرفتهاست. این پنجره در سال ۱۴۲۲ ه.ق طراحی و نصب شدهاست. پنجره دارالسیاده، دیگر پنجره حرم است که ضلع شمالی رواق دارالسیادة قرار گرفتهاست. قدمت این پنجره مربوط به دوره قاجار است و در دوره پهلوی دوم تعویض شدهاست. آخرین پنجره حرم، پنجره دارالولایه است که میان دارالولایه و دارالاخلاص، فاصله انداختهاست. این پنجره به سال ۱۴۱۷ ه.ق ساخته شدهاست.[۱۹۹]
نقارهخانه
نقارهخانه از بخشهای دیگر حرم امام رضاست. هر مرتبه از نقارهخوانی را «نوبت» گویند و رسم سلطان چنین بودهاست که در اوقاتی از شب و روز که عیش و عشرت پیش میآمد، دستور نقاره نوازی داده میشد. این رسم در ایران شهرت داشت اما امروزه جز در حرم امام رضا، منسوخ شدهاست. رسم نقاره زنی در حرم امام رضا، یک امر محترم شمرده میشود. در ایام کنونی، در دو نوبت طلوع و غروب خورشید به مدت ۲۰ دقیقه نواخته میشود. در برخی روزهای خاص همچون روز سلام خاص، به مدت نیم ساعت نقاره زده میشود. وجود نقارهخانه در حرم امام رضا، به نوعی بیان شکوه و جلال بارگاه اوست و از همین رو به نقارهزنان حرم، «عملجات شکوه» گفته میشد و امروزه به آنان «نقارهچی» گفته میشود و به صورت مورثی به پسر نقارهچی قبلی با شرط صلاحیت اعطا میشود. نقارهخانه حرم در بخش شرقی صحن عتیق قرار دارد.[۲۰۰] از دیگر مراسمهایی که نقاره نوازی صورت میگرفت یا میگیرد، وقوع یکی کرامت در حرم، مناسبتهای خاص همچون میلاد امامان و لحظه تحویل سال شمسی است. قدیمیترین سند دربارهٔ تاریخچه نقارهنوازی در مشهد، مربوط به گزارش فضل بن روزبهان خنجی در کتاب مهماننامه بخارا است. از زمان دقیق نقارهنوازی در حرم امام رضا اطلاعاتی در دست نیست و قدیمیترین سند نیز، همان گزارش در کتاب مهماننامه بخارا میباشد که در آن از رونق این رسم در آن زمان یاد شدهاست. این گزارش مربوط به قرن نهم هجری قمری است. در این گزارش از وجود یک نقارهخانه نیز گزارش شدهاست. گزارش بعدی دربارهٔ نقارهخانه مربوط به عصر صفوی است که از وجود نظامی برای اداره نقارهخانه یاد شدهاست. در عهد قاجار به نقارهخانه، کرناخانه گفته میشد.[۲۰۱] امروزه در هنگام شفای بیماران در حرم نیز نقاره نواخته میشود.[۲۰۲]
سقاخانههای حرم
مقالهٔ اصلی: اسماعیل طلایی
برای حرم امام رضا دو سقاخانه گزارش شدهاست. یکی از آنها که سقاخانه اسماعیل طلایی شهرت دارد؛ در وسط صحن انقلاب قرار گرفتهاست و پیش از آن به سقاخانه نادری مشهور بود. همچنین در مقابل ایوان طلای صحن جمهوری اسلامی نیز سقاخانه دیگری وجود دارد که با نمایی چون بیتالمقدس طراحی و ساخته شدهاست. ابعاد این سقاخانه یکهشتم ابعاد حقیقی ساختمان قبة الصخره در بیتالمقدس است.[۲۰۳] بنای سقاخانه نادری در سال ۱۳۴۷ ه.ش تجدید بنا شدهاست و سابقاً به حوض اسماعیلطلایی شهرت داشت. از نام آن چنین برداشت میشود که سابقاً حوض در این ناحیه قرار داشته که پس از لولهکشی آب، مبدل به شکل ظاهر آن شدهاست.[۲۰۴]

تصویری از نگارگری و کاشیکاری ورودی صحن انقلاب حرم امام رضا صحنهای حرم

صحن آستانه رضوی اثر محمود ملکالشعرا حرم امام رضا تا سال ۱۳۹۰ دارای ۹ صحن میباشد.[۲۰۵] هر صحن، شامل یک فضای باز و محصور است که رواقها و ایوانهایی در پیرامون آن وجود دارد. مساحت مجموع صحنهای حرم، ۲۲۵٬۲۲۳ مترمربع است. صحنهای انقلاب و آزادی، دو صحن تاریخی مجموعهٔ حرم را تشکیل میدهند. صحنهای جمهوری اسلامی، قدس، پیامبر اعظم، غدیر، کوثر و هدایت و بعثت در طرح توسعهٔ حریم رضوی در دوره جمهوری اسلامی بنا شدند. بزرگترین صحن، صحن پیامبر اعظم به مساحت ۶۰٬۱۸۸ مترمربع است که در جنوب حرم قرار دارد.[۲۰۶] بر گرداگرد صحنها نیز حجرههای متعددی ساخته شدهاست که در دو طبقه هستند.[۲۰۷]
بستهای حرم
فضای بعد از صحنها که به خیابانهای بیرونی حرم منتهی میشوند بست نامیده میشود. این بستها حریمی برای حفظ و حراست ابنیه آستان قدس هستند. زائران برای ورود به حرم، باید از بستها عبور کنند. برای حرم امام رضا، تا سال ۱۳۹۰ ه. ش، چهار بست در چهار جهت اصلی گزارش شدهاست که به نام علمای شیعه نامگذاری شدهاند. بست شیخ طوسی که با نامهای بست علیا و بست بالاخیابان نیز شناخته میشود و دارای ۸۶ متر طول و ۳۰ متر عرض است. این بست از سمت شرق به صحن انقلاب و از سمت غرب به خیابان شیرازی منتهی میشود. بست دیگر بست شیخ حر عاملی است که بست سفلی و بست پایین خیابان نیز نام دارد. این بست دارای ۱۱۵ متر طول و ۲۹ متر عرض است و در شرق صحن انقلاب واقع شدهاست و رابط بین صحن انقلاب و خیابان نواب صفوی است. بست شیخ طبرسی دیگر بست حرم است که ۸۶٫۵۰ متر طول و ۲۴ متر عرض دارد. این بست از شمال به صحن انقلاب و از جنوب به خیابان طبرسی منتهی میشود. بست شیخ بهایی آخرین بست حرم است که ۳۱٫۷۵ طول و ۱۲۹ متر عرض آن است. شمال آن به حرم و جنوب آن به خیابان فلکه منتهی میشود.[۲۰۸] دو بست دیگر با نامهای خسروی که به سمت خیابان خسروی مشهد باز میشود و بست امام رضا که به سمت خیابان امام رضا باز میشود؛ برای حرم گزارش شدهاست.[۲۰۹]
مقبرههای حرم
از جمله بناهای پیرامون حرم امام رضا، مقبرههای شخصیتهای متعددی است که در حرم دفن شدهاند.[۲۱۰] از جمله مقبرههای مشهور حرم امام رضا، مقبره پیر پالاندوز است که در قسمت شمال شرقی مجموعه حرم قرار دارد و شامل بنایی چهارگوش که گنبدی بر فراز آن است میباشد. این مقبره مربوط به دوران صفوی بودهاست و احتمال داده شدهاست که در سال ۹۸۵ ه.ق ساخته شده باشد. در این مقبره محمد عارف عباسی از عرفای سلسله ذهبیه دفن شدهاست که به پیر پالاندوز مشهور است و از این رو به این مقبره، مقبره پیر پالاندوز گفته میشود.[۲۱۱] مقبره شیخ بهایی که در جنوب غربی صحن آزادی واقع شدهاست، از دیگر مقبرههای حرم است. بر اساس گزارشاتی، این مقبره دارای متولی و موقوفاتی نیز بودهاست.[۲۱۲] مدفن شیخ حر عاملی در شمال شرقی صحن انقلاب دیگر مقبره حرم است. دیگر مقبره حرم متعلق به شیخ طبرسی است که در غرب دوربرگردان شیخ طبرسی واقع شدهاست.[۲۱۳] مقبره حسنعلی نخودکی دیگر مقبره مشهور حرم است. از مدفونین مشهور در حرم امام رضا نیز میتوان به حسنعلی مروارید، محمدتقی جعفری، حبیبالله گلپایگانی و علی فلسفی اشاره کرد.[۲۱۴]
علاوه بر مقبرهها، گورستانی با عنوان بهشت ثامن در زیر صحنهای قدس، جمهوری و آزادی قرار دارد که پس از زیرسازی، به سه بخش جداگانه اول، دوم و سوم تقسیم شد. بهشت ثامن اول در زیر صحن آزادی است و ساخت آن به سال ۱۳۵۴ برمیگردد. معدود قبرهای باقیمانده این گورستان، متعلق به خادمان میباشد. بهشت ثامن دوم در حد فاصل مسجد گوهرشاد و صحن جامع رضوی است که در سال ۱۳۷۰ احداث شدهاست. این گورستان فاقد قبر خالیست. بهشت ثامن سوم نیز در زیر صحن جمهوری است که در سال ۱۳۶۸ ساخته شدهاست.[۲۱۵]
پارکینگهای حرم
در دوره پس از انقلاب اسلامی، در زیرگذر پیرامون حرم امام رضا، چهار پارکینگ طراحی و اجرا شد که با مساحتی بالغ بر ۱۱۲ هزار متر مربع، گنجایش ۲۷۸۱ خودرو را داراست. پارکینگ شماره یک این مجموعه با مساحت ۵۵۸۱۰ مترمربع در زیر صحن غدیر و غرب صحن جامع واقع شدهاست. برای این پارکینگ چند دسترسی اضطراری با زیرگذر از طرف شرق حرم طراحی شدهاست. پارکینگ شماره یک در سال ۱۳۷۷ طراحی و اجرا شد و تا سال ۱۳۸۱ به بهرهبرداری رسید. پارکینگ شماره دو که در زیر صحن کوثر و قسمتی از ضلع شرقی صحن جامع قرار دارد، بالغ بر ۲۷ هزار مترمربع مساحت دارد. این پارکینگ نیز همزمان با پارکینگ شماره یک شروع به ساخت شد و همزمان با آن مورده بهرهبرداری رسید. پارکینگ شماره سه حرم، مساحتی بالغ بر ۲۰ هزار متر مربع دارد و در زیر صحن هدایت واقع شدهاست. پارکینگ شماره چهار نیز در جنب سردر شیرازی قرار گرفتهاست و مساحت آن ۹۴۸۵ متر مربع گزارش شدهاست. این پارکینگ همزمان با پارکینگ شماره سه در سال ۱۳۸۷ طراحی و اجرا شد و در سال ۱۳۸۱ همزمان با باقی پارکینگها، به بهرهبرداری رسید.[۲۱۶]
مراکز وابسته

لوگوی آستان قدس رضوی آستان قدس رضوی
مقالهٔ اصلی: آستان قدس رضوی
تشکیلات آستان قدس رضوی و تولیت، که به ادارهٔ حرم موظف بودهاند، تاریخچهٔ مشخصی پیش از دورهٔ صفویه و شاه طهماسب اول ندارد. در منابع تنها به داشتن خادمانی برای حرم اشاره شدهاست. پس از آن در دورهٔ صفویه با نصب نائب التولیهها، امور حرم نظم گرفت و پس از آن تا دورهٔ معاصر این کار بهطور منظم شکل میگرفت. اولین آئیننامه برای ادارهٔ آستان قدس، در سال ۱۳۰۵ ه.ش تدوین شد که تا سال ۱۳۲۸ ه.ش اجرا میشد. در این سال آئیننامه جدیدی با ۹ فصل و ۷۶ ماده تدوین شد و در سال ۱۳۴۰ دو ماده دیگر به آن مواد افزوده شد. در سال ۱۳۵۴ ه.ش نیز کارکنان آستانه، مشمول طرحبندی مشاغل شدند و یک آئیننامهٔ اداری و مالی جدید برای آستان وضع شد. پس از به روی کار آمدن جمهوری اسلامی، ادارهٔ حرم با تغییرات گستردهای همراه بود. در سال ۱۳۷۶ ه. ش، معاونتهای اماکن متبرکه و تشریفات، پشتیبانی و امر برنامهریزی، اراضی و املاک، و فنی و عمرانی موقوفات، با زیرشاخههای متعدد خود، برای نظارت بر فعالیتهای آستان قدس در نظر گرفته شد و سازمان اقتصادی آستان قدس رضوی با ۴ گروه کشاورزی، صنعت و معدن، منطقهٔ آزاد و خدمات زیربنایی سرخس، و خدمات و عمران و زیرگروههای متعددش، برای هماهنگی در شرکتهای اقتصادی زیر نظر این مرکز، تأسیس شد. در این میان شانزده مؤسسهٔ فرهنگی و اجتماعی نیز امور فرهنگی و اجتماعی آستان قدس را سرپرستی میکنند.[۲۱۷] در سال ۱۳۶۳ ه.ش بنیاد پژوهشهای اسلامی که وابسته به آستان قدس بود، تأسیس شد. هدف از تشکیل این بنیاد، نشر و ترویج فرهنگ اسلامی و ارائهٔ خدمات فرهنگی بود. دانشگاه علوم اسلامی رضوی از سازمانهای فرهنگی و علمی زیر نظر آستان قدس است که به سال ۱۳۶۳ ه.ش تأسیس شد. این دانشگاه در کنار بست طبرسی قرار دارد و در سال ۱۳۸۵ ه.ش بیش از ۷۰۰ دانشجو داشتهاست. این دانشگاه در سه سطح کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری دانشجو میپذیرد. دورههای کارشناسی شامل رشتههای علوم قرآنی و حدیث، فلسفه و کلام اسلامی، ادبیات عرب، ادبیات فارسی، تاریخ اسلام، تاریخ فرهنگ و تمدن ملل اسلامی، حقوق و علوم حدیث است. در دورهٔ کارشناسی ارشد رشتههای حقوق خصوصی، حقوق بینالملل، حقوق جزا و جرمشناسی و حقوق اسلامی نیز تدریس میشود.[۲۱۸] مجتمعهای تجاری و مراکز صنعتی متعددی نیز از جمله موقوفات حرم بهشمار میآیند که توسط آستان قدس اداره میشوند.[۲۱۹] از دیگر مراکز این سازمان، آگاهی حرم مطهر است که وظیفه تأمین امنیت حرم را عهدهدار است. برای حرم، یک دادگاه ویژه که به مجتمع قضایی ثامن ارتقاء یافتهاست نیز تأسیس شدهاست.[۲۲۰] تعداد کارکنان شاغل و اعضایی که به صورت افتخاری برای این آستان کار میکنند را نزدیک به ۲۰ هزار نفر عنوان کردهاند.[۲۲۱]
کتابخانههای حرم امام رضا
مقالهٔ اصلی: کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی
کتابخانه حرم امام رضا که با نام رسمی کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی فعال است، یکی از کهنترین کتابخانههای جهان اسلام است که در شهر مشهد و محل حرم دایر است. این کتابخانه از جهت اهمیت، جایگاه ویژهای دارد و از معتبرترین کتابخانههای علوم اسلامی است. در منابع تاریخی از این کتابخانه با نامهایی چون قرآنخانهٔ حضرت، کتابخانهٔ مبارکهٔ آستانهٔ مقدسه، کتابخانهٔ سرکار فیض آثار، کتابخانهٔ مشهد رضا، کتابخانهٔ مقدسهٔ روضهٔ مرضیهٔ رضویه و کتابخانهٔ مبارکهٔ رضویه یاد کردهاند. برای تأسیس این کتابخانه تاریخ دقیقی گزارش نشدهاست، اما قرائن تاریخی و برخی وقفنامهها تاریخ تأسیس این کتابخانه را به پیش از ۳۶۳ ه.ق میرساند. از سال ۱۱۵۰ ه.ق به بعد، برای این کتابخانه، مکانی ویژه در نظر گرفته شدهاست. در سال ۱۳۰۰ ه.ش به بعد و همزمان با نیابت تولیت محمد ولی خان اسدی، کتابخانه توسعه بیشتری یافت و از قرائت خانه جدا شد. در سال ۱۳۳۰ ه.ش در ضلع شمال شرقی صحن امام خمینی، کتابخانهای طراحی و ساخته شد و از سال ۱۳۳۴ وسائل جدیدی برای این کتابخانه تهیه شد. در سال ۱۳۵۶ این کتابخانه به طبقه دوم موزه آستان قدس منتقل شد. در سال ۱۳۶۰ ه.ش کتابخانهای مستقل و وسیع در ۳۰ هزار متر مربع، طراحی و ساخته شد که بهرهبرداری از آن تا سال ۱۳۷۴ به تعویق افتاد. از همان سال نیز سازمانی باعنوان سازمان کتابخانهها، موزهها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی تأسیس شد. تا سال ۱۳۸۳ ه.ش ۴۷ کتابخانه در مشهد، دیگر شهرهای ایران و هند از جمله کتابخانه لکهنو هند، کتابخانه و موزه ملک تهران و کتابخانه وزیری در یزد، از زیر مجموعههای این سازمان به حساب میآمدند. مجموع کتابهای کتابخانه مرکزی، حدود یک میلیون نسخه تخمین زده میشود که بیش از ۲۴۲ هزار نسخه خطی در آن گزارش شدهاست. ۹۴ هزار نسخه خطی قرآن از جمله این آثار خطی است. علاوه بر کتاب، ۴ میلیون برگ سند و ۶۱ هزار حلقه میکروفیلم در این کتابخانه نگاهداری میشوند.[۲۲۲] از این کتابخانه با نامهای قرآنخانه، کتابخانه مبارکه آستان مقدسه، کتابخانه سرکار فیض آثار، کتابخانه مشهد رضا، کتابخانه مقدسه روضه مرضیه رضویه و کتابخانه مبارکه رضویه نیز یاد شدهاست.[۲۲۳]
کتابخانه مسجد گوهرشاد که با نام کتابخانه گوهرشاد نیز شناخته میشود، از کتابخانههای حرم است که در سمت چپ صحن جامع رضوی و در مقابل مسجد گوهرشاد بنا شدهاست. معماری بنای این کتابخانه بر طبق معماری حمام گنجعلیخان در کرمان ساخته شدهاست.[۲۲۴] این کتابخانه در سال ۱۳۳۲ خورشیدی توسط واقف آن سید سعید طباطبایی نایینی ساخته شد و تعداد ۵ هزار جلد کتاب چاپی و خطی به آن اهدا شد. به تاریخ ۱۳۵۱ خورشیدی تعداد کتابهای کتابخانه ۸۲۰۰ جلد توصیف شدهاست.[۲۲۵] در سال ۱۳۶۸ با تلاش آستان قدس رضوی، ساختمان فعلی کتابخانه با مساحت ۱۲۰۰ مترمربع در بست شیخ بهایی حرم احداث شد. در این کتابخانه در سال ۱۳۹۴ خورشیدی، ۶۵ هزار نسخه کتاب فارسی، عربی و لاتین وجود دارد و ظرفیت آن ۲۰۰ نفر است.[۲۲۶]

تالار موزه فرش، یکی از موزههای تخصصی آستان قدس رضوی موزههای آستان قدس رضوی
مقالهٔ اصلی: موزههای آستان قدس رضوی
موزه آستان قدس رضوی، یکی از بزرگترین مجموعههای تاریخی و ارزشمند ایران و منطقه خاورمیانه است که اشیاء با ارزشی را در خود نگهداری میکند. پیش از تأسیس موزه، این اشیاء گرانبها در خزانه حرم امام رضا نگهداری میشد. رضاشاه به سال ۱۳۱۶ خورشیدی دستور ساخت ساختمانی برای موزه در حرم امام رضا را صادر کرد تا اشیاء خزانه در آنجا نگهداری شود. اولین موزه آستان قدس به سال ۱۳۲۴ خورشیدی توسط شاه افتتاح شد. در این موزه از آثار ارزشمندی چون قالیهای قدیمی، پرده و پوششهای زربافت، قندیلهای تاریخی و طلاکوب، قرآنهای خطی و کتیبههای طلا مربوط به دوران صفوی و همینطور اشیاء اهدایی از جانب سلاطین مختلف نگهداری میشود.[۲۲۷] موزههای مختلف آستان قدس، دارای یک کتابخانه تخصصی در زمینه آثار باستانی و موزهداری، مرمت و… میباشد. از سال ۱۳۸۲ خورشیدی به بعد، سه زیرمجموعه برای اداره موزههای آستان قدس در راستای پژوهش، معرفی آثار، اداره و حفاظت و همچنین مرمت ایجاد شد و متخصصین زیادی به این مجموعه اضافه شدند.[۲۲۸]
دارالشفاء امام رضا
با توجه به متون تاریخی، در کنار حرم امام رضا، شفاخانه یا دارالشفایی گزارش شدهاست که مردمان مستضعف برای امور درمانی خود، به آنجا مراجعه میکردند. قدیمیترین گزارش در خصوص حضور طبیب و حکیم در حرم امام رضا و شفاخانه حرم، مربوط به دوره صفوی است. در میان اسناد وقفنامههای مربوط به حرم؛ سندی مربوط به سال ۹۳۱ ه.ق موجود است که طی آن عتیقعلی بن احمد بن ملک اسماعیل طوسی املاکی را وقف حرم نمود و درآمد آن را برای درمان بیماران فقیر قرار داد. در حال حاضر، شفاخانه حرم، ۵۰۰ هزار بیمار را به صورت سالانه ویزیت مینماید و داروخانه این مرکز، بزرگترین داروخانه شهر مشهد است. علاوه بر این موارد، چند بیمارستان و مرکز درمانی در خارج از مشهد همچون بیمارستان امام رضا در سیرجان، مرکز توانبخشی رضویه در رفسنجان و بیمارستان مرتضوی در جهانآباد نوق را یاد کرد.[۲۲۹]
مهمانسرای امام رضا
مهمانسرای امام رضا که سابقاً با نامهای کارخانهٔ زواری، مهمانخانهزواری و آشپزخانهٔ حضرتی نیز از آن یاد میشد، از اماکن رفاهی در حرم امام رضاست. در این مکان برای زائران غذا تهیه میشد و به صورت رایگان در اختیار آنان قرار میگرفت. در گذشته کارخانه خادمی با کارخانه زواری جدا بودند و خادمان و زائران در دو محل جدا غذایشان طبخ میشد. محل طبخ غذای خدمه در دوران قاجار، صحن نو و در ایوان جنوبی آن مجاور تیمچه حکاکها قرار داشت. در همین دوره مهمانسرای مخصوص زائران نیز در حاشیهٔ جنوبی بست بالاخیابان قرار داشت. در دوره تولیت اسدی، هر دو مهمانخانه خدام و زواری در بست بالاخیابان ادغام شدند و در سال ۱۳۲۳ خورشیدی، مهمانخانه تازهای به نام مهمانخانه توس — که اولین هتل در مشهد بود — تأسیس شد و در مجاور آن ساختمان مهمانخانه حضرتی توسعه داده شد. با گسترش زائران و عدم کفاف مکان از پذیرایی مهمانها، در دوران تولیت ولیان، مهمانسرای فعلی در بست پایین خیابان مقابل صحن نو ساخته شد. سابقه پذیرایی از زائران در حرم امام رضا مربوط به قرن نهم است. ساختمان فعلی مهمانسرا در ضلع شمالی بست شیخ حر عاملی واقع شدهاست و در چهار طبقه شامل آشپزخانه، سالن پذیرایی و سالن پذیرایی خاص به همراه بخش اداری قرار دارد. این مهمانسرا در سال ۱۳۸۹ در زیربنایی بالغ بر صدهزار مترمربع تجدید بنا شد.[۲۳۰]
افراد مرتبط با حرم
متولیان حرم امام رضا
مقالهٔ اصلی: تولیت آستان قدس رضوی

پیکرهٔ فتحعلیخان صاحبدیوان (اثر ابوتراب غفاری) یکی از متولیان آستان قدس در عصر قاجار در دورهٔ سامانیان، حرم دارای خادم و مباشر بود و خدام آن، درِ مزار امام را شبها بسته و روز میگشودند. شاید بتوان حسینبن علی بن صاعد بربری را به نوعی نخستین سرپرست مرقد علیبن موسی الرضا در حدود قرن سوم هجری دانست. اما سرپرستی و ادارهٔ امور حرم را تا پیش از دورهٔ صفوی، نقبای سادات برعهده داشتند.[۲۳۱] آنها از میان علویان و نقیبان ناحیه طوس انتخاب میشدند و علاوه بر منصب نقابت، منصب کلیدداری حرم را نیز برعهده داشتند. از متون تاریخی چنین برمیآید که منصب نقابت، ابتدا در اختیار علویان بوده و سپس از قرن پنجم و ششم به بعد، سادات موسوی نقابت و اداره حرم را به دست گرفتهاند. بعد از ورود سادات رضوی در قرن نهم، نقابت بهطور مشترک بین این دو سلسله سادات تقسیم شد و تا زمان صفویه که سادات رضوی از نظر قدرت و ثروت بر سادات موسوی پیشی گرفتند، ادامه داشت. بعد از تأسیس مسجد گوهرشاد توسط گوهرشاد آغا و وقف املاکی بر آن، حرم رضوی به علت برخوردار شدن مسجد از تمکن مالی و تشکیلات اداری زیر مجموعه آن شد. گرچه بخش مهمی از موقوفات آستان قدس مانند فرهادگرد، زرگران و الندشت، قبل از دوران صفویه وقف شد و برای اداره آنها سیستم اجرایی مشخصی وجود داشت، اما سرپرستی حرم به دلیل عدم تمکن مالی و وجود تشکیلات اداری، چندان مورد توجه شاهان و سلاطین نبود و بیشتر جنبه معنوی داشت، در این میان این بزرگان سادات بودند که در هر دوره به علت برخورداری از موقعیت اجتماعی و مذهبی، این مقام را در اختیار میگرفتند، اما مقام تولیت آستانه و درمجموع نظم سازمانی آستان قدس رضوی از دوره صفویه بهوجود آمدهاست. همزمان با به قدرت رسیدن صفویان و رسمی شدن تشیع، مشهد از اهمیت ویژهای برخوردار شد و خصوصاً با رواج سنت وقف در این دوره، زمینهای زیادی وقف علی بن موسی الرضا شد که برای اداره این املاک منصبی به نام تولیت به وجود آمد.[۲۳۲]
این آرامگاه با توجه به موقوفات بسیار آن، در ابتدا از جانب سادات رضوی و موسوی که اصطلاحاً «نقیب» شناخته میشدند، اداره میشد.[۲۳۳] در دوران پادشاهی صفویه، دو منصب از جانب شاه به فقها محول میشد. یکی از این مناصب، نیابت شاهنشاه در امور روضه منوره بود. این منصب برای انجام امور مربوط به دو آرامگاه علی بن موسی الرضا و شیخ صفیالدین به عالمان دینی سپرده میشد. این منصب در دوره صفوی با عنوان «متولی سر کار فیض آثار روضه منوره» و در عصر قاجار با عنوان «متولی باشی» یا «نائبالتولیه» تعبیر میشد.[۲۳۴] از دوره صفویه، این سِمَت به عنوان یکی از اختیارات شاهان درآمد و هر شاه، نائبی را برای آستان قدس معین میکرد. این رویه تا دوران حکومت پهلویها بر ایران، پابرجا ماند. پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ ایران، عبدالعظیم ولیان به جهت اقناع افکار عمومی بازداشت شد و سید مهدی سراجی، جای وی را گرفت. در تاریخ ۲۵ بهمن ۱۳۵۷، اولین تولیت آستان قدس رضوی در دوره انقلاب با حکم سید روحالله خمینی منصوب شد.[۲۳۵]
شاه اسماعیل اول، سرسلسلهٔ دودمان صفوی پس از تصرف مشهد در سال ۹۱۶ه.ق درحالیکه غیاثالدین محمد صدر رضوی از دورهٔ تیموریان هنوز متولی حرم بود، ادارهٔ حرم را به یکی از منشیان برجستهٔ خود به نام خواجهعتیقعلی منشی سپرد و آخرین متولی دورهٔ صفویه محمدرضا رضوی بود.[۲۳۶] اولین نائبالتولیه دوره افشار، محمدرضا رضوی بود که پیشتر اشاره شد وی به عنوان آخرین متولی دورهٔ صفویه نیز بود و ابوطالب حسینی اصفهانی به عنوان آخرین نائبالتولیه این دوره در تاریخ ثبت شدهاست. در اوایل دورهٔ قاجار، آقامحمدخان قاجار، فتحعلیبیگ کتول را در سال ۱۲۱۰ه.ق به سرپرستی آستان قدس منصوب کرد اما پس از کشته شدن وی، به سبب ضعف حکومت مرکزی، نادر میرزا فرزند شاهرخ افشار مشهد را گرفت و ظاهراً حرم متولی نداشت و ادارهٔ آن را بزرگان آستان قدس برعهده داشتند. پس از آنکه در سال ۱۲۱۸ه.ق مشهد به دست محمد میرزای قاجار افتاد، در اسناد به تولیت میرزا محمدعلی حسینی اشاره شدهاست و از مرتضی قلیخان طباطبایی نایینی به عنوان آخرین شخص در این عنوان در دورهٔ قاجار اشاره شدهاست.[۲۳۷] در عهد پهلوی فصل جدیدی در تاریخ آستان قدس گشوده شد و به دستور رضاشاه عنوان متولیباشی به نیابت تولیت تغییر یافت و محمدولی خان اسدی به عنوان نخستین نائبالتولیه عصر پهلوی برگزیده شد و محمدصادق امیر عزیزی به عنوان آخرین نائبالتولیه قبل از انقلاب در تاریخ ثبت شدهاست.[۲۳۸] پس از پیروزی انقلاب در سال ۱۳۵۷ه.ش روحالله خمینی نخست سرپرستی آستان را به واعظ طبسی واگذار کرد و پس از دو سال وی را به عنوان تولیت منصوب کرد و در حال حاضر احمد مروی تولیت آستان را برعهده دارد.[۲۳۹]
متولیان قبل از انقلاب وظایفی را برعهده داشتند. متولی واجبی که توسط شاه طهماسب ایجاد شده بود میبایست برطبق شرطهای واقفان رفتار میکرد یعنی سرپرستی زمینهای مطلقه یعنی موقوفات دیگران را برعهده داشت و متولی سنتی اختیار کامل دخالت در امور موقوفه را داشت؛ یعنی نظارت بر زمینهای خاصه یعنی موقوفات خود شاه بر حرم را برعهده داشت.[۲۴۰] در دورهٔ قاجار، مجموعه متولیباشی-نایبالتولیه و ناظرکل، تشکیلات داخلی آستانه و امور مربوط به موقوفات را بر عهده داشتند؛ به طوری که تمامی کارها با اطلاع آنها انجام میگرفت. برخی از وظایف متولیان در این دوره حضور در مراسم آیینی (اعیاد و سوگواریها)، غبارروبی و تنظیف حرم، برپایی جشن و اطعام در ایام ولادت و تشویق ثروتمندان برای وقف موقوفه به آستانه، تعیین قاریان قرآن برای قرائت در صحنهای حرم، رتق و فتق امور مربوط به مکتبخانهها و مدارس و مواجب معلمان آنها به صورت نقدی و غیرنقدی، گسترش فرهنگ زیارت، نظارت بر آشپزخانه حرم، پرداخت کمکهای خیریه به کارمندان آستان، نظارت بر کمکهای آستانه به زائرین در ماههای خاص، نظارت بر صورت مخارج تهیه لباس و کفش برای اطفال مکتبخانه بود.[۲۴۱] در دورهٔ فعلی تأکید برروی خدمت به زائرین به ویژه ضعفا، خدمت به مجاوران به ویژه مستضعفان، بهرهگیری از ظرفیت فرهنگی آستان، نگهداری و نگهبانی از مجموعهٔ فضاها و بناهای آستان، حفاظت از موقوفات، سامان بخشیدن به بنگاههای اقتصادی و خدماتی آستان میباشد.[۲۴۲]
خادمان حرم امام رضا
خادمان حرم امام رضا به افرادی اطلاق میشود که به امور حرم رسیدگی میکنند. این افراد غالباً به صورت افتخاری به این کار مشغول هستند. تعداد آنها تا سال ۱۳۹۱ خورشیدی نزدیک به ۸۰۰۰ نفر عنوان شدهاست که نیمی از آنان افتخاری هستند. خادمان افتخاری از میان اقشار مختلفی به این امر مشغول هستند. وظایفی که خادمان در حرم امام رضا برعهده دارند عبارتند از: غبارروبی، شست و شو و تطهیر، اجرای مراسم گلآرایی، باز و بسته کردن دربها، برگزاری برخی مراسمات ویژه و…؛ به خادمانی که وظیفه نظافت و فرش کردن صحنها را عهدهدار هستند، فراش نیز گفته میشود.[۲۴۳] به خادمان افتخاری، خادمان تشرفی نیز گفته میشود. در گذشته به سرپرست خادمان، خادمباشی گفته میشد که بعدها به سرکشیک و ناظمکشیک تغییر نام یافت.[۲۴۴] پس از واقعه مسجد گوهرشاد در ۱۳۱۴ ه. ش، نظام کشیکی ملغی شد. با وجود اولین مسجد در نیمه دوم سده چهارم در حرم رضوی، احتمالاً اولین موذنهای حرم از آن دوره فعالیت میکردند. برای حرم در طول دورههای مختلف چندین مؤذن یاد شدهاست. در برخی دورهها تا ۱۰ مؤذن برای حرم گزارش شده که در سه نوبت به گفتن اذان مبادرت داشتند. آخرین مؤذن رسمی حرم محمد حسینپور اشراقی بود که تا سال ۱۳۷۴ ه.ش در حرم اذان میگفت و پس از آن و با نصب بلندگوها در حرم، وظیفه اذان در حرم بر عهده واحد صدای اداره تبلیغات اسلامی قرار گرفت.[
-
تور زیارتی قم و جمکران
حرم فاطمه معصومه
حرم فاطمه معصومه محل دفن فاطمه معصومه و مجموعهای آرامگاهی در مرکز شهر قم است. آرامگاه فاطمه معصومه در میان بقعهای با بلندی ۲۰٫۱ و طول و عرض ۹۵٫۲ در ۲۰٫۱ متر قرار گرفته و با کاشیهای نفیس و زرفام آغاز قرن هفتم پوشیده شده است. گرداگرد مرقد، دیواری به بلندی دو متر و طول و عرض تقریبی ۸۰٫۴ در ۴۰٫۴ متر قرار دارد که در سال ۹۵۰ قمری بنا گردیده و با کاشی زرین فام آراسته شده که اکنون این دیوار با ضریح مشبک از جنس نقره پوشیده شده است.[۱]

ایوان و مقرنس ایوان حرم فاطمه معصومه در قم. 
نقشه حرم فاطمه معصومه، تطبیق سال ۱۳۹۲ و ۱۲۲۰ شمسی 
حرم در عصر محمدشاه قاجار 
نگاره ای از حرم در زمان صفویه تاریخچه

نمای ایوان اصلی پیش از تکمیل گلدستهها، حدود ۱۳۰۰ قمری 
نگارهای از سقف مقرنسکاری شده از یکی از ایوانهای صحن اتابکی حرم سیر تاریخی مرقد فاطمه معصومه در طول دورههای مختلف دستخوش تغییراتی بوده است. در سال ۶۰۵ قمری امیر مظفر احمد بن اسماعیل بزرگ خاندان آل مظفر، بزرگترین استاد کاشیساز آن زمان محمد بن ابی طاهر کاشی قمی را به کار ساختوپرداخت کاشیهای متنوع مرقد واداشت. او هشت سال به این کار مشغول بود تا سرانجام در ۶۱۳ کاشیهای مرقد آماده و کار گذاشته شد.[۲]
به نوشته شاردن سیاح فرانسوی عصر صفوی، در کتیبهٔ سردر بنا کلمه «مشتاق درک» جهت ثبت سال بنا درج شده بود که به حساب ابجد ۱۰۶۵ (زمان سلطنت شاه عباس دوم) میشود. ساختمان حرم در دوره قاجار در سال ۱۲۵۶ شمسی به همت میرزا علیاصغر خان اتابک مورد بازسازی قرار گرفت و صحن اتابکی در این دوره ساخته و به بافت حرم افزوده گردید.[۲]
ایوان آئینه و مناره های آن در حرم، توسط معمار حسن قمی در میانه دوران قاجار (سال 1303 هجری قمری[۳]) ساخته شده است.
در سال ۱۳۰۱ خورشیدی آرامگاه برای نخستین بار مجهز به چراغ برق شد. با تصویب مجلس، موتور برق کاخ سلطنتی که بهتازگی با موتور دیگری جایگزین شده بود به این آرامگاه واگذار شد.[۴]
در سال ۱۳۷۷ شمسی مرقد به شکل جدید که آمیختهای از کاشی و سنگ است تجدید بنا شد و همچنین دیوارههای داخلی با سنگ مرمر سبز آراسته گردید.[۲]
زیارتنامه
برخلاف برخی از زیارتنامههایی که برای معصومزادگان و امامزادگان انشاء شده، دربارهٔ فاطمه معصومه این نکته حائز اهمیت است که زیارتنامهاش از ناحیه علی بن موسی الرضا نقل شده است.
زیارتنامه فاطمه معصومه در سال ۱۳۹۸ برای نخستین بار در کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی با دستخط علی بن موسی الرضا بازآفرینی شده است. این زیارتنامه، با دستخط منسوب به علی بن موسی الرضا که از روی قرآن شماره ۱۵۸۶ کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی منسوب به وی اقتباس شده بازآفرینی شده است.[۵]
معماری
ضریح

فضای منتهی به ضریح فاطمه معصومه در سال ۹۶۵ هجری شاه طهماسب صفوی، در چهار طرف مرقد ضریحی آجری آراسته به کاشیهای هفت رنگ و کتیبههای معرق بنا نمود و در اطراف آن منافذی باز بود تا هم مرقد دیده شود و هم زائران نذورات خود را داخل ضریح بریزند.
در سال ۱۲۳۰ هجری قمری فتحعلی شاه همان ضریح را نقره پوش کرد که این ضریح به مرور زمان فرسوده شد و در سال ۱۲۸۰ ضریحی که از نقره ضریح سابق و نقرههای موجود در خزانه ساخته شده بود به جای آن نصب گردید.[۶]
این ضریح چندین مرتبه تجدید بنا و اصلاح شد و سالهای متمادی روی مرقد فاطمه معصومه باقی بود تا این که در سال ۱۳۶۸ هجری شمسی به دستور تولیت آن زمان، شکل ضریح را تغییر دادند و ضریحی را با ظرایف هنری ویژهای به جای آن نصب نمودند که آن ضریح همچنان برفراز قبر فاطمه معصومه برقرار است و در اسفند ماه ۱۳۸۰ شمسی، اصلاحات و تعمیرات جدید صورت گرفت. تمام قسمتهای نقرهای ضریح از نقره ۹۲ درصد با نقره ۱۰۰ درصد خالص خریداری شده از بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران تعویض شد و چوبهای زیر آن اعم از ستون و پایه و… به دست استادان اصفهانی ساخته و قلمزنی شد و کارشناسان آستانه مقدسه (قسمت نقرهای) آن را تعویض کردند و ضریح سابق فرسوده شده را به خزانه تحویل دادند.
علاوه بر گنبد، ساخت و سازها در ساخت و تزئین مرقد نیز دورانهای مختلفی را گذرانده است. گرداگرد مرقد (قبر) فاطمه معصومه، دیوارهایی به ارتفاع دو متر با کاشیکاری که در سال ۹۵۰ بنا شده است پوشیده شده؛ این دیواره را اکنون میتوان در درون ضریح مشاهده کرد. در سال ۶۰۵ امیرمظفر احمد بن اسماعیل —بزرگ خاندان آل مظفر— محمد بن ابی ظاهر کاشی را که بزرگترین کاشیساز آن زمان بود، مأمور تهیه و نصب کاشی در مرقد فاطمه معصومه نمود. محمد بن ابی طاهر هشت سال مشغول این کار شد تا آنکه در سال ۶۱۳ کاشیهای مرقد نصب شدند. در سال ۹۶۵، شاه تهماسب در چهار طرف مرقد، ضریحی آجری بنا کرد و آن را با کاشی تزئین نمود. منافذی نیز در دیوار جهت دیده شدن مرقد طراحی شده بود. سپس به دستور شاه تهماسب، برای مرقد، ضریحی از فولاد سفید ساخته شد و در جلوی ضریح آجری سابق قرار گرفت. طول این ضریح ۲۵٫۵ و عرض آن ۷۳٫۴ و ارتفاعش ۱۰٫۲ متر بود. در سال ۱۲۳۰ قمری، فتحعلی شاه قاجار همان ضریح را نقرهپوش کرد. در سال ۱۲۸۰ ضریحی جدید از آب کردن ضریح سابق تهیه شد و نصب گردید. این ضریح تا سال ۱۳۶۸ قمری (مصادف با ۱۳۴۸ شمسی) بر روی مرقد نصب بود تا آنکه در سال ۱۳۶۸ قمری ضریح جدیدی ساخته و نصب گردید که هماکنون نیز نصب میباشد.[۷]
گنبد
اولین گنبدی که «پس از سایبان حصیری موسی بن خزرج» برفراز قبر فاطمه معصومه بنا شد، قبهای برجی شکل بود که به همت زینب دختر محمد تقی از مصالح آجر و سنگ و گچ در اواسط قرن سوم هجری ساخته شد. به مرور زمان و پس از دفن بعضی از زنان علوی در جوار فاطمه معصومه دو گنبد دیگر در کنار گنبد اول ساخته شد. این سه گنبد تا سال ۴۴۷ هجری ی برقرار بودند تا این که در همان سال «میر ابوالفضل عراقی» (وزیر طغرل کبیر) به تشویق شیخ طوسی به جای آن سه گنبد، گنبد مرتفعی، آراسته به نقشهای رنگ آمیزی و تزیینات آجری و کاشی بدون ایوان و حجره بنا نهاد، که تمام قبور سادات و آن بانوان را فرا میگرفت.
در سال ۹۲۵ هجری قمری همین گنبد به همت «شاه بیگی بیگم» همسر شاه اسماعیل تجدید بنا و سطح خارجی گنبد با کاشیهای معرق آراسته گردید. ضمناً ایوان رفیع با دو مناره در صحن عتیق ساخته شد. نهایتاً در سال ۱۲۱۸ هجری همزمان با سلطنت فتحعلی شاه قاجار گنبد با خشتهایی طلایی تزیین شد که تا سال ۱۳۷۹ شمسی باقیماند. در سال ۱۳۸۰ به علت تخریب ظاهر گنبد و جهت جلوگیری از وارد شدن صدمات دیگر به ساختمان گنبد توسط تولیت آستانه مقدسه، مسعودی خمینی جهت بازسازی و تعمیرات اساسی گنبد حرم اقدام شد و خشتهای طلایی سابق جمعآوری گردید. پس از بازسازی و تعمیرات اساسی که با هزینهای بالغ بر ۲۵ میلیارد ریال بر روی گنبد صورت گرفت، پرده برداری از گنبد جدید در تاریخ ۶ شهریور ۱۳۸۴ هجری شمسی به دست محمدتقی بهجت انجام شد.
قبه برجی شکلی که زینب از آجر و سنگ و گچ بر فراز قبر فاطمه معصومه ساخته بود در اواسط قرن سوم هجری قمری ساخته شده و به مرور زمان با دفن سایر زنان علوی، دو گنبد دیگر در کنار گنبد آجری بنا شد. این سه گنبد تا سال ۴۷۷ پابرجا بود تا آنجا که میر ابوالفضل عراقی (وزیر طغرل کبیر) به تشویق شیخ طوسی، به جای سه گنبد قدیمی، گنبدی رفیع به قطر ۱۱ و ارتفاع ۱۴ متر ساخته شد؛ این گنبد، با نمای کاشیکاری و آجرهای تزئینی بود و هیچگونه ایوان و حجرهای نداشت. این گنبد در سال ۹۲۵ با تلاش شاه بیگی بیگم (دختر شاه اسماعیل صفوی) تجدید بنا شد و یک ایوان، دو مناره و یک صحن به بنا اضافه گردید. همین گنبد در سال ۱۲۱۸ قمری با دوازده هزار خشت طلاکاری شده تزئین گردید. ارتفاع این گنبد از سطح بام ۱۶ متر و از سطح زمین ۳۲ متر میباشد. در گلوگاه ساق گنبد اشعاری از فتحعلی خان صبا به خط نستعلیق نقش بسته است. اشعار به شرح زیر است:[۸]
آتش موسی عیان از سینه سیناستی یا که زرّین بارگاه بضعه موساستی بضعه موسی بن جعفر، فاطمه کز روی قدر خاک درگاهش عبیر طرّه حوراستی نوگلی رنگین ز طُرف گلشن یاسین بود آیتی روشن به صدر نامه طاهاستی پرتوی از آفتاب اصطفای مصطفی زُهره ای از آسمان عصمت زهراستی صحن او را هست اقصی پایه عزّت چنان کز شرف مسجود سقف مسجد اقصاستی پستی از صحن حریمش را به پاتاق حرم کین مکان عزّت و آن مسکن غبراستی ماده تاریخی تذهیب گنبد
محمدصادق ناطق اصفهانی در تاریخ تذهیب این گنبد هم قصیدهای شامل شصت و دو بیت سروده است که تمام مصراعهای آن یعنی یکصد و بیست چهار مصراع هریک تاریخ ۱۲۱۸ دارد که تاریخ تذهیب گنبد مزبور است و حتی عناوینی که برای این قصیده انتخاب کرده همگی ماده تاریخ همان تاریخ یعنی ۱۲۱۸ میباشد. این قصیده که به عنوان قصیده معجزیه نامگذاری شده است با بیت زیر شروع میگردد:[۹][۱۰]
این قبه گلبنی است بزیور برآمده یا پاک گوهریست پر از زیور آمده پادشاهان مدفون در حرم
چهار پادشاه از صفویان از جمله شاه عباس دوم و شاه صفی یکم، دو پادشاه از قاجار، و همچنین تعدادی از شاهزادگان قاجار در مسجد شاه واقع در حرم فاطمه معصومه دفن شدهاند. این مسجد در کنار ضریح فاطمه معصومه قرار دارد.
پادشاهان صفوی
برای اطلاعات بیشتر اینها را ببینید: مقبره شاه عباس دوم، شاه صفی یکم
شاه عباس دوم و شاه صفی یکم کنار یک دیگر در قسمت بیرونی و کنار ضریح دفن شدهاند؛ شاه عباس دوم در قسمت مردانه آن ور خطی که مردان و زنان را جدا میکند دفن شده و شاه صفی یکم آنطرف خط در قسمت زنانه دفن شدهاند.
اما شاه سلطان حسین و شاه سلیمان یکم صفوی در سمت جنوب غربی حرم (رواق جنوبی) چسبیده به یک دیگر دفن شدهاند.
این قبرها تماماً در سال ۱۳۶۳ شمسی به دستور صادق خلخالی حاکم شرع و رئیس تمام دادگاههای ایران صاف شده از هر چهار قبر فقط یک کاشی بزرگ به جای مانده و حتی از بین این چهار دو قبر را زیر فرش انداختند.
سنگ قبر تمامی قبرها در موزه آستانه مقدسه قم نگه داری میشود.
پادشاهان قاجار

نگارهای از اتاقهایی در صحن اتابکی (امام رضا) واقع در حرم فاطمه معصومه.
صحن اتابکی در دورهٔ قاجار و با همت و خرج میرزا علیاصغر اتابک ساخته شد.پادشاهان قاجار در ضلع شمالی صحن عتیق دفن شدهاند. سنگ قبرها برداشته شده و اکنون در موزه نگهداری میشوند.
- فتحعلیشاه قاجار این قبر بسیار ضریح بزرگی داشته و روبروی ایوان طلای حرم است در این آرامگاه بزرگ میرزا حسن مستوفیالممالک آشتیانی هم دفن شده است.
- محمدشاه قاجار در جلوی دو پادشاه صفوی شاه سلطان حسین و شاه صفی یکم و در قسمت ورودی حرم سه قبر دفن شده مهدعلیا در سمت چپ و محمدشاه در وسط و منوچهر معتمد الدوله حاکم اصفهان در سمت راست هر سه قبر صاف شده و زیر فرش هستند.
شاهزادگان و حکمرانان قاجار
- مهدعلیا (مادر ناصرالدینشاه قاجار) در بالا توضیح داده شده
- منوچهر معتمدالدوله (حکمران اصفهان) در بالا توضیح داده شده.
- قهرمان میرزا (فرزند عباس میرزا) در میان قبر فتحعلیشاه و راهروی صحن
- میرزا حسن مستوفیالممالک آشتیانی هم در بالا توضیح داده شده.

نمایی از رواق حضرت خدیجه حرم فاطمه معصومه 
نمایی از صحن جدید یا صحن اتابکی و ایوان آینه در حرم فاطمه معصومه منابع
- جمراسی, احمد. تاریخ اجتماعی قم و حرم مطهر حضرت معصومه (س). قم: ادیب. p. ۴۳–۴۶.
سال ۱۳۸۲ خورشیدی
- “تاریخچه حرم حضرت معصومه (س) از چه زمانی است؟”. Retrieved 18 April 2025.
- Behnegarsoft.com (۲۰۲۲-۰۲-۱۴). «روایت تاریخ از منارهها و مأذنههای حرم حضرت معصومه(س) | قم نیوز». پایگاه خبری قم نيوز. دریافتشده در ۲۰۲۵-۱۱-۰۵.
- «مذاکرات جلسه ۱۴۰ دوره چهارم مجلس شورای ملی اول میزان ۱۳۰۱».
- قرآن، iqna ir | خبرگزاری بینالمللی (۱۶ آذر ۱۳۹۸). «انتشار زیارتنامه حضرت فاطمه معصومه با دستخط منسوب به امام رضا (ع)». fa. دریافتشده در ۲۰۲۲-۰۱-۲۲.
- “علت سفر فاطمه معصومه (س) به قم”. Retrieved 18 April 2025.
- محمدبیگی، فروغی از کوثر، ۱۰۹–۱۱۰.
- محمدبیگی، فروغی از کوثر، ۱۰۷–۱۰۹.
- مواد التواریخ، نوشته حسین نخجوانی، سال ۱۳۴۳ خورشیدی
- نعمتالله ذکایی بیضایی، مجله وحید، ۱۳۵۷، شماره ۲۳۷، صفحهٔ ۶۴
پیوند به بیرون
حرم فاطمه معصومهدر پروژههای خواهر ویکیپدیا
در میان تصاویر و رسانهها از ویکیانبار
در میان خبرها از ویکیخبر
در میان گفتاوردها از ویکیگفتاورد
در میان مراجع از ویکیدانشگاه
- آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه
- پخش زنده از حرم حضرت معصومه
- نقشه حرم حضرت معصومه
- رئیسجمهور پزشکیان به حرم حضرت معصومه (س) مشرف شد
- رئیسجمهور پزشکیان در حرم حضرت معصومه (س): لحظاتی به یادماندنی
- فیلم: رئیسجمهور پزشکیان حرم حضرت معصومه(س) را زیارت کرد
- سفر رئیسجمهور پزشکیان به قم و تشرف به حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه(س): ویدئو
- حرم حضرت معصومه (س) کجاست؟ تاریخچه و معرفی کامل
- پخش زنده حرم حضرت فاطمه معصومه (س): پخش زنده ۲۴ ساعته از حرم مطهر
- زیارتنامه حضرت معصومه (سلام الله علیها) به همراه تصاویر زیبا از حرم مطهر
آثار دوره صفویان در شهرستان قم
آثار دوره قاجاریان در شهرستان قم
ساختمانها و سازههای کاملشده در سده ۱۷ (میلادی)
معماری دوران جمهوری اسلامی ایران
مکانهای مقدس شیعه دوازدهامامی
مسجد جمکران (نامهای دیگر: مسجد صاحبالزمان، قدمگاه، حسن بن مثله) یکی از مشهورترین و مهمترین مساجد شیعیان و منسوب به حجت بن الحسن امام دوازدهم شیعیان دوازده امامی است که در محدوده محلهٔ جمکران شهر قم واقع شدهاست. این مسجد، به خاطر قرارداشتن در این محله، به مسجد جمکران شهرت یافتهاست و به سبب انتساب به حجت بن الحسن، مسجد صاحبالزمان هم نامیده میشود، در گذشته به مسجد قدمگاه نیز مشهور بودهاست. به گفته دانشنامه جهان اسلام جمکران در گذشته روستای مهمی بوده و نام آن در کتاب تاریخ قم بارها تکرار شدهاست.[۱] این مسجد سابقهای بیش از ۱۰۰۰ سال دارد و در سده اخیر در پی توجه شماری از علمای شیعه، به یکی از زیارتگاههای مهم ایران تبدیل شده، و آداب و رسوم و باورهای خاصی پیرامون آن شکل گرفتهاست.[۲]
این مسجد دارای ساختمان اداری، هیئت امنا، دایره انتظامات، دفتر ثبت کرامات، انتشارات کتاب جمکران، واحد تحقیقات، واحد ارشاد و کتابخانه تخصصی است.[۲]
تاریخچه
نام
این مسجد، به خاطر نزدیکی به جمکران، به مسجد جمکران شهرت یافتهاست و به دلیل انتساب به حجت بن الحسن، مسجد صاحبالزمان هم نامیده میشود، در گذشته به مسجد قدمگاه نیز مشهور بودهاست.[۱]
پیشینه
به گزارش تاریخ قم، اولین مسجدی که در قم، پیش از مهاجرت اشعریان از کوفه به این شهر در اوایل قرن دوم، بنا گردید، مسجد قریه جمکران بود که خَطّاب اسدی آن را بنیان نهاد و در آن به تنهایی نماز میگزارد. مدرسی طباطبایی احتمال دادهاست که مسجد جمکران فعلی همان مسجد خطّاب اسدی باشد که پس از گریز ساکنان غاضریه از قبیله بنی اسد به جمکران، به هنگام قیام مختار در کوفه، توسعه بیشتری یافت. اما قول مشهور دربارهٔ ساخت مسجد کنونی جمکران به داستانی بر میگردد که میرزا حسین نوری نقل کردهاست. بر طبق این حکایت، حسن بن مثله جمکرانی در پی رؤیایی که میبیند، در سهشنبه ۱۷ رمضان ۳۷۳ هجری قمری[۳] به خدمت حجت بن الحسن میرسد و در آن جلسه دستورِ ساخت مسجد در مکانی که برگزیده و در آن نشانههایی قرار داده شده، نماز خاص آن مسجد و قربانی کردن یک بز و انفاق آن بر مردم به او ابلاغ میگردد، سپس سیدابوالحسن، از درآمد زمین مزبور، که در اختیار حسن بن مسلم بوده، به اضافه وجوه حاصل از اراضی رَهَقِ ناحیه اَردَهالِ کاشان، مسجد را، با سقفی از چوب، احداث میکند. محققان چند اِشکال بر این حکایت وارد کردهاند، که از آن جمله است: وفات شیخ صدوق قبل از وقوع این حادثه؛ تألیف کتاب تاریخ قم در ۳۷۸ و نبود نسخهای از اصل عربی آن و ذکر نشدن این حکایت در نسخه فارسی آن؛ و اثباتنشدن درستی انتساب کتاب مونس الحزین فی معرفة الحق و الیقین به شیخصدوق. برخی نیز به این اِشکالها پاسخ دادهاند.[۱] در عین حال، در دهههای اخیر بسیاری از مراجع تقلید و علما برای این مسجد احترام و قداست ویژه قائل شده و برای عبادت در آنجا حضور یافته و عبادت در آنجا را به دیگران نیز توصیه کردهاند.[۱][۴] نجم الدین طبسی به نقل از ناصر مکارم شیرازی میگوید که مسجد مقدس جمکران دارای سند قطعی است و به دستور حجت بن الحسن تأسیس شده و اجازه نمیدهیم که کسی با شبهات سندیت مسجد را زیر سؤال ببرد.[۵]
دربارهٔ این مسجد در هیچیک از منابع تاریخی سخنی نیست و تنها منشی قمی، ضمن وقایع سال ۹۸۶، در شرححال میرغیاثالدین محمد میرمیران نوشتهاست که او به هنگام توقف در قریه لَنجَرودِ قم، گاهی در مَقامِ با احترام حجت بن الحسن در جمکران اعتکاف میکرد، که به گفته فقیهی مقصود از آن مقام، مسجد جمکران است. اطلاع دیگر، مأخود از کتیبه تاریخی مسجد، مشتمل بر شعری با مادّه تاریخ ۱۱۶۷، است که به تعمیر مسجد در آن سال اشاره دارد. ظاهراً در همان زمان راهی درشکهرو برای مسجد احداث گردید.[۱]

مراسم شب قدر رمضان ۱۳۹۶ در اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی، ساختمان مسجد قدیمی و نیمهویران بود. رونق مسجد جمکران در دوران اخیر به دلیل کوشش محمد تقی بافقی است. قبل از او فقط بعضی از افراد مطّلع برای شبزندهداری به مسجد جمکران میرفتند. بافقی هر شب چهارشنبه، به همراه گروهی از طلاب، پیاده به مسجد میرفت و نماز مغرب و عشاء را در آنجا اقامه میکرد و تا اذان صبح در آنجا به عبادت میپرداخت و بدینترتیب، توجه مردم را به این مسجد جلب کرد.[۱]
پس از تشکیل نخستین هیئت امنای مسجد در ۱۳۹۴ ه. ش، تحت نظارت سازمان اوقاف، توجه بیشتری به این مسجد شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، شورای مدیریت حوزه علمیه قم اعضای هیئت اعضای هیئت امنا را معرفی کرد و اداره اوقاف نیز نظارت بر امور مسجد را برعهده گرفت. این مسجد دارای ساختمان اداری، هیئت امنا، دایره انتظامات، دفتر ثبت کرامات، واحد انتشارات و تحقیقات، واحد ارشاد و کتابخانه تخصصی است و سالانه حدود پانزده میلیون زائر دارد.[۱]
بسیاری از شیعیان شب چهارشنبه و شب نیمه شعبان – تولد حجت بن الحسن – به این مسجد میروند و اعمال آن را بجا میآورند. اعمال آن دو رکعت نماز تحیت مسجد است و دو رکعت نماز که به نماز امام زمان مشهور است به شیوهای خاص بهجای آورده میشود.[۶]
ساخت و بنای فعلی

نمایی از شبستان داخل مسجد به گفته دانشنامه اسلام، ساخت مسجد پیش از دوران افشاریه ساخته شدهاست، ولی از ویژگیهای معماری عصر صفوی در مسجد جمکران اطلاعی در دست نیست. برطبق کتیبه مسجد، بنایی که در ۱۱۶۷ میرزا علی اکبر جمکرانی آن را تعمیر کرد، شامل مسجدی ستوندار به ابعاد ۱۷×۵ متر با چهار فرشانداز، در جنوب صحنی به ابعاد ۱۷×۱۳ متر بودهاست. میرزا علیاصغر اتابک در اوایل حکومت مظفرالدینشاه مسجد و صحن را تعمیر کرد و حجرهها و ایوانهای در اطراف صحن و دو آبانبار، یکی در صحن و دیگری در خارج از صحن، بنا کرد. بافقی نیز تعمیراتی در مسجد انجام داد و در آنجا آب انباری احداث کرد. در طی تعمیر مسجد در دوره قاجار، تزئیناتی به بنا افزوده شد که شامل ازاره کاشیکاری خشتی هفترنگ به ارتفاع ۱٫۵ متر و تزئیناتی با نقوش اسلیمی با آب طلا و لاجورد در قسمت فوقانی و کتیبهای از کاشیهای خشتی به خط ثلث از سوره جمعه در بخش میانی شبستان مسجد بود. در میان محراب مرکزی چاه کوچکی قرار داشت که دهانه آن با سنگ مرمر میانتهی پوشانده شده بود و برخی زائران برای تبرک از درون آن خاک میبردند. در وسط همین محراب قطعه سنگ دیگری از مرمر قرار داشت که در میان آن اثر یک قدم بزرگ، به نشان قدمگاه بودن مسجد بود. در سال ۱۳۵۰، با دستور آیت الله فیض چاه را پُر کردند و سنگ را کندند، زیرا به اعتقاد او نشان بدعت بود.[۱]
در ۱۳۳۲ ه.ش مسجد جمکران توسط سید محمد آقازاده تعمیر و بعضی قسمتهای آن تجدید بنا شد و تالاری در جنوب صحن، با شش ستون از تیرآهن، به طول هفده و عرض چهار متر، احداث گردید که در واقع همان محوطه ورودی مسجد بود. در بخش شرقی صحن نیز تالاری به عرض چهار و طول سیزده متر، با تزئیناتی از آجرهای تراش و کاشیهای هفترنگ و نمای ورود به صحن در این دوران ایوانی آجری با پوشش گچی در سقف و اِسْپَر مزین به کاشی هفترنگ در دو طرف بودهاست. در نمای درگاه نیز کتیبههایی با مضامین اهمیت ادای به موقع نماز و تاریخهای ۱۳۱۸ و ۱۳۷۱ وجود داشتهاست. در قسمت جنوبشرقی مسجد گلدسته آجری هشت ترکی به ارتفاع هفده متر قرار داشته که، در ۱۳۱۸ ساخته شده بودهاست.[۱]
پس از انقلاب
همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی و افزایش زائران و لزوم گسترش بنا، هسته تاریخی مسجد تخریب شد و به شکل مربعی علامتگذاری گردید که با سنگفرش جداگانهای با نوار سیاه و سفید مشخص شدهاست. پس از آن، با خریداری زمینهای کشاورزی اطراف مسجد، چهل هکتار زمین در اختیار مسجد جمکران قرار گرفت که ۵٫۵ هکتار آن به محوطه و صحن اصلی اختصاص یافت. در وضع موجود، مسجد دارای شش ورودی به صحن، از شش جهت، است که درِ شمال شرقی آن در محور شبستان اصلی مسجد قرار دارد و در طرفین آن دو مناره عظیم بتونی با قاعده مربع و ساقه هشت وجهی در پنج طبقه و به ارتفاع ۸۵ متر است. بنای جدید مسجد، مسجد مَقام نامیده میشود. ایوان ورودی این مسجد، تماماً مزین به کاشیهای معرق در بدنه و لچکیهای و مقرنسکاری در سقف است و از طریق سه ورودی، یکی در مرکز و دو ورودی در هریک از طرفین به شبستان راه دارد. منارههای طرفین این ایوان، با ارتفاع شصت متر، نیز مزین به کاشی معرق و به شکل چندوجهی در قسمتهای تحتانی، مدوّر در ساقه و گلدستهای در قسمت فوقانی است. شبستان اصلی به شکل هشت ضلعی و دارای سه ورودی در شمال و دو ورودی در جنوب است. این شبستان دارای هشت ستون هشت وجهی مزین به کاشیهای معرق و مقرنس کاری است که گنبد مسجد با سازهای فلزی بر فراز آن استوار شدهاست. در ساقه گنبد ۲۳ پنجره مشبک فلزی با شیشههای رنگارنگ گذاشته شدهاست که نور شبستان را تأمین میکنند. سطح داخلی گنبد سراسر مزین به کاشیهای معرق با تلفیق آجر است. طوق زیر پنجرهها کتیبهای به خط ثلث با آیاتی از سوره انسان است. سطح خارجی گنبد سهمی شکل بنا نیز با کاشیهای فیروزهای پوشیده و با کتیبههای لا اله الا الله و ترنجهای تزئینی، با ذکر یا مهدی ادرکنی در داخل آن، تزئین شدهاست. ازاره داخلی مسجد تا ارتفاع ۱٫۸ متر با سنگ مرمر پوشیده شده و بقیه قسمتهای بدنه داخلی تا زیرسقف مزین به کاشیکاری با تلفیق آجر است. شبستانهای غربی و شرقی هرکدام با چهارهزار مترمربع زیربنا دارند. قسمتهای داخلی این شبستانها آیینهکاری شدهاست و هریک از شبستانها دارای دو گنبد قرینه هستند. مسجدی معروف به مسجد مرمر، که فضای داخلی آن با مرمر سبز پوشانده شده، به مسجد مقام متصل است.[۱]
مجموعه مسجد
مجموعه مسجد جمکران دارای چند حسینیه، بازارچه، زائرسرا، ساختمان اداری و غیره است. براساس طرح مصوب ۱۳۸۲ ه. ش، ۲۵۰ هکتار برای مجموعه مسجد جمکران در نظر گرفته شدهاست که از این مقدار ۴۰۰، ۲۹ مترمربع به مسجد با پنج شبستان اختصاص مییابد و بقیه شامل صحن و ساختمانهای اداری و خدماتی و ملزومات دیگر خواهد بود.[۱]
